تحلیل استاد ایرانی شاغل در آمریکا درباره کوچ ایرانیان نخبه
فرار مغزها در بوته آمار و ارقام
ساعت24-درحالی که موضوع فرار مغزهااز ایران به سوی کشورهای گوناگون به ویژه آمریکا هنوز در میان گروههای اجتماعی داغ است و در باره کمیت و کیفیت آین مقوله اختلاف نظر وجوددارد حامد قدوسی استاد ایرانی شاغل در آمریکا معتقد است ارقام به کارگرفته شده برای فرار مغزها با بزرگ نمایی شدید است. او در صفحه فیس بوک خود نوشته است :
۱) دیدم جایی مطلبی نوشته شده که با این مقدمه شروع میشود «به گفته عباس میلانی، فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است!». کنجکاو شدم و جمله را جست و جو کردم و به صفحه ویکیپدیای فرارمغزها رسیدم که خودش کشکولی از اعداد درست و نادرست است. خسارت جنگ ایران و عراق چیزی بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. ما تخمین دست پایین آن را معادل ۲۰۰ میلیارد دلار بگیریم که ۳۰۰ برابرش میشود ۶۰ هزار میلیارد دلار که چیزی نزدیک «۱۴۰ برابر» کل تولیدناخالص داخلی سالیانه کشور (ناشی از سرمایه فیزیکی عظیم، تولید نفت و گاز و زحمت ۷۰ میلیون نفر) است. خود خواننده فرهیخته میتواند حدس میزند که این عدد حتی به یک شوخی هم نزدیک نیست. معلوم نیست که این مغزهایی که فرار کردهاند واقعا چه معجزهای داشتهاند که با رفتنشان نزدیک به ۱۴۰ برابر کل ارزش اقتصادی تولیدی سالیانه کشور را با خود بردهاند.
۲) در جای دیگری عدد «خروج ۱۵۰ هزار نخبه از کشور در سال» نقل میشود*. اگر این عدد را گوگل کنید به هزاران صفحه میرسید. در واقعیت در سال ۲۰۱۵ «کل» دانشجویان ایرانی در آمریکا حدود ۱۲۰۰۰ نفر بوده است. این ۱۲۰۰۰ شامل کل متغیر حالت (Stock) دانشجویان است. اگر میانگین زمان حضور در دوره دانشجویی را حدود ۳ سال فرض کنیم (میانگیی وزنی بین دوره کارشناسی ارشد و دکترا)، به عدد ۴۰۰۰ دانشجو در سال میرسیم. این در حالی است که آمریکا با فاصله زیادی از سایر کشور معمولا مقصد اول دانشجویان نخبه ایرانی است. تازه آن عدد ۴۰۰۰ دانشجو طیف گستردهای از دانشگاهها و رشتهها با کیفیت مختلف (از جمله دورههای ارشد کاربردی با هزینه شخصی) را شامل میشود و فقط درصد اندکی از آن مربوط به دانشگاههای برتر است**. اگر فرض کنیم که دو برابر این میزان هم به کشورهای اروپایی و کانادا و استرالیا و الخ میروند، باز کل خروجی دانشجویان کشور (متشکل از کیفیتهای مختلف و با انگیزههای مختلف) به زحمت به «یک دهم» آن عدد اغراقشده ۱۵۰ هزار نفر میرسد.ممکن است بگوییم که آن عدد شامل مهاجرت متخصصان به کشورهای معدودی مثل کانادا و استرالیا هم می شود. خب آمار مهاجرپذیری سالیانه این کشورها روشن است و ایرانیان هم تنها درصدی از مهاجران ورودی به این کشورها را تشکیل میدهند. به طور متوسط، کانادا حدود ۸۰۰۰ مهاجر ایرانی در سال گرفته که طبعا فقط درصدی از آنها نیروی متخصص (و در سن کار) هستند و بقیه اعضای غیرفعال خانواده و فرزندان و والدین بازنشسته و الخ را شامل میشوند.این مطالب به معنی نفی مساله فرار مغزها (که البته مختص کشور ما نیست و موضوعی جهانی است) و کماهمیت جلوه دادن آسیبشناسی آن نیست. بیشتر در جهت نقد آمار و ارقام نادرست در این حوزه است.* دوست خوبم هژیر رحمانداد (استاد مدیریت دانشگاه MIT) در مطالب مکتوب و گفت و گوهای شفاهی توضیح داده که چه طور بیدقتی یک خبرنگار بیمسوولیت باعث شده که عدد دروغین ۱۵۰ هزار در سال (که در اصل تخمینی از کل متخصصان ایرانی خارج از کشور بوده) به رسانهها و حتی سخنان مقامات کشور راه پیدا کند و دیگر هم بیرون نرود.
تجربه و تخمین شخصی: زمانی که به عنوان محقق پسادکترا در MIT بودم و تا چند سال قبلش و یکی دو سال بعدش را هم اطلاع دارم، حدود ۳۰ نفر محقق پسادکترای ایرانی و کمابیش همین قدر دانشجوی دکترای ایرانی در این دانشگاه بود، یعنی به طور متوسط حدود ۱۰ نفر ورودی در سال در حالت Steady-state. تازه این عدد در دانشگاههای غیرمهندسیتر مثل هاروارد، پرینستون و ییل خیلی کوچکتر از MIT است. میتوانیم تخمین بزنیم که کل ورودی دانشجویان ایرانی به دانشگاههای برتر و خوب آمریکا احتمالا به کمتر از ۳۰۰ نفر در سال میرسد که با توجه به عدد ۴۰۰۰ نفر کل در سال معقول به نظر میرسد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.