رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 310194

سیاست خارجی آمریکا دربرابر ایران نشان می دهد

5سناریوی ترامپ برای ایران

ساعت24-دونالد ترامپ و گروه همکارانش در کاخ سفید و در یک پله بالتر جمهوریخواهان و سرانجام نظام سیاسی آمریکا می خواهند با ایران چه کنند؟سنایوهای 5گانه زیر پیشبینی است که سایت مرکز تحقیقاقات ریاست جمهوری برروی سایت خود قارداده است.

65643
r /> سناریوی ۱- بازگشت به دوران پیشابرجام: انزوای ایران
فرض اصلی در این سناریو آن است که «ایران یک خطر بالقوه برای منافع آمریکا در منطقه است؛ برجام توافق خوبی نیست».به این ترتیب است که ترامپ تلاش دارد تا دوباره اجماع جهانی علیه ایران ایجاد نماید. بازگشت به دوران پیشابرجام خواسته اصلی ترامپ است. از سوی دیگر اسرائیل که در وضعیت فعلی موجودیت خود را در خطر می‌بیند، تلاش می‌کند تا این گزاره راهبردی را تقویت کند. این احساس خطر اسرائیل ناشی از میان رفتن مساله ایران است. مساله‌ای که همواره اصلی‌ترین گزاره اسرائیل در کسب انواع منافع در صحنه‌های بین‌المللی بوده است.به صورت موازی با اسرائیل نیز عربستان از این گزاره راهبردی حمایت می‌کند چراکه هم‌راستا با چشم‌انداز آینده خود است. رقابت قدرت میان ایران و عربستان در منطقه، اگرچه دارای قدمتی طولانی است، اما در دوران حضور داعش شدت گرفت و با آغاز دوران پساداعش می‌تواند در قالب‌های دیگری بازتولید شود. به این ترتیب عربستان تلاش خواهد کرد تا هم نفوذ ایران در منطقه کاهش یابد و هم از توانمندی ایران در جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تبدیل ایران به قدرت بزرگ منطقه‌ای کاسته شود. تحقق برجام می‌تواند زمینه‌ساز رشد سریع اقتصادی و فناورانه ایران در منطقه شود. به این ترتیب عربستان می‌تواند یکی از حامیان ترامپ در تحقق این سناریو باشد.
سناریوی ۲- آمریکا پلیس بد: سخت‌گیری بر ایران
فرض اصلی در این سناریو آن است که «کنترل ایران تنها از طریق سخت‌گیری بر ایران و سوق دادن او به سوی رفتار محافظه‌کارانه امکان‌پذیر است». به این ترتیب دولت ترامپ این فرض را دارد که هر چقدر بر ایران سخت‌گیری شود؛ رفتار ایران کنترل‌پذیرتر خواهد بود.در این سناریو آمریکا تمایلی به نقض برجام ندارد اما فرض راهبردی آمریکا آن است که در صورت عدم وجود یک پلیس بد، ایران ممکن است بدون ملاحظه به افزایش قدرت و حیطه فعالیت خود در منطقه و جهان بپردازد. به این ترتیب ایجاد یک فضای خوف و رجا می‌تواند اصلی‌ترین سازوکار تنظیم رفتار در دوران برجام باشد.به این ترتیب آمریکا سیاست متفاوتی از اروپا در قبال ایران خواهد داشت. در این تقسیم نقش آمریکا اساسا نقش پلیس بد در دنیا را ایفا می‌کند. این نقش توسط بازیگرانی مانند اسرائیل و کشورهای عرب تقویت می‌شود.پناه بردن به بلوف‌های سیاسی یک راهبرد جدی ترامپ برای کنترل ایران خواهد بود. آمریکا تلاش دارد تا «ایران بپذیرد که همیشه گزینه حمله نظامی روی میز است». این سیاست مشابه با سیاست دوران جنگ سرد و حتی جنگ با ویتنام توسط نیکسون استفاده شد. هالدمن مشاور رییس‌جمهور در آن روزگار می‌نویسد، که نیکسون به او گفته است: «باب،‌ من آن را نظریه مرد دیوانه می‌نامم،‌ من می‌خواهم ویتنام شمالی‌ها باور کنند من به نقطه‌ای رسیده‌ام که ممکن است برای توقف جنگ به هر کاری دست بزنم. به گوششان می‌رسانیم که به خاطر خدا، می‌دانید نیکسون نگران کمونیسم است. وقتی او عصبانی و دستش روی شستی هسته‌ای باشد نمی‌توانیم جلوش را بگیریم».بر اساس همین دیدگاه است که آمریکا می‌خواهد «ایران باید بپذیرد که آن مرد دیوانه است!». به این ترتیب هر رفتار ایران که تاییدکننده این گزاره باشد؛ به مرور زمان این رفتار را تقویت می‌کند. از سوی دیگر کسانی که رفتار آمریکا را در این سناریو تحلیل می‌کنند؛ باور دارند که هرگونه عقب‌نشینی ایران به معنای تقویت‌کننده این گزاره است. به این ترتیب گروه‌هایی در ایران با آگاهی از این سناریو تلاش می‌کنند تا اندک عقب‌نشینی نداشته باشند. آن‌ها باور خواهد نداشت که «فشار آمریکا هیچ نقطه توقفی ندارد و فشار را بر ایران ادامه خواهد داده». ادامه آزمایش‌های موشکی یا کنش‌های نمادین در تقابل با آمریکا در این سناریو مشروعیت می‌یابد.
سناریوی ۳: ایران کلید منطقه: حل چالش خاورمیانه


فرض اصلی در این سناریو آن است که «پاشنه آشیل آمریکا در سیاست خارجی مساله خاورمیانه است. خاورمیانه باید یکبار و برای همیشه بازآرایی شود». حل پایدار مساله خاورمیانه به معنای تغییر ۱)وضعیت و ۲)رفتار بازیگران اصلی در این منطقه خواهد بود.اگرچه منطقه خاورمیانه در دوران کاهش قیمت نفت و کاهش درآمدهای نفتی، نمی‌تواند منطقه‌ای مهم به اندازه گذشته باشد، اما فقدان حضور آمریکا در این منطقه به معنای خالی کردن زمین بازی برای رقیب راهبردی آمریکا یعنی روسیه است. روسیه به واسطه عوامل متعددی در سال‌های اخیر، بخش عمده‌ای قدرت خود را از طریق بازیگری در این منطقه کسب کرده است. ایجاد اتحادها و همکاری‌های راهبردهای در خصوص موضوعات مختلف، از مسائل امنیتی گرفته تا موضوعات مربوط به انرژی، این کشور را در جایگاه غیرقابل مقایسه‌ای با آمریکا قرار دهد.به این ترتیب آمریکا تلاش خواهد کرد تا اولا از میزان نفوذ ایران در منطقه بکاهد و ثانیا به یک تقسیم کار منطقه‌ای با بازیگران اصلی دست یابد. تقسیم کار با ۱)روسیه، ۲)ترکیه و ۳)عربستان در منطقه بیش از هر عاملی متکی بر ایجاد یک توازن منطقه‌ای و مهارهای چندگانه است.در این وضعیت گام کلیدی کاهش مناطق تحت نفوذ ایران و حذف ایران از بازیگری در منطقه است. از آن‌جایی که آمریکا می‌داند هر نوع مداخله آمریکا در مناطق تحت نفوذ ایران منجر به تحریک ایران و اقدام متقابل ایران خواهد شد؛ لذا تلاش دارد تا احتمال نبرد نامتقارن و ناامنی در آمریکا را به کمینه میزان ممکن رساند. شاید عدم صدور روادید برای ایران و کشورهای دارای نفوذ ایران رفتار پیش‌دستانه آمریکا در این منطق بوده است. افزایش فشارها بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گام دوم در این کاهش احتمال است.در مقابل تقویت عربستان در جهت بازبینی قدرت منطقه‌ای که در دوران داعش و به‌واسطه شکست داعش رو به کاهش رفته بود؛ به صورت موازی پی‌گیری می‌شود. این امر از طریق ایجاد مساله‌های جدیدی مانند فعالیت‌های اقلیم کردستان می‌تواند ایران و ترکیه را وارد مسائل جدیدی کند؛ تا قلمرو فعالیت‌های منطقه‌ای ایران به سمت مرزهای این کشور بازگردد.
سناریوی ۴- الگوی برجام: حل مساله ایران-آمریکا
فرض اصلی در این سناریو آن است که «برجام نشان داد ایران ظرفیت دستیابی به یک توافق جهانی را دارد. آمریکا باید بر همین اساس رفتار کند: ۱)فشار بر ایران، ۲)نشاندن آن بر سر میز مذاکره و ۳)دستیابی به توافق ایران-آمریکا».آمریکا از برجام یاد گرفته است که مدل برجام، مدلی قابل تکرار برای سایر موضوعات و از جمله موضوع ایران-آمریکا است. به این ترتیب در گام نخست باید فشار بر ایران افزایش یابد. این افزایش فشار باید همراه با استفاده از منافع اروپایی برجام برای ایران نیز باشد. به این ترتیب فشار بر ایران از طریق رفتار مستقل آمریکا از سایر اعضاء برجام خواهد بود.در این وضعیت آمریکا نه تنها به هیچ عنوان برهم‌زننده برجام نخواهد بود؛ بلکه به صورت غیرمستقیم و در نیمه پنهان سیاست خارجی تلاش می‌کند تا ایران از ظرفیت‌های موجود در برجام استفاده کند که به طور هم‌زمان از یک طرف هم به برجام متعهد بود و هم فشار بر ایران را افزایش داد؛ و از طرف دیگر ایران پاداش مذاکره و ورود به فرآیند توافق را به صورت محدود بچشد.در گام دوم ایران باید بپذیرد که ترامپ تاجر است! بر خلاف تصویر ترامپ دیوانه، در این سناریو ترامپ تاجری ارائه می‌شود که اهل مذاکره و بده-بستان است. به این ترتیب موضوع گفتگوی مستقیم ایران-آمریکا به عنوان گزینه‌ای پیشِ رویِ ایران، بر روی میز قرار گیرد.فشار داخلی برای ورود به مذاکره از طریق کسب منافع محدود برجام افزایش می‌یابد. در این سناریو سرمایه‌گذاری‌های خارجی کشورهای اروپایی و ایجاد زمینه‌های لازم برد-برد میان اروپا و ایران می‌تواند چشم‌انداز مناسبی از مذاکره مستقیم ایران-آمریکا ایجاد کند. این عوامل زمینه‌های لازم برای گفتگو و دیپلماسی از طریق مذاکرة مستقیم را فراهم خواهد آورد.به صورت متقابل گروه‌هایی در داخل ایران نیز که از برجام ناخشنود هستند، تلاش خواهد کرد تا به صورت موازی زمینه‌های شکست برجام را فراهم کنند. ترس از موفقیت برجام می‌تواند در ادامه مذاکره با آمریکا مشروع سازد و همین امر می‌تواند انگیزه مناسبی برای مانع‌گذاری در مقابل برجام شود.
سناریوی ۵- براندازی: ناثباتی در ایران


فرض اصلی در این سناریو آن است که «برآورد راهبردی آمریکا ناثباتی در آینده ایران است.». این ناثباتی تنها برآورد اکتشافی نیست؛ بلکه تجویز راهبردی آمریکا نیز هست. راهبرد براندازی برآمده از این پیش‌فرض است که برجام باید نیمه‌جان ادامه یابد. هر نوع موفقیت برجام یعنی شکست سناریوی براندازی. به این ترتیب حفظ برجام در عین عدم موفقیت برجام یک راهبرد اصلی خواهد بود.مشکل اصلی در این سناریو آن است که هر ناثباتی در ایران منجر به ناثباتی در منطقه و جهان خواهد شد. به همین دلیل یافتن متحدانی در میان همسایگان ایران از میزان این ریسک خواهد کاست.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها