رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 339865

اقتصادسیاسی ایران بدتر از 1392

دولت نمی داند ،نمی تواند و نمی خواهد

ساعت 24-اقتصادسیاسی در ایرا ن نقش نخست در شکل و ماهیت بخشی به سیاستهای اقتصادی دارد . تازمانی هم که اقتصاد سیاسی ایران کارآمدی ندارد احتمال سیاستگذاریهای اقتصادی پیش برنده در ایران روندی کاهنده خواهد داشت.

2
به طور مثال وقتی ایران درشرایط تحریم قراردارد واحتمال ورود درآمد حاصل از صادرات نفت به داخل کشور چشم انداز خوبی ندارد سیاستهای ارزی از سوی بانک مرکزی و دولت دستخوش تحول می شود و دولت درعرضه منابع ارزی با احتیاط عمل می کند. این همین اتفاقی است که رخ داده ودراسفندماه شاهد آن هستیم و می بینیم که به رغم وعده رییس جمهور نرخ ارزهای معتبر به ریال ایران افزایش را تجربه می کند. مناسبات میان شهروندان و نهادهای حاکمیتی به ویژه نهاد دولت نیز یکی از پایه های اقتصادسیاسی به حساب می آید. اگر شهروندان به کارآمدی و غیر فاسد بودن دولت و سایر نهادهای حکومتی اعتماد و اطمینان داشته باشند بدون تردید رفتاری مناسب در بستر کسب و کار اتخاذ کرده و با سیاستهای اقتصادی دولت همراه می شوند. امروز اقتصادسیاسی ایران در مقایسه با زمستان 1392 در شرایط بدتری قرار دارد و به همین دلیل نباید انتظار داشته باشیم روزهای بهتری در کسب وکار ایرانیان درسطح کلان ، بنگاه و خانواده تجربه شود. برای روشن شدن موضوع بسیار با اهمیت این مقوله چند مصداق را یادآور می شویم. از مناسبات شهروندان با دولت شروع کنیم: آیا شهروندان ایرانی الان به دولت دوازدهم به همان میزان دولت یازدهم اعتماددارند؟ بررسی رفتارو گفتار شهروندان نشان می دهد اینطور نیست که الان اعتماد شهروندان به دولت دوازدهم بیشتر باشد. ایرانیان باوردارند دولت دوازدهم نمی داند دراقتصادکلان چه باید کند زیرا با انبوهی از تنگناها و شرایط دشوار داخلی و خارجی مواجه است. دولت به طور مثال نمی داند ارز را تک نرخی کند یا نه زیرا نمی داند جریان فروش نفت و انتقال درآمد ارزی به داخل روند با ثباتی است یا به دلیل تحولات ناشناس سیاست خارجی به سوی بدتر شدن پیش می رود. این درحالی است که در زمستان 1392 دولت می دانست با اجاز ه ای که کسب کرده است به سوی حل کردن مسایل سیاست خارجی به ویژه پرونده هسته ای پیش می رود. از سوی دیگر شهروندان احساس می کنند دولت دوازدهم نمی تواند برخی فعالیتها را انجام دهد چون توزیع قدرت به سوی پراکندگی رفته و سهم دولت از کل قدرت روندی نزولی اشته است. وقتی در زمان ارایه لایحه بودجه رییس جمهور با شجاعت می گوید اختیار بخش عمده ای از بودجه کل کشور از دست دولت بیرون شده است و درخرج آنها قدرت کمتری نسبت به نهادهای دیگر دارد شهروندان می فهمند که این دولت نمی تواند سیاستهای اقتصاد کلان را بدون دست اندازها تدوین و اجرا کند. نهاددولت به نظر شهروندان نمی خواهد بسیاری از اقدامهای سخت اقتصادی را اتخاذ کند چون احتمال منازعه با سایر نهادها وجود دارد و دولت بیم آن را دارد در شرایط بازهم بدتری قرار گیرد. به طور مثال در حالی که گفته می شود نهادهای پرقدرت اقتصادی غیر دولتی که هرکدام درآمدهای بزرگی در مقیاس با بخش خصوصی و حتی دولت دارند اما مجموع مالیاتی که به دولت می دهند خرد و در قیاس با درآمدها نزدیک به صفردرصد است، دولت نمی خواهد وارد نبرد با این نهادها شود. از سوی دیگر دولت نمی خواهد به طور مثال جریان قیمت گذاری کالایی مثل بنزین را که اکنون همه می دانند بسیار کمتر از نرخ واقعی وجهانی است را واقعی کند چون از شانتاژ رقبا هراس دارد. واقعیت این است که برخلاف زمستان 1392 که دولت می خواست اصلاحات بنیادین در اقتصاد داشته باشد حالا کاررا رهاکرده است. دلیل رها کردن اصلاحات اقتصادی یکی هم این است که در 4سال اخیر رسانه های پرقدرت مثل رادیو و تلویزیون و برخی دیگر از تریبون ها مثل نهاد نمازجمعه اعتبار دولت را مخدوش کردند و الان درآخرین روزهای زمستان 1396 نهاددولت و سایر نهادها از نظر شهروندان این گونه ا ند که نمی خواهند کاری انجام دهند. دولت از نگاه شهروندان باید بتواند دوکالای عمومی بسیار با اهمیت مثل صلح و امنیت را را توزیع کند اما وقتی اختیار توزیع این کالاها را ندارد چرا دولت باید مورداعتماد مردم باشد. اکنون در شرایطی هستیم که سرمایه اجتماعی فزاینده کسب شد در نیمه دوم 1392 که به دلیل اختیار دولت برای پیشبرد پرونده هسته ای فراهم شده بود با شتابی باورنکرد نی آب شد و به زمین فرو رفت و از دسترس خارج شد. این گونه شد که دولت دوازدهم خود را مقوله هایی مثل اینکه قیمت سیب زمینی ویا برنج چقدر باشد سرگرم کرده است و مردم به چشم می بینند دولت هیچ ابتکار و اختیاری برای جلوگیری از افتادن در دام تحریم های تازه ندارد. در زمستان 1392 چشم انداز مثبتی برای آینده تصور می شد اما درزمستان 1396 به دلایل گوناگون این چشم انداز ناروشن است.
الان تنظیم مناسبات ایران با جهان خارج در دست دولت نیست و دولت نمی تواند ، نمیداند و نمی خواهد دراین مقوله با اهمیت درجه یک حاضر باشد. در چنین شرایطی است که شهروندان نمی پذیرند رییس جمهور می تواند ارزیابی درست حتی در باره روند نرخ تبدیل ارزهای معتبر به ریال داشته باشد و وقتی رییس جمهور از شهروندان می خواهد به جای پس انداز دلاری پس انداز ریالی داشته باشند گروه اندکی به سخنان او اهمیت می دهند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها