آمریکا و کشورهای عرب دشمن با نظام سیاسی ایران دنبال می کنند
راهبرد بلاتکلیف کردن ایران
ساعت24-درآمدهای افسانه ایران از صادرات نفت در اواخر دهه 1380 قدرت ایران را برای کمک به احزاب و گروههای طرفدار ایران در منطقه افزایش داه بود و همچنین توانایی ایران برای دنبال کردن هدف های بلند پروازانه مثل تکمیل کردن تکنولوژی تولید انرژی هسته ای و کامل کردن چرخه این تکنولوژی را داده بود.
در مقابل، سالهاست که تحریمهای سختی علیه ایران اجرا میشود. بزرگ ترین تفاوت ایران با کرهشمالی این است که تعدادی از کشورهای همسایه ایران- بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس- نهتنها به دنبال ایجاد زمینه تشدید اختلاف بین آمریکا و ایران هستند؛ بلکه هزینه آن را هم میپردازند. این پول از درآمد نفت به دست میآید که غرب مصرفکننده عمده آن است. فروش میلیارد ها دلار اسلحه به عربستان نمونه بارزی از تأمین هزینههای جنگ است؛ همچنین احتمال دارد که دستگیری و حبس موقت 200 شاهزاده عربستان سعودی هم برای گرفتن پول بیشتری از آنها در راستای تأمین هزینههای آمریکا در صورت بروز جنگ در منطقه باشد. تاکنون آمریکا نتوانسته است شرطی را به جز محاصره اقتصادی به ایران تحمیل کند؛ اما همین اقدام تأثیر خود را بر افزایش هیجانات اقتصادی گذاشته است. دشمنان میخواهند جامعه ایران دچار التهاب شود که از آن سود ببرند و یک حالت اضطراب و بلاتکلیفی مانند کرهشمالی در آن به وجود آورند؛ اما ایران یک کشور بزرگ با 80 میلیون جمعیت است و اداره آن هزینه دارد. محاصره اقتصادی غرب با این امید صورت میگیرد که ایران توان هزینهکردن برای سیستم دفاعی خود را از دست بدهد یا حالتی به وجود آید تا از درون صدمه ببیند. مخالفان ایران با کمک قدرتهای خارجی بسیج شدهاند. اعتراض به برخی سیاستهای دولتها در سراسر جهان وجود دارد؛ در آمریکا هم پس از انتخاب ترامپ بیش از ۵۰ درصد مردم با دولت مخالفاند. هرجا مردم توانایی بیان نظرات خود را داشته باشند -چه مستقیم و چه از مسیر پارلمانی- کار به بحران نمیکشد. آنچه بهتازگی در ایران اوج گرفته، دعواهای میانجناحی است. این حالت قدرت دفاع از کشور را در برابر دخالت خارجی کاهش میدهد و کشور را آسیبپذیر میکند. افرادی مانند ترامپ و نوچههای منطقهای او در آرزوی افزایش کشمکشهای درونی در ایران هستند. بخشی از کشمکشهای درونی در فضای سیاسی ایران به خاطر ازدستدادن امکاناتی است که پیشازاین در اختیار افراد یا گروههای خاصی بوده است. این بحث را با ذکر یک نمونه واقعی که شخصا شاهد بودهام، پایان میدهم: دو، سه سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، روزی با یک مقام دولتی قرار ملاقات داشتم. سر ساعت تعیینشده وارد اتاق او شدم و دیدم که بهشدت عصبانی است. کراوات او نیمهباز بود. کتش را روی صندلی گذاشته بود و روی میز او پر از کاغذپاره بود. اوراقی را از کشوی میزش درمیآورد و پارهپاره میکرد. حدس زدم خبری شده است. پرسیدم «ناراحتید؟» گفت: «اگر قرار باشد من در اینجا نباشم، میخواهم سر به تن این وزارتخانه نباشد». فهمیدم که از کار برکنار شده است! بهدستآوردن موقعیت و پست دولتی سر جای خود محفوظ؛ اما عقل سلیم باید به کل کشور در متن یک منطقه پرآشوب نگاه کند. مسئولان پیشین و کنونی باید آنقدر سعه صدر داشته باشند که به تنشهای موجود دامن نزنند. نباید با بهراهانداختن جنجال و پرحرفی غیرضروری عنان را به دست دشمنانی داد که برای منافع خود منتظر استفاده از ضعف داخلیها و آسیبزدن به کشورند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.