رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 348466

2 قاتل در زندان بازنشسته شدند! / دادگاه تهران حکم داد

ساعت24 - دو محکوم به اعدام که به خاطر عدم پیگیری های اولیای دم 16سال بلاتکلیف در زندان مانده بودند از قضات دادگاه تقاضای کمک کردند.

دادگاه
هفتم فروردین 85ماه سال ، به مأموران کلانتری یوسف آباد خبر رسید یک مرد 55 ساله به نام مصطفی که نمایشگاه خودرو داشت در خانه اش به طرز مشکوکی جان سپرده و چندین روز از مرگ وی گذشته است. پلیس Police به آدرس مورد نظر رفت و با جنازه مصطفی که شواهد نشان می داد خفه شده است روبه رو شد. همسایه ها به خاطر بوی تعفنی که از خانه مرد تنها به مشام می رسید به ماجرا مشکوک شده و پلیس را مطلع کرده بودند.

پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت به خانه این مرد دستبرد زده شده و پول طلاهایش به همراه خوردو مدل بالای وی سرقت Stealing شده است.

با تحقیقات گشترده پلیسی مشخص شد مرد بنگاهدار چند روز قبل با دو دلال خودرو به نام های بهرام و شایان قرار معامله داشته است.به این ترتیب دو متهم ردیابی و بازداشت شدند.

دو متهم به قتل Murder اعتراف کردند و در شعبه 71 دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در آن جلسه دو نفر از اولیای دم از قصاص گذشتند و گفتند با دریافت دیه گذشت می کنند اما یکی از برادرهای قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد.

در پایان جلسه قضات دادگاه بهرام و شایان را به قصاص محکوم کردند. عدم پیگیری اولیای دم اما موجب شد تا دو متهم 16سال در زندان Prison بلاتکلیف بمانند.سرانجام آنها طبق ماده 429 قانون Law مجازات اسلامی جدید نامه ای به قضات دادگاه نوشتند و خواستند تا زودتر تلکیف آنها روشن شود. دو متهم دیرو زدر شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge محسن زالی بوئینی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند. در این جلسه بهرام گفت:من و شایان برای معامله ماشین به خانه مصطفی رفتیم اما او حال عادی نداشت. نمی دانم چرا با قمه به ما حمله کرد. من و شایان هم دستمالی را دور گردنش پیچیدیم و او را خفه کردیم.ما بعد از قتل تصمیم به سرقت پول و ماشین مصطفی گرفتیم.

وی ادامه داد: من و شایان در آن زمان جوان بودیم.اما حالا بیش از 16سال است که در زندان هستیم و هر کدام به سن میانسالی رسیده ایم. من از این وضعیه خسته شده ام و تقاضا دارم تا دادگاه زودتر تکلیف ما را روشن کند. یا اعدام execution شویم یا اینکه با پرداخت دیه به اولیای دم از زندان رها شویم.من دیگر تحمل این وضعیت را ندارم.

سپس شایان روبه روی قضات ایستاد و گفت: من و بهرام از چند سال قبل مصطفی را می شناختیم و می دانستیم به تنهایی زندگی می کند. آن روز قصد معامله ماشین را داشتیم که مصطفی به ما حمله کرد و ما ناچار شدیم او را بکشیم. عدم پیگیری اولیای دم موجب شده تا در این سالها بلاتکلیف و در انتظار اعدام باشیم باور کنید ما دیگر بازنشسته شدیم. حالا از دادگاه تقاضا دارم تا زودتر تکلیف مار را روشن کند. من حتی به مرگم راضی هستم اما دیگر نمی توانم در زندان بمانم.

در پایان این جلسه هیلت قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها