علیرضا اشرف دبیرکل اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران تشریح کرد
اتفاق در عمل شرط اصلی عبوراقتصاد از روزهای سخت
ساعت24-این روزها از زبان مدیران نهادهای ادارهکننده جامعه مثل نهاد دولت، نهاد قانونگذاری و سایر نهادهای دارای نفوذ واقعی میشنویم که باید اتفاق و اتحاد عمل داشته باشیم تا از شرایط امروز عبور کنیم.
درک مشترک از مشکلات
تردیدی نیست که شرط نخست، غیرقابل اجتناب و اصلی برای پوشاندن لباس عمل به این اندیشه که باید اتفاق و اتحاد عملی داشته باشیم درک مشترک از تنگناها و گلوگاههای فعلی اقتصادایران امروز است. درد اصلی ایران در حال حاضر کدام است؟ برخی اعتقاد دارند مشکل اصلی اقتصاد ایران در حال حاضر فقدان انسجام جامعه در مسایل فرهنگی است که البته حرف بیاساسی نیست، اما این را میتوان در ذیل مناسبات دیگر تعریف کرد. برخی احزاب و گروهها رنج ودردو گلوگاه اصلی کسب و کار در ایران را سیاست خارجی ملتهب میدانند و باور دارند درک مشترک و رسیدن به این مقوله از طرف همه نیروها در این نقطه باید رخ دهد. این نیز حرف قابل اعتنایی است اما هنوز گروه دیگری هستند که مساله اصلی ایران امروز را درجای دیگری جستجو میکنند و آن مقوله اقتصاد است. تا روزی که در این باره و اینکه باید از کدام مسیر به نبرد با تنگناها رفت اتحاد نظر و اتحاد رای به دست نیاید نمیتوان به اتفاق عمل دست یافت.
چرا اقتصاد؟
نگارنده باور دارد برای رسیدن به اتفاق رای میان نهاد دولت و نهادهای مدنی باید بپذیریم اقتصاد مساله اصلی است. اقتصاد ایران در چند سطح شامل سطح خانواده، بنگاه و اقتصاد کلان با سردرگمی، آشفتگی و ضعف مواجه است و برطرف کردن آنها برای رسیدن به راهبردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک ضرورت تمامعیار است. اگر شهروندان ایرانی در کلیت خود احساس خوبی درباره آینده درآمدی و شغلی نداشته باشند و در هراس دایمی باشند که آیا شغل آنها در آینده نزدیک پابرجا میماند و یا آنقدر درآمد خواهند داشت که سطح رفاه مادی مناسبی را تجربه کنند، نمیتوانند به مسایل دیگر اهمیت دهند. بنابراین باید همه گروههای اجتماعی و سیاسی دارای توان اثرگذاری بر جامعه به این درک مشترک برسند که درد اصلی امروز ایران درد و رنج برخاسته از ناتوانی در اداره موثر و کارآمد اقتصادی است. کارشناسان و متخصصان و ایرانشناسان باور دارند اگر راهی برای برطرف کردن دردهای اقتصاد کشور در سطوح یادشده پیدا کنیم به نقطه امن میرسیم و میتوانیم ضعف و کاستی در مقولههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز برطرف کنیم.
کدام ابزار
پس از درک مشترک از اینکه در حال حاضر اقتصاد ایران یک درد اصلی و ظاهرا درمانناپذیر شده است حالا وقت آن است ابزارهای کارآمد و کارساز برای برطرف کردن این بیماری را بیابیم و البته در اینجا نیز باید اتحاد رای و نظر داشته باشیم. بحث این است که این درد ریشه دوانده در اقتصاد ایران سرچشمهاش در حال حاضر در کجاست و از کدام ناحیه بر آن فشار وارد میشود. آیا ناتوانی در سیاستگذاری فشار اصلی را بر اقتصاد وارد میکند؟ آیا محدودیت منابع انسانی یا مالی و پولی داریم؟ آیا منابع کافی برای صادرات و ارزآوری نداریم؟ آیا با طغیان مصرفکنندگان مواجه هستیم؟ آیامنابع آب کشور به حداقل رسیده است؟ آیا بانکها در بدترین وضعیت قرار دارند؟واقعیت این است که همه موارد یاد شده را میتوان یکی از اجزای فشار بر تن و جان اقتصاد ایران تلقی کرد اما درد اصلی و فشار بزرگ را باید بیرون از مرزهای ملی دانست. کارشناسان باور دارند ایران میتواند بدون تردید با استفاده از تواناییهای داخلی بر مشکلات اقتصادی غلبه کند اما فشار بیرونی بسیار بزرگ است. واقعیت را باید پذیرفت و قبول کرد ادامه تحریمهای نانوشته غرب کار را بر اقتصاد سخت کرده است. بنابراین باید ابزاری از جنس خود این فشار را برای کاهش آن یا برطرف کردن کوتاهمدت و بلندمدت آن پیدا کرد. چرا غرب با ایران مشکل دارد؟ مشکل غرب با ایران از جنس سیاست است، پس باید ابزاری از جنس سیاست یافت تا مشکل را بتوانیم برطرف کنیم. در حال حاضر آنچه کار را جلو میبرد و میتواند ابزار مناسب باشد سیاست خارجی است.
گام نخست
حالا که دانستیم درد بزرگ ایران امروز از جنس اقتصاد و تنگناهای اقتصادی است و حالا که گمان و حدس کارشناسان را باور کردیم که باید ابزاری از جنس سیاست برای برطرف کردن فشار بزرگ پیدا کنیم باید گام اول را برداریم و از نقطه مطمئن کار را شروع کنیم. نقطه مطمئن به نظر میرسد درک و فهم دقیق از توزیع قدرت سیاسی در ایران است. اگر نهادهای ادارهکننده جامعه به این درک برسند که در حد و اندازه و سطح قدرت مقرر در قانون اساسی عمل کنند بدون تردید گام اول را برداشتهایم. نگارنده باور دارد که درک دقیق از مساله توزیع قدرت در ایران همان گام نخست و سپس حرکت در مسیر اتفاق رای برای برطرف کردن مشکل اقتصاد است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.