رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 363060

یک فوتبال سینمایی

ساعت 24-برد دلچسب و شیرین اما غیرمنتظره تیم ملی فوتبال ایران مقابل مراکش در جام جهانی روسیه، به‌طرز عجیبی دراماتیک بود؛ از جنس سینما و همه فیلم‌های نفسگیر و پرتعلیقی که به یاد داریم. پیروزی ایران چیزی بود در مایه‌های فیلم‌هایی میخکوب کننده و با پایان‌بندی‌های غافلگیرکننده. «جزیره شاتر» ساخته مارتین اسکورسیزی را به یاد بیاورید که چگونه بدون این‌که انتظارش را داشته باشیم، ورق برمی‌گردد و واقعیت تدی دانیلز (لئوناردو دی کاپریو) بر ما نمایان می‌شود و او دیگر آن ماموری نیست که همراه همکارش برای تحقیق درباره یک پرونده به یک بیمارستان روانی سفر کرده بود، بلکه خودش یکی از همان بیماران روانی است.

یا غافلگیری فیلمی همچون «امتیاز نهایی» اثر جنایت و مکافات‌وار وودی آلن را به یاد بیاورید که چگونه همه چیز برخلاف روند معمولی قصه‌های جنایی اینچنینی پیش می‌رود و کریس ویلتون به‌عنوان جنایتکار داستان از چنگال قانون می‌گریزد، بدون این‌که چندان آب عدالت از آب تکان بخورد.

«یادگاری» یا «ممنتو» ساخته کریستوفر نولان هم همین‌طور و وضعیت لئونارد (گای پیرس) میخکوبمان می‌کند؛ در پایان این فیلم می‌فهمیم مردی که به دنبال قاتل همسر خود است، درواقع همان یک‌سال پیش این کار را انجام داده و بعد از آن یک کارآگاه خصوصی از او به عنوان طعمه استفاده می‌کند تا مردان دیگری را به این بهانه به قتل برساند.

بله، بازی ایران و مراکش به همان اندازه و بلکه حتی بسیار بیشتر از این فیلم‌ها فضایی دراماتیک و پرتعلیق و پایانی غافلگیرکننده داشت.

بازی در دقایق اولیه به قدری پر از هیجان و استرس بود که سکانس‌های آغازین «نجات سرباز رایان» را تداعی می‌کرد. همان لحظاتی که سربازان آمریکایی در ساحل نرماندی، از همه طرف مورد هجوم آلمانی‌ها قرار می‌گیرند و به بدترین شکل ممکن قلع و قمع می‌شوند.

راستش را بخواهید، تعارف که نداریم تیم ملی فوتبال ما هم در آن دقایق اولیه بازی، وضعیت مشابهی داشت و به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن از سوی تیم ملی باانگیزه مراکش تحت فشاری شدید قرار گرفت، اما ایستادگی و مقاومت جانانه بازیکنان ایران مانع گل خوردن و شکست ایران و خروج تیم از بحران اولیه می‌شود؛ کاری که کاپیتان مسعود شجاعی در این لحظات نفسگیر انجام داد، کاری شبیه کاپیتان جان اچ. میلر (تام هنکس) در فیلم مشهور استیون اسپیلبرگ بود.

جنگندگی بی‌وقفه امید ابراهیمی در پست هافبک دفاعی و بازی باتمام وجود او، چقدر اهل سینما را یاد بازی‌های شورانگیز توشیرو میفونه در فیلم‌های مهم آکیرا کوروساوا انداخت. چهره هروه رنار، مربی فرانسوی مراکش هم شباهتی عجیب با نیکولای کاستر والدو، بازیگر نقش جیمی لنیستر در سریال مشهور «بازی تاج و تخت» داشت. جالب این‌که رنار هم ابتدا همچون لنیستر برای ما شخصیتی پلید و خبیث به نظر می‌رسید، اما در ادامه بازی بویژه در پایان آن باتوجه به برد شیرین ایران، دیگر آن بدمن اولیه نبود و شخصیتی چند بعدی و حتی قابل ترحم به نظر می‌رسید.

مصادره سینمایی بازی ایران و مراکش می‌تواند همچنان ادامه پیدا کند و آن را بیش از اینها به سینما ربط داد. هرچند سینمای مراکش از لحاظ جایگاه و موفقیت به‌هیچ‌وجه با سینمای ایران قابل قیاس نیست و ایرانی‌ها در این زمینه چند سروگردن از مراکشی‌ها بالاتر هستند. شاید مهم‌ترین بازیگر مراکشی که سراغ داریم جمال دبوز باشد که در سینمای فرانسه مشغول فعالیت است و او را در فیلم‌هایی چون سرگذشت شگفت‌انگیز آملی پولن و آستریکس در بازی‌های المپیک به یاد داریم. پس از پیروزی ایران مقابل مراکش، در فضای مجازی این مقایسه جالب سینمایی هم به چشم می‌خورد: «جدایی نادر از سیمین یک/ کازابلانکا صفر» فیلم اول که یکی از مهم‌ترین آثار سینمای ایران است که موفقیت‌های جهانی زیادی همراه داشته و دومی هم نام فیلم مشهوری البته آمریکایی و با بازی همفری بوگارت و اینگرید برگمن است که قصه‌اش در کازابلانکا بزرگ‌ترین شهر مراکش رخ می‌دهد.

فوتبال دیدن با رازی

باوجود برخی مخالفت‌ها از جمله صاحبان بعضی از آثار سینمایی بویژه فیلم‌های این نوبت اکران و مخالفت‌هایی در باب این‌که به ساحت سینما به خاطر پخش فوتبال آسیب و خدشه وارد می‌شود، اما انصافا تماشای فوتبال در سینما و با آن کیفیت تصویر و صدا لذت و هیجان زیادی دارد، چه رسد به این‌که آن بازی، بازی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی باشد. اما ما وقتی به صرافت تماشای بازی در سینماها افتادیم که حسابی دیر شده بود و وقتی برای خرید بلیت به سایت سینماتیکت مراجعه کردیم، دیدیم تقریبا سینماها به قول معروف سولد اوت شده‌اند و همه بلیت‌ها به فروش رفته است.

دوست داشتیم تماشای فوتبال در پردیس‌های سینمایی را با جمعیت مشتاق زیاد، تجربه کنیم که به دلیل پیش‌دستی عاشقان فوتبال که خیلی زود و در همان ساعات اولیه باز شدن سایت، تقریبا همه بلیت‌های پردیس‌های مهم و محبوب همچون آزادی، کوروش، ملت و چارسو را خریده بودند، سرانجام به تماشای فوتبال در سینما پردیس رازی در میدان گمرک راضی شدیم. راستش را بخواهید باید اعتراف کنم که در ابتدا و از روی ناچاری بلیت این سینما را خریدم، اما وقتی برای تماشای فوتبال در آنجا حضور پیدا کردم، نظرم عوض شد و یکی از زیباترین لحظات زندگی ام رقم خورد.

وقتی دقایقی قبل از شروع بازی به ورودی سینما رازی رسیدیم، حس و حال ورودی استادیوم به ما دست داد و وقتی وارد سالن انتظار شدیم، این شباهت شکل جدی‌تری به خود گرفت و خانواده‌ها با لباس تیم ملی فوتبال ایران و المان های هواداری نظیر پرچم و کلاه و مچ بند و عینک و... حس و حال جالبی به محیط سینمایی داده بودند. وقتی داور سوت شروع بازی را زد و چراغ‌های سالن خاموش شد، تجربه منحصربه‌فردی رقم خورد. استرس بازی با حملات پیاپی اولیه مراکش، همچون یک فیلم با شروعی توفانی و میخکوب‌کننده را برای همه ما تماشاگران تداعی می‌کرد. اما در ادامه تماشاگران به مدد مقاومت جانانه بازیکنان ایران و گزارش پرحرارت و بانمک عادل فردوسی پور، جرات تشویق پیدا کردند. یکی از تماشاگران سالن سینما هم بعد از فروکش کردن حملات مراکشی‌ها، شروع به بوق زدن کرد و تشویق‌ها شروع شد. هر ضدحمله و حرکت خوب بازیکنان ایران با سوت و کف تماشاگران همراه می‌شد و هر حمله خطرناک مراکشی‌ها با التهاب و واکنش‌های جالب آنها. البته واکنش‌هایی کنترل شده و حتی آن جوانان پرشور پای ثابت استادیوم هم می‌دانستند که نباید در حضور خانم‌ها و کودکان و خانواده‌ها هر حرکتی انجام دهند و هر حرفی را به زبان بیاورند.

این شور و حرارت تماشاگران تقریبا در همه لحظات بازی ادامه داشت، تا این‌که آن لحظه درخشان و تاریخی از راه رسید. جالب اینجاست که از وقتی احسان حاج‌صفی، کاپیتان دوم ایران در این بازی پشت توپ قرار گرفت، فریاد «این گُله، این گُله» تماشاگران در سالن سینما پردیس رازی طنین‌انداز شد. تکمیل‌کننده این فریاد، گل به خودی عزیز بوهادوز، بازیکن تعویضی و تازه به میدان آمده و شماره 20 مراکش بود که با ضربه سری شیرجه‌ای و به سبک استاد اسدی، دروازه خودشان را باز کرد تا ایران از شادی منفجر شود. به طبع آن در سینما رازی هم هیچ‌کس آرام و قرار نداشت و دیگر کسی صدای گزارش فردوسی‌پور را نمی‌شنید. تب و تاب تماشاگران حتی بعد از بازی و سوت پایان هم ادامه داشت و به عکس سلفی و فیلم گرفتن آنها در داخل سالن و سالن انتظار و محوطه بیرونی سینما رسید. پس از آن هم شاهد جشن و شادی مردم در کوچه‌ها و خیابان‌ها بودیم تا شبی رویایی و فراموش نشدنی شکل بگیرد.

همراهی کیمیایی با مردم

یکی از عکس‌های جالب شب شادی مردم در پیروزی ایران بر مراکش، دیدن مسعود کیمیایی، کارگردان مشهور و محبوب سینما در میان مردم بود که ایسنا منتشر کرد. کارگردان فیلم‌های قیصر، گوزن‌ها، سرب و دندان مار در حالی که لبخند به لب داشت، همچون تعداد دیگری از هنرمندان در کارناوال شادی و سرور ملت حضور یافت و آنها را همراهی کرد.

مخالفت‌های سینمایی

پخش فوتبال در سینماها در این مدت با مخالفت‌هایی هم روبه‌رو بوده است و حاشیه‌هایی را هم همراه داشته است. از جمله این‌که برخی صاحبان فیلم‌های سینمایی بویژه آنها که در این نوبت اکران فیلم روی پرده سینما دارند، نسبت به این تصمیم شورای صنفی نمایش واکنش منفی نشان دادند. برخی معتقدند این تصمیم به نفع سینمادارهاست و فیلم‌های اکران آسیب می‌بینند. از طرفی اگر واقعا منصفانه به آنها نگاه کنیم، در شرایط کمبود سالن‌های سینما و انبوه فیلم‌های در نوبت اکران، این مساله به نوعی اجحاف در قبال فیلم‌ها محسوب می‌شود و نباید کمترین فرصت‌های نمایش را هم از آنها دریغ کرد. با این حال باید به نظر آن دسته تماشاگرانی هم که علاقه‌مند به تماشای فوتبال در سینماها هستند هم احترام گذاشت و در شرایطی که خانم‌ها و خانواده‌ها هنوز امکان حضور در استادیوم‌ها را ندارند، از این طریق بتوانند یک دورهمی سالم فوتبالی در محیطی کاملا فرهنگی را داشته باشند.

شادی اینستاگرامی سینماگران

پس از بازی ایران و مراکش و پیروزی تاریخی و ارزشمند ما مقابل مغربی‌ها، صفحات شخصی هنرمندان و سینماگران در اینستاگرام و فضای مجازی پر بود از اظهارنظر و دل نوشته و عکس‌های تیم ملی ایران. نوید محمدزاده، پرویز پرستویی، مهناز افشار، مهتاب کرامتی، مصطفی کیایی، پوریا پورسرخ، مجید صالحی، حمیدرضا آذرنگ، محسن تنابنده، احمد مهرانفر، مهراوه شریفی‌نیا، هنگامه قاضیانی، تینا پاکروان، کامبیز دیرباز، فرهاد اصلانی، محمدحسین قاسمی، باران کوثری، علیرام نورایی، صابر ابر، شبنم مقدمی، سام درخشانی، امیرحسین رستمی، بهنوش بختیاری، روح‌ا... حجازی، محمدحسین مهدویان، سیدمحمود رضوی، امیر غفارمنش، نیکی کریمی، امین زندگانی، مهرداد فرید، پوریا رحیمی سام، هوتن شکیبا، الیکا عبدالرزاقی، شهرام حقیقت دوست، مازیار میری، پریناز ایزدیار، بهنام تشکر، سروش صحت، سحر دولتشاهی و پوران درخشنده از جمله هنرمندان و سینماگرانی بودند که پست‌هایی را درباره پیروزی تیم ملی فوتبال ایران به اشتراک گذاشتند.

استقبال مردم از فوتبال سینمایی

مردم در ساعات اولیه فروش بلیت مسابقات فوتبال در سینماها، استقبال خیلی خوبی کردند و تقریبا همه بلیتهای موجود سه بازی ایران در مرحله گروهی جام جهانی را پیش خرید کردند.

هنوز آمار دقیقی از میزان فروش بلیت‌ها و رقم نهایی وجود ندارد و رسانه‌ای نشده، اما فارس در روزهای آغازین 15 هزار بلیت و به قیمت 300 میلیون تومان توسط مردم خریداری شد، رقم و میزانی که قطعا طی این مدت افزایش پیدا کرده است. نکته دیگر بازار سیاه موجود در این زمینه است و حتی رقم‌های عجیبی همچون هر بلیت 60 هزار تومان هم در این خصوص رسانه‌ای شده! درحالی‌که قیمت هر بلیت در پردیس‌ها و سینماها به طور عادی بیست و پانزده هزارتومان بوده است. پخش فوتبال در برخی کافه‌های تهران و شهرستان‌ها هم با اقبال عمومی مردم مواجه شد. البته حضور در برخی کافه‌ها برای تماشای بازی با دریافت ورودی همراه بود.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها