رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 365220

روحانی همان احمدی نژاد و سیف همان بهمنی است

محمد صادق جنان صفت

محمد صادق جنان صفت-ساختار سیاست در ایران گونه ای است که توزیع قدرت در آن با تحول چشمگیری مواجه نمی شود و سهم نهادهای گوناگون در تعیین سیاستهای کلان کشور از پیش تعیین شده است. این توزیع قدرت راه را برای مقایسه گری فعالیت نهادها در مسیر اثر بخشی با شرایط ویژه ای مواجه می کند.

جنان صفت
div ng-click="toggleMessage(historyMessage.mid, $event)">
به این معنی که نقش و سهم نهاد دولت در اثربخشی سیاسی داخلی ، سیاست خارجی ؛ حوزه اقتصاد ، فرهنگ و امور اجتماعی در سطح کلان دردولتهای گوناگون با گرایش های متفاوت چندان دگرگون نمی شود. از سوی دیگر اما شهروندان ایرانی هرگاه به روزهای انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شوند به امید اینکه با رای دادن به یکی از کاندیداها بتوانند در این ساختار سفت شده تغییری ایجاد کنند با شوق و التهاب به سخنان کاندیداها و وعده های انتخاباتی آنها گوش می دهند و در نهایت اکثریت شهروندانی که از حق رای خود استفاده کرده اند به فردی رای می دهند که دست کم وعده هایش نوو جسورانه تر است. با همین آرزو و خواست بود که اقشار گوناگون ایرانی در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری 1392 و 1396 به حسن روحانی رای دادند. حسن روحانی با گروهی از سیاسیونی که به هرروی باورداشتند او بهترین گزینه است توانست رای اکثریت شهروندان را دردونوبت به دست بیاورد اما حالا که روزهای سخت ایران فرا رسیده است می فهمند که این داوری که حسن روحانی با دیگران به ویژه رییس جمهور سابق تفاوت بنیادین دارد داوری دقیقی نیست. این داوری که شوربختانه رفتار و گفتار روحانی در این روزهای سخت اقتصادایران با رفتار و گفتار رییس دولتهای پیشین به لحاظ ماهیت و حتی شکل تفاوت چندانی ندارد بیش از همه از سوی اقتصاددانان و فعالان اقتصادی به صورت پیدا و پنهان زمزمه شده وازذهن ها برزبان وبرقلم آنها جاری می شود. داوری این گروه بیشتر از هر چیز هنگامی به واقعیت نزدیک می شود که ولی الله سیف و محمود بهمنی دوریسس کل بانک مرکزی سابق و امروز را باهم مقایسه می کنند.

4200 تومان همان 1226 تومان است

محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی در دولت دوم محمود احمدی نژاد حتی به اندازه ولی الله سیف فعالیت مستقیم بانکداری نداشت و بیشتردر حاشیه مدیریت بانکها فعال می کرد. بهمنی و سیف هردو اما حسابدار بودند و از این نظر مشابهت دارند و ذهن آنها بیشتر از اینکه به روابط پیچیده متغیرها ی اقتصاد کلان بیندیشد و درک دقیقی از این به هم پیچیدگی های متغیرهایی مثل سرمایه گذاری ، بازارهای چندگانه و آثرات تغییر درهر بازار بر بازار دیگر و سایر مناسبات اقتصادی باشد به جمع و تفریق اعداد و حسابدای کردن آنها می اندیشند و اینکه به هرحال باید ترازشان درست در بیاید. اینگونه بود که معلوم نشد یا شد و کسی آگاه نشد که عدد1226 تومان به عنوان مبنای نظری نرخ تبدیل هردلار آمریکا به پول ایران دردوره ریاست بهمنی بر بانک مرکزی با عدد4200 تومان دردوره ریاست سیف بر بانک مرکزی چه بود و چه هست. این دوحسابدار در این روزهای سخت هرگز به شهروندان نگفتند چرا باید دلار خود را به این قیمت ها بفروشند یا باید دلار را اگر به دستشان برسد با دونرخ یادشده در دوزمان متفاوت خریداری کنند. این دو رییس بانک مرکزی از وفادار ترین یاران کابینه ها بودند و حرفی برخلاف حرف رییس کابینه نزدند.
محمود و حسن هم چیزی نمی گویند
حسن روحانی به لحاظ کارنامه و برنامه و سابقه فعالیت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی با محمود احمدی نژاد پیش از اینکه ریاست جمهوری را به دست آورند قابل مقایسه نیست. روحانی یار نزدیک شادروان آیت الله هاشمی رفسنجانی بود ، سالهای طولانی در مجلس قانونگذاری حاضر و نایب رییس مجلس بود و مدتهای طولانی ریاست شورای امنیت ملی را برعهده داشت اما احمدی نژاد پیش از ریاست جمهوری بالاترین منصبش استانداری اردبیل و شهردار تهران بود. این دورییس جمهور روزهای تلخ وشیرینی در دوران فعالیت خوددرنهاد ریاست جمهوری دارند. این دورییس از جمله هرکدام در دوران فعالیت در مقام بالاترین فرد اجرایی کشور با اعمال تحریم های اقتصادی از سوی غرب و به ویژه آمریکا مواجه شده و از قضا هردورییس دولت با کارنامه متفاوت در مدیریت سیاستهای ارزی یک اقدام مشترک و رفتار ازپیش اندیشیده سنتی و سلب را دردستور کار اجرا قرار دادند. محمود و حسن بازار آزاد ارز را تحدید و تهدید کردند و هردو نرخ دستوری برای ارز تعیین کرده و در صیانت از این نرخ تبدیل ارز های معتبر به پول ایران گامی به عقب برنداشتند و البته هیچکدام حاضر نبوده و نیستند که در باره مبانی نظری که پشتیبانی کارشناسی از این نرخ دستوری و بگیر و ببند های اداری پشت آن باشد به کسی توضیح بدهند.
درس عبرت نشد
تدبیر حکم می کند که هر دولتی برای هرفعالیت خود مبانی نظری و تئوریک معتبر داشته باشد تا فعالان و کارشناسان را متقاعد کند این فرمان و این دستور چرا اتخاذ و اجرا می شود اما اقبال سیاه ایرانیان است که دورییس جمهور با دوکارنامه و دو برنامه به ظاهر متفاوت در سخت ترین روزهای اقتصاد از روی دست هم می نویسند . آیا ناکارآمدی سیاستهای ارزی دولت دهم در هنگامه تحریم اقتصادی و صدور دهها بخشنامه در باره اینکه کدام کالا دارایی اولویت اول است و کدام کالا اولویت دهم را دارد و به کدام کالاها باکدام نرخ باید دلار داده شود و دلار کدام صادرکننده باید با کدام نرخ خریداری شود و... نباید درس عبرت باشد؟ فسادگسترده و رانت های افسانه ای که از این بخشنامه های فتنه برانگیز نصیب گروهی کوچک و نزدیک به منابع اطلاعات اقتصادی و تصمیم گیری شد و جامعه ایرانی را با نوکیسه هایی بی رحم مواجه کرد ایا باید دوباره تکرار شود؟
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها