رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 369506

دکتر یوسف مولایی در نشست دیپلماسی ایرانی مطرح کرد

مصونیت بیشتر ایران در گرو مذاکرات

ساعت24-شاید آمریکا این توجیه را داشته باشد که خروج ترامپ از توافق طبق قوانین داخلی آمریکا عملی غیرقانونی نیست چرا که برجام در کنگره به تصویب نرسیده است، اما می توان در چارچوب حقوق بین الملل کار ترامپ را زیر سوال برد. اگر چه اقدام آمریکا تبعات حقوقی را برای ایران به وجود آورده، اما ایالات متحده اکنون در قبال برجام موضع سیاسی را در پیش گرفته است.

گرانی
چرا که اگر کاخ سفید به دنبال حل مشکلات حقوقی مورد اختلاف در برجام بود می توانست طبق ماده 38 توافق هسته ای که ساز و کار حل اختلافات در آن پیش بینی شده اقدام کند. واشنگتن در این مسیر می توانست حتی کار را به شورای امنیت بکشاند و در آنجا به تداوم لغو تحریم ها رای ندهد و با حق وتوی خود آن را عملی کرده و ایران را به شرایط قبل از انعقاد برجام بازگرداند. پس آمریکا به جای در پیش گرفتن چنین راه حلی در حقوق بین الملل به دلیل عجله در برخورد با ایران با انگیزه های پررنگ سیاسی راه خلاف قانون را برگزید. البته این اقدام ترامپ نه اولین اقدام غیر قانونی این کشور است و نه آخرین آن. ایالات متحده در طول حیات خود مکررا این کار را انجام داده است. چرا که حقوق بین الملل ضمانت اجرایی چندان قوی برای کشورها ندارد. لذا آمریکا با قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی خود یا خروج از برجام برایش هزینه ای ندارد و یا قادر به تحمل هزینه های آن خواهد بود که از مسیر غیر حقوقی برجام را از میان برداشته است
گزینه های حقوقی ایران
تهران گزینه های چندانی برای تقابل حقوقی با آمریکا را ندارد. یا این که تهران با در پیش گرفتن همین مسیر به دوران قبل از تحریم ها باز خواهد گشت یا این که میز مذاکره را برای حل مشکلات خود برگزینیم. هر چند که ایران می تواند به دلیل خروج یکی از اعضا خود را متعهد به توافق هسته ای نداند، اما بهتر است که از طریق ساز و کار حل اختلافات تنش ها را کاهش دهد و از مسیر تشکیل کمیسیون مشترک انتظارات به حق خود را برآورده کند. لذا ایران هر چه با کارشکنی های آمریکا حقوقی تر برخورد کند برایش مناسب تر خواهد بود. این مناسبت از جهت انجام تعاملات و روابط تجاری نیست، بلکه فراتر از آن خواهد بود. چرا که تبعیت از قانون و حقوق بین الملل می تواند مصونیت بیشتری را برای ایران در پی داشته باشد.نباید رفتارهای احساسی جایگزین منطق سیاسی شود. اگر شرایط قبل از برجام برای کشور مناسب بود، پس چرا کشور به مذاکره و برجام تن داد. لذا شرایط قبل از برجام شرایط عادی نبود که تهران بتواند به راحتی آن را پیش ببرد. در آن سال ها بیش از 20 قطعنامه شورای حکام پرونده ایران را به شورای امنیت برد و در آن جا هم کشور متحمل قطعنامه های فصل هفتم این شورا شد. لذا خروج از برجام هیچ نکته مثبتی را برای کشور ایجاد نخواهد کرد. اگر ما به دنبال تقابل برویم احتمال بازگشت قطعنامه های شورای حکام، شورای امنیت و تشکیل اجماع جهانی وجود دارد. پس ما در شرایطی نیستیم که بخواهیم برجام را نایده بگیریم. نه به این دلیل که برجام به ما سودی نرسانده است، بلکه از این نظر که اکنون جامعه، اقتصاد، امنیت، حاکمیت و نظام در شرایطی نیست که قدرت ریسک بالایی را به کشور بدهد. الآن وضعیت به گونه ای نیست که بگوییم که در سایه برجام چه چیزی به دست آورده ایم و در قبالش چه امتیازاتی هم داده ایم. چرا که این نگاه کمکی به حل مشکلات کنونی کشور نمی کند. فعلا باید راه مذاکره را در چارچوب همین کمیسیون مشترک ادامه داد. ایران تا می تواند باید در سطح جامعه جهانی اعتبار بیشتری را به رغم بدعهدی های آمریکا برای خود کسب کند. ایران باید خود را کشوری معرفی کند که در بستر تمامی اقدامات خلاف حقوقی ترامپ و کاخ سفید همچنان خود را متعهد به نتایج مذاکرت برجامی و توافق هسته ای می داند.ما نباید اتحادیه اروپا را از دست بدهیم. علاوه بر آن باید چین و روسیه را هم به عنوان اعضای حاضر در برجام و هم اعضای دائم شورای امنیت مد نظر داشته باشیم.
تنش زدایی و چند صدای داخلی


اما هر چه کشور در جامعه جهانی به سمت تنش زدایی پیش رود می تواند از بار هزینه های بی جهت خود بکاهد و در عوض منابع خود را صرف آبادنی کشور کند. امروز تنش با بازیگران، آن هم در یک شدت و عمق زیاد فقط بار خسارت ها را برای ما افزایش می دهد. چون که منابع کشور هم محدود است، به دلیل افزایش بار هزینه ها با کاهش منابع نمی توان به مدیریت کلان اقتصادی جامعه رسید. لذا احتمال سرریز کردن مشکلات به حوزه امنیتی هم وجود دارد و در آینده احتمال به خطر افتادن حاکمیت وجود دارد. پس این مساله بسیار جدی است و فراتر از حیطه دولت است. بلکه این مساله به حوزه منافع ملی باز می گردد. اگر به دنبال حفط منافع ملی هستیم باید یک گفت و گو و گفتمان ملی با حضور همه کارشناسان از همه طیف ها با هر نظر و دیدگاهی را سامان دهیم. به قول آقای ظریف همه ما اکنون در یک کشتی هستیم. مساله مساله ایران است. پس چرا با نگاه سلیقه ای عده ای از کارشناسان در حیطه تصمیم سازی حضور ندارند. آقای روحانی می گوید دست منتقد و مخالفم را می بوسم. منظورش منتقدین داخلی یا خارجی است؟ نخبگان ما الان کجا هستند؟ ما که فعلا جدی تر از بحران کنونی اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک بحران دیگری نداریم. دولت برای مدیریت آن چه راه حل هایی را برای بسیج توان ملی و بدنه کارشناسی کشور اندیشیده است؟ در این شرایط ما باید به سمت مدیریت منابع پیش برویم. لذا امروز مشکلات بیشتر از سیاست خارجی است. دامنه معضلات حتی تا مشکلات زیست محیطی و آب و هوایی هم کشیده شده است. پس مذاکره بهترین گزینه حقوقی پیش روی ایران است. نباید از مذاکره ترسید. اگر نتایج آن با منافع ملی سازگار بود که از بعد حقوقی خود را متعهد به انجام آن می کنیم. اگر هم که نه، ما با مذاکره به مواضع، دیدگاه ها و نظرات سایر کشورها در خصوص یک مساله اشراف پیدا می کنیم.همه ما به عنوان ایرانی دلسوز کشور هستیم، اما به نظر می رسد که تصمیم سازان نمی خواهند برخی صداها را بشنوند. ما هم دغدغه ملی و سرفرازی کشور را داریم. لذا جامعه به رغم این که سعی دارد در ظاهر خود را یک جامعه چند صدایی نشان دهد، اما به واقع جامعه یک جامعه تک صدایی است. صدا به این معنی نیست که تنها جملات شنیده شود، بلکه باید این نظرات در تصمیم گیری ها لحاظ شود. باید مشارکت عملی همه نظرات و دیدگاه ها تحقق پیدا کند. چه فایده ای دارد که هر روز سخنان ما در رسانه ها پخش شود مادامی که در عمل هیچ جایی برای این نظرات در تصمیمات کشور وجود ندارد. نتیجه این رفتارهای تشریفاتی چیست؟هر چه قدر یک حقوقدان بخواهد از مواضع سیاسی پرهیز کند کار بسیار سختی است چرا که این اراده سیاسی است که حیطه حقوقی را می سازد. در این چارچوب نگاه اخلاقی برای پیدا کردن مفهوم حق در مواضع کشورها چندان مفید و به سود نیست. به علاوه کار بی فایده ای هم خواهد بود. چرا که حق به مفهوم ماهوی و فلسفیش که درون آن عدالت، انسانیت و یا دموکراسی تعریف شده باشد امروز در حقوق بین الملل و سیاست جایگاهی ندارد. مثلا اگر به دنبال حق ایران در پرونده هسته ای هستیم که نمی توان در جهان مواضع خود را پیش برد. ما اگر در صحنه جهانی به دنبال این هستیم که حق ما چیست، درست در مسیری قرار داریم که حق چگونه تولید می شود؟ پیشتر گفتم حق در حقوق به وسیله اراده قدرت های سیاسی برای حفظ منافع در قالب برخی معاهدات ساخته می شود. مثلا هر عقل سلیمی می داند که ام پی تی یک معاهده تبعیض آمیز است. پس نمی شود برای تعریف حق و احقاق حق الحاق به چنین معاهده ای را پذیرفت؛ نه، این گونه نمی توان حق را تعریف کرد. پس این دولت ها و اراده های سیاسی هستند که به فراخور حال و برای کسب منافع حق را تعریف می کنند. اینجا است که مذاکره می تواند برای تعریف بهتر حق وارد عمل شود. در پرونده برجام هم باید ببینیم که منافع ما کجا است که با مذاکره حق خود را بگیریم. پیگیری این که برخی رفتارهای آمریکا و تصمیمات جهانی ظالمانه و یا به دور از حق است، درگیر شدن با بحث های فلسفی است که در پایان هم هیچ نتیجه ای در بر ندارد. اما این که با مذاکره بتوان منفعت بیشتری را در قالب برجام متوجه کشور کرد، بحثی است عینی که قابلیت اجرا و پیگیری دارد.باید رویه سنتی تصمیم گیری کشور در سایه آزمون و خطاهای 40 ساله اش که به شکست انجامیده است کنار گذاشته شود و از تمامی بدنه کارشناسی کشور برای حضور در تصمیم گیری های کلان دعوت شود تا در نهایت این نگاه تنگ نظرانه از میان برداشته شود. نابودی ایران نابودی همه ما است. این دیگر این و آن ندارد. ما هم ایرانی هستیم و دلمان برای هر وجبش می تپد. الآن حیات ملی ما در شرایط خاص و حساسی است. اتفاقا اکنون برجام می تواند بستر حل این سوال باشد که چرا در طول این سال ها کانون های تصمیم گیر نتوانسته از منابع و امکانات کشور به درستی استفاده کنند.


اگر امروز از آب گرفته تا دلار، برجام و بیکاری دامن کشور را گرفته نتیجه این رفتارها است.
سخنرانی در دیپلماسی ایرانی

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها