رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 371395

دو متهم به همسرکشی پای میز محاکمه

ساعت24 - دو مرد که در پرونده‌های جداگانه همسرانشان را به قتل رسانده‌ بودند، هر چند در جلسه رسیدگی ابراز پشیمانی کردند، اما با خواست اولیای‌دم برای قصاص مواجه شدند.

قتل
div style="text-align:justify">

روزنامه شرق: دو مرد که در پرونده‌های جداگانه همسرانشان را به قتل رسانده‌ بودند، هر چند در جلسه رسیدگی ابراز پشیمانی کردند، اما با خواست اولیای‌دم برای قصاص مواجه شدند.

در اولین پرونده که در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد، مردی بعد از 25 سال زندگی مشترک، همسر خود را به قتل رسانده ‌بود. براساس محتویات پرونده، این مرد که بازنشسته آموزش‌وپرورش است، با واردکردن ضربه چاقو به همسرش در منزل، او را به قتل رسانده و سپس خودش را به مأموران معرفی کرده ‌بود.

در ابتدای جلسه محاکمه، بعد از اینکه نماینده دادستان درخواست صدور حکم مجازات برای متهم را کرد، سه فرزند او در جایگاه قرار گرفتند تا به‌عنوان اولیای‌دم درخواست خود را مطرح کنند. دو پسر مقتول و متهم درخواست قصاص کردند، اما دخترش که به‌شدت هم گریه می‌کرد، اعلام کرد گذشت می‌کند. او گفت: من در وضعیت بدی هستم؛ یک طرف ماجرا مادرم و خونش است که ریخته شده و طرف دیگر پدرم است که خیلی دوستش دارم و نمی‌توانم درخواست مرگ برای او بکنم بنابراین گذشت می‌کنم.

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او که تمام مدت گریه می‌کرد، گفت: من و همسرم 25 سال با هم زندگی کردیم. من عاشق زنم بودم و از او سه فرزند دارم. ما زندگی خیلی خوبی با هم داشتیم تا اینکه زنم این اواخر در کلاس‌های روان‌شناسی شرکت می‌کرد و رفتارش عجیب شده‌ بود. او به من خیلی بی‌تفاوت بود و مثل گذشته به من توجه نمی‌کرد چندبار به این کار اعتراض کردم، اما توجهی نکرد. شب حادثه باز هم سر این موضوع با هم جروبحث کردیم.

او هیچ‌چیز نمی‌گفت و این مسئله من را عصبانی‌تر می‌کرد. من خیلی ناراحت بودم نتوانستم خودم را کنترل کنم، بنابراین به آشپزخانه رفتم، چاقو برداشتم و او را با چاقو زدم. من نمی‌خواستم همسرم را بکشم ولی کارهایم دست خودم نبود. در ادامه وکیل‌مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت؛ او گفت: متهم همسرش را به قتل رسانده و در مراحل بازپرسی و دادگاه به این موضوع اعتراف کرد.

اما باید توجه داشت او دچار بیماری روانی است و همان‌طور که فرزندانش هم مطلع‌اند، مدتی در بیمارستان روانی بستری بوده ‌است. مسئله بی‌تفاوتی همسرش به او باعث خشمگین‌شدن و از‌ دست‌دادن کنترل روانی این مرد شده ‌است. متهم در زمان ارتکاب قتل هم داروی اعصاب استفاده می‌کرده است، به همین دلیل اعتراض خود را به بی‌تفاوتی همسرش، با خشم و چاقوکشی نشان داده‌ است. بنابراین درخواست دارم با توجه به سابقه‌ بیماری در متهم برای عملی که مرتکب شده است، رأی صادر شود.

با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند. در پرونده‌ای دیگر مرد جوانی که در دوران عقد همسرش را به قتل رسانده ‌بود، محاکمه شد. در جلسه رسیدگی به اتهام این مرد که در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست علیه او خوانده شد. براساس کیفرخواست متهم پرونده که جوانی به نام پویاست، مهر سال گذشته دختر جوانی به نام مریم را که همسرش بود، به قتل رسانده ‌است.

پویا بعد از به‌قتل‌رساندن مریم جسد او را در روستایی در شهریار رها کرده ‌بود. بعد از دستگیری متهم، او به قتل اعتراف کرد و علت آن را اختلافاتی که با همسرش داشت، عنوان کرد. بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، پدرومادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند.

آنها گفتند به‌هیچ‌وجه از خون فرزندشان نمی‌گذرند. پدر مریم گفت: من دو فرزند داشتم؛ مریم دانشجوی رادیولوژی بود و درسش خیلی خوب بود و می‌توانست زندگی موفقی داشته‌ باشد، اما بعد از مرگ او شیرازه زندگی ما از بین رفت. پسرم که حالا تنها فرزند من است بعد از مرگ خواهرش مریض شده، به‌علت تزریق اشتباهی پزشکان حالا فلج شده و گوشه خانه افتاده‌ است.


اگر مریم زنده بود، می‌توانست کنار برادرش باشد و از او مراقبت کند، اما پویا جان دخترم را گرفت و ما را برای زندگی بی‌انگیزه کرد و حالا هم جوانی مریض در خانه داریم. من درخواست قصاص برای پویا دارم. در ادامه پویا در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: همه می‌دانند من چقدر مریم را دوست داشتم و حاضر نبودم یک روز بدون او زندگی کنم. چهارماه بود که ما با هم عقد کرده ‌بودیم و رابطه عاشقانه‌ای با هم داشتیم. مریم اصرار داشت ما هرچه زودتر به خانه خودمان برویم و جشن برگزار کنیم.

من به او گفتم فعلا نمی‌توانیم چون قرار بود فردای آن روز به سربازی بروم و اینکه بخواهم در مدت کوتاهی مراسم عروسی بگیرم غیرممکن بود. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و من از شدت عصبانیت دستم را روی دهان او گذاشتم و فشار دادم که باعث مرگش شد. بعد از فوت مریم نمی‌توانستم هیچ‌چیز را مثل قبل کنم؛ برای اینکه موضوع را پنهان کنم، تصمیم گرفتم جسدش را به شهریار ببرم و آنجا رها کنم. من از کرده خودم پشیمانم و درخواست بخشش دارم. با پایان گفته‌های متهم هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها