رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 537310

در باب فیلم «شنای پروانه»

انتقام توریستی

ساعت 24-پیرنگ انتقام، امتحان پس داده‌ترین پیرنگ داستان‌گویی است. انتقام کهن‌ترین پیرنگ داستانی- نمایشی در جهان است. در کهن‌ترین اساطیر یونانی همواره پیرنگ انتقام خدایان از یکدیگر و از آدمیان نقش اصلی را دارد.

زئوس برای انتقام از پدرش اورانوس که برادران و خواهرانش را در زمان کودکی خورده بود، دست به قیام زد و انتقام گرفت. بعد از آن در داستانی دیگر انتقام سختی از پرومتئوس گرفت که به او خیانت کرده بود و زان پس بود که پیرنگ انتقام از داستان‌های آسمانی به داستان‌های زمینی راه یافت. ادیپ، آژاکس، الکترا و بسیاری دیگر قربانی انتقام خدایان از انسان‌ها شدند. این روند ادامه یافت تا پیرنگ انتقام روندی زمینی‌تر به خود گرفت، هملت نمونه درخشان انتقام انسانی از انسان دیگر به سبب پدرکشی و تعارض به مادر بود. کماکان بعد از گذر چندین قرن و با توجه به روند تمدن و تفکر صلح‌طلبی! انسان و سیاه‌ کردن کاغذهای بسیار در ثنای عفو و بخشش همچنان پیرنگ انتقام از محبوب‌ترین پیرنگ‌ها در بین دوستداران ادبیات و سینماست. شاید به همین علت است که اعراب می‌گویند «انتقام لذتی الهی است». هر چند روح بزرگمنش است که عفو می‌کند و در ازای عفو رضایت پروردگار را به دست می‌آورد اما روح زخم‌خورده نیز انتقام می‌گیرد زیرا مطالبه زمینی و خون‌بهای خود را از آسمان می‌جوید. اغلب در پیرنگ انتقام، داستان از نقطه‌ای آغاز می‌شود که جنایت در پیش داستان اتفاق افتاده است و قهرمان داستان در یک کشف و شهود متوجه جنایت می‌شود و پس از ناامیدی از روند طبیعی برای مجازات خاطی خود دست به انتقام می‌زند. این روند در آثاری مانند هملت اثر شکسپیر، ادیپ اثر سوفوکل و عشق بعد از مرگ اثر کالدرون به وضوح مشخص است. بنابراین اگر بخواهیم مولفه‌های اصلی پیرنگ انتقام را یاد کنیم، نخست جنایت علیه قهرمان یا نزدیکانش، دوم: ناامیدی قهرمان از نیروهای طبیعی و قوانین برای مجازات جنایتکار و سوم: اقدام برای انتقام ورای قوانین است. شنای پروانه از این پیرنگ به صورت زیرکانه‌ای بهره می‌جوید. پیرنگ انتقام در کنار پیرنگ جست‌وجو در هم تنیده شده‌اند. انتقام نیز خود در انتها دو سویه می‌شود. قهرمان داستان سعی دارد از مسیر قانونی نظم را به جهان داستانی برگرداند. اما مسیر قانونی به نتیجه منجر نمی‌شود بنابراین پیرنگ جست‌وجو پی گرفته می‌شود. این جست‌وجو بیشتر صحنه‌هایی اضافی هستند که کاربرد داستانی ندارند و بیشتر زیبایی بصری ایجاد می‌کنند. این زیبایی بصری اثر را به آثار کارت پستالی الصاق می‌کند. زیرا کارگردان به دنبال صحنه‌هایی است که به صورت توریستی از جنوب شهر تصویر کند. این تصاویر تنها برداشت‌هایی است که کارگردان از این محیط‌ها دارد. زیرا جذاب و فضایی تازه است در حالی که بازنمایی واقعی این منطقه نیست. همچنین در کنار این امر گشت و گذار خیابانی که فیلم دارد نزدیک به سینمای خیابانی دهه 50 است. در این نوع سینمای خیابانی که قهرمانان به دنبال خودشناسی هستند، خاصه دهه 50 سینماست. فیلم‌هایی نظیر «تنگنا»، «کندو» و «رضا موتوری» نمونه‌های درخشان این نوع سینما و داستان‌گویی هستند. در شنای پروانه نیز این گشت و گذار خیابانی دیده می‌شود. هر چند کارگردان تلاش دارد با تصویر کردن محیط‌های کمتر دیده‌شده و نامتعارف در سینما مثل قمارخانه‌های تیمی و کارگاه تولید مسکرات فضاهای جدید و نابی را خلق کند اما خلق چنین اتمسفرهایی چندان کمکی به داستان نمی‌کند. بلکه تنها مانند افکت‌های تصویری هستند که سعی در این دارند برای مخاطب یک جذابیت به وجود آورند. از این رو بیشتر نوعی باج‌دهی به مخاطب محسوب می‌شود.
نقطه اوج در لحظه‌ای رقم می‌خورد که باید منتظر انتقام و تحویل فرد خاطی به پدر پروانه برای اجرای عدالت باشیم. اما نویسنده یک زیرلایه پنهان داستانی را برملا می‌کند تا انتقام رنگ و بوی جدی‌تر و شخصی‌تری بگیرد. مصیب پرده از رازهایی برمی‌دارد که حجت از آنان بی‌خبر است. این رازها پیرنگی فرعی ایجاد می‌کند که کمتر شاهد آن هستیم. پیرنگی به غایت دراماتیک و جذاب به نام پیرنگ برادرکشی. در این نقطه حجت باید دست به کنشی به غایت دراماتیک بزند. اوست که تصمیم می‌گیرد چگونه عدالت را اجرا کند. حال آن مثال اعراب رنگ و بوی دراماتیک خود را نمایان می‌کند. «انتقام لذتی الهی است». فقط یک‌ بار آدمی می‌تواند جای خدا بنشیند و برای مرگ و زندگی دیگری تصمیم بگیرد. در این لحظه است که اجرای عدالت به او سپرده می‌شود. حال حجت در این موقعیت قرار می‌گیرد که برای مرگ و زندگی هاشم تصمیم بگیرد. پس از اینکه از آنچه بر او گذشته است اطمینان حاصل می‌کند، مصیب را با طرح و توطئه‌ای کوچک به دست قانون می‌سپارد تا انتقام پروانه را گرفته باشد. هر چند با برچسبی دیگر و تحت عنوان اعدام به علت موادمخدر اما انتقام به سرانجام رسیده است. گویی دین خود را به پروانه ادا می‌کند. اما برای انتقام از هاشم، انتقام به علت آنچه بر او روا داشته در یک موقعیت عجیب گرفتار می‌شود. او برای گرفتن انتقام باید سکوت کند، لذت انتقام را به تنهایی بچشد زیرا در صورت بیان این مساله دیگر انتقام رنگ می‌بازد و هاشم زنده می‌ماند، اما در صورت گرفتن انتقام نیز باید سکوت کند تا متهم به برادرکشی نشود. این موقعیت غریب است که در صحنه پایانی باعث می‌شود همچنان پیرنگ انتقام یکی از جذاب‌ترین و البته پر رمز و رازترین پیرنگ‌های داستان‌گویی باقی بماند.
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها