ارزیابی ها از توفان ارزی و تصمیم دولت
سعیدلیلاز : دنبال زمین زدن دولت از مسیر خطرناک نرخ ارز هستند
ساعت24-سیلی که به ازار ارز ایران روانه شد از جاهای گوناگون سرچشمه می گیرد. مردان دولت با احتیاط از سیاسیون منتقد دولت در ایجاد تلاطم ارزی یا د می کنند اما با شدت از کشورهای درگیر با ایران مثل آمریکا ، عربستان و امارات متحده عربی سخن می گویند. دربرابر این سخنان احتیاط آمیز اما فعالان سیاسی از نقد رفتار افراطیون مخالف دولت ابایی ندارند و باوردارند این افراطیون قصد دارند دولت را از مسیر به شکست کشاندن اقتصاد از پای در بیاورند. از سوی دیگر در باره پایداری این نرخ ارز اعلام شده از طرف دولت نیز تردید وجود دارد.
سعید لیلاز فعال سیاسی و تحلیلگر سایل ایران معتقد است تخریب بازار ارز اامه همان تخریب های سال 1396 از سوی افراطیون است و باوردارد که نرخ اعلام شده باید دست کم 4900 تمان به ازای هردلار تعیین می شد. او به ایلنا گفته است : تلاطم کنونی در قیمت دلار ادامه فتنه ۹۶ است؛ آن گروههایی که در درون نظام جمهوری اسلامی به دنبال رقابت برای رسیدن به سطوح عالی نظام هستند، یا دنبال رقابت برای تصفیه حساب سیاسی هستند مثل آقای احمدینژاد، یا دنبال تضعیف دولت هستند مثل بخشهایی از قدرت که در شهر مشهد تشکیلاتی دارند. مجموعه این گروههای داخلی در زمین زدن دولت روحانی، منافع کاملا جدی دارند. در هشت سال بین سالهای ۸۴ تا ۹۲ نیز این گروهها چنان منابع ارزی و ریالی هنگفت و شگفتآوری برای خود دست و پا کردند که اگر بخواهند میتوانند در بازار ارز تلاطم ایجاد کنند.به نظر من این ادعاها که همه مصارف ارزی با دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومان پوشش میدهیم باعث شکست این طرح میشود.ما الان مشکل گشایش ال سی نداریم. حرف چند وقت پیش حسن روحانی مبنی بر این که درآمد ارزی ایران بیش از مصارف ارزی است، کاملا درست است. در سال گذشته حدود ۲۰ میلیارد دلار مازاد درآمد ارزی داشتیم که عدد قابل توجهی است. اما دشمنان خارجی نظام جمهوری اسلامی میخواهند با مختل کردن ورود اسکناس دلار به کشور ، بازار ارز را بهم بریزند در حالی که سهم اسکناس دلار در کل مصرف ارزی ایران ۳ الی ۴ درصد بیشتر نیست ولی با همین ۳ الی ۴ درصد میخواهند کل اقتصاد را ملتهب کنند، موفق هم شدند. چرا؟ چون یک گروهی هم در داخل کمکشان کردند. در عین حال بیتصمیمی دولت و حاکمیت هم به این موضوع دامن زد. ما الان درگیر یک جنگ سیاسی و امنیتی هستیم. این یک موضوع اقتصادی نیست. توصیهای که من به آقای روحانی میتوانم بکنم این است که نرخ رسمی دلار را از ۴ هزار و ۲۰۰ تومان به ۴ هزار و ۸۰۰ الی ۹۰۰ تومان برسانیم به این دلیل که تلاطمهای روانی ۲۲ اردیبهشت و اعلام خروج ترامپ از برجام را از همین الان پوشش دهیم. نکته دیگر هم این است که با غیرقانونی اعلام کردن بازار آزاد ارز، جز این که مردم را با دستگاههای امنیتی و انتطامی درگیر کنیم، حاصل دیگری ندارد. در حالی که اگر دلار در بازار آزاد گران بشود ولی تمام نیازهای ال سی کشور را با قیمت رسمی اعلام شده، پوشش بدهیم مشکلی به وجود نمیآید. دلار 4200 تومانی؛ میماند یا نمیماند؟
فعالان اقتصادی
پایگاه خبری اتاق ایران نیز در یک نظرسنجی از تعدادی از فعالان بخش خصوصی، نگاه آنها را نسبت به تصمیم اخیر دولت در مورد ارز جویا شده است که درزیر می خوانید:
خطر رفع نشده است
کیوان کاشفی رئیس اتاق کرمانشاه و عضو هیات رئیسه اتاق ایران: ما دو مشکل اساسی در حوزه ارز داریم و هیچکدام از دولتهای ما آن آیندهنگری لازم را در این حوزه نداشته و ندارند. باوجوداینکه چند قانون بالادستی در حوزه ارز داریم ولی هرگز رعایت نشده است. گفته میشود 1500 هزار میلیارد تومان نقدینگی در جامعه وجود دارد؛ تا زمانی که این حجم از نقدینگی در کشور وجود دارد، ما حتماً خطر افزایش نرخ ارز را در کشور خواهیم داشت. اینکه این مسئله میتواند باعث عدم ثبات شود، قابلدرک است. خیلیها به دنبال سوداگری نیستند، بلکه به دنبال حفظ ارزش پول خود هستند. وقتی سود کافی وجود ندارد، مردم میخواهند پول خود را درجایی بگذارند که ارزش آن را حفظ کنند. جزر نرخ ارز همیشه در کشور وجود دارد و تعیین نرخ 4200 تومانی یک سیاست طولانیمدت نیست. البته بین دولت و جامعه هم این اعتماد و ادبیات مشترک وجود ندارد و من معتقدم این قیمت اعلامشده قیمت واقعی دلار نیست و قیمت واقعی دلار از این هم گرانتر است. اما ما هیچوقت بر اساس برنامهریزی مشخص به قیمت اصلی نرسیدهایم. ما همیشه اجازه دادهایم بحران به ما غلبه کند و بعد به راهکار اندیشیدهایم.سه ضلع یک مثلث باید تعیینکننده نرخ ارز باشد و اگر به هرکدام توجه نشود نتیجه شکست است. باید از تولید داخلی حمایت کنیم؛ باید هرسال ما به التفاوت مازاد تورم داخلی و خارجی را به قیمت ارز استفاده کنیم. ضلع دوم مدیریت ذخایر ارزی است، در زمان تنگنای ذخیره ارزی باید کالای وارداتی مصرفی مدیریت شود. ضلع سوم معیشت مردم است و قیمت دلار در سطوح متعدد خود را مینشاند و بر زندگی مردم تأثیرگذار است. نباید به مسئله تعیین نرخ ارز تکبعدی نگاه کرد وگرنه این سیاست به شکست منجر میشود. از نگاه فعال اقتصادی ثبات در قیمت نرخ ارز مهمتر از پایین یا بالا بودن آن است. در صورت ثبات نرخ ارز ما میتوانیم برنامهریزی منسجمی داشته باشیم، وگرنه در بازار متلاطم تولیدکننده، واردات و صادرات باهم دیگر متضرر خواهد بود. باید تلاطمها به ثبات برسد و بر اساس واقعیتهای جامعه هرساله بر اساس تورم داخلی و خارجی نرخ ارز تغییر کند. امیدواریم دولت به برنامه اعلامشده خود ثبات بخشد و بتواند آن را اجرایی کند.
تقاضای پنهان
سید رضی حاجیآقا میری یکی از صادرکنندگان فرش دست باف و از فعالان اتاق بازرگانی ایران نیز گفته است : ماندگاری نرخ اعلامشده برای دلار به چند فاکتور بستگی دارد. همانطور که آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری ارائه نرخ ارز به قیودی وابسته کردند. اینگونه نیست که هرکسی بخواهد درخواست ارز کند و بدون ضوابط به آن دسترسی داشته باشد. در این شرایط بازهم ارز دونرخی است. اگرچه در شرایط فعلی ارز سه نرخ مبادلهای، دولتی و بازار آزاد به دو نرخ بازار آزاد و دولتی تبدیل خواهد شد.اما دولت نمیتواند تمام نیاز بازار را پاسخ دهد و این مسئله باعث مشکلات دیگری خواهد شد. زمانی این نرخ میتواند کارایی داشته باشد که بهاجبار و زور در آن تکیه نشود و البته تاریخ اقتصاد نشان داده که این سیاست نتیجه خوبی نداشته است. اگر قرار است کسی نیاز به ارز داشته باشد هیچکس نمیتواند جلوی او را بگیرد و حتماً تهیه خواهد کرد. دورنمای این تصمیم چنین است اگر دولت بتواند روی تصمیم خود پایداری داشته باشد و تا آخر دولت دوره خود این سیاست را پایدار نگه دارد بازهم دلار چند نرخی عرضه خواهد شد. قبل از هر مسئلهای دولت باید درباره دلایل اصلی این بحران بهصراحت بگوید. در بازار افرادی باقدرت تقاضای خیلی بالایی هستند دارد که میتوانند دلار 4 هزار دلاری را در فاصله کوتاهمدت به 6 هزار تومان برسانند. آیا دولت این مشکل را برطرف کرده است؟ باید دید این موضوع به کجا رسیده است. آیا این افراد دیگر نمیخواهد ارز تهیه کند؟ در صورت نیاز این افراد به ارز بازهم نرخ تعیینشده دوام نخواهد داشت.پیشنیاز اجرایی شدن این تاکتیک این است که گفتند 90 میلیارد دلار صادرات و 5 میلیارد دلار واردات داریم و تراز ما مثبت است درحالیکه الان تراز در واقعیت منفی است. نقطه مغفول این است که تقاضای خرید دلار در کشور چقدر است؟ آیا این درخواست به واردات مربوط میشود یا رقم دیگر غیر شفاف هم به دلار نیاز دارد. ما بر اساس اطلاعاتی که در دست نداریم نمیتوانیم گمانهزنی و پیشبینی کنیم. اگر رقم اعلامشده درست باشد باید سالی 40 میلیارد دلار در صندوق ذخیره ارزی پسانداز شود اما اینگونه نیست. باید این نرخ اعلامشده نرخ پایهای باشد و سالبهسال بر اساس نرخ تورم این مسئله تغییر کند. در حوزه صادرات قانون کلی این است که نرخ ارز باید حتماً شناور باشد و بر اساس ما به تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی نرخ ارز مشخص شود. این مسئله در برنامه چهارم و پنجم توسعه آمده بود و اخیراً در قانون دائمی به آن تأکید شده است.
اما باید از دولت پرسید که آیا میخواهد بازهم اشتباه گذشته خود را تکرار کند؟ اگر دولت به ثبات این نرخ ارز در طول سالها تأکید کند اشتباههای گذشته را تکرار خواهد کرد. بعدازاین اگر نرخ 4200 تومانی ثابت شد باید اجازه داد شرایط نرخ ارز را تعیین کند نه قیمتهای دستوری و پول نفت.
ضرورت بازگشت اعتماد
محمد لاهوتی عضو کمیسیون سرمایهگذاری اتاق ایران: دولت نرخ میانی اعلام کرده که بتواند از سوی دیگر افزایش نرخ ارز و تاثیر در تورم را لحاظ کند. تکنرخی شدن نرخ ارز جدای از موضوع نرخ، فواید مختلفی دارد از جمله اینکه رانتهای ایجادشده برای واردات و تفاوت قیمت که برای واردات رسمی و واردات با ارز مبادلهای اتفاق میافتاد فعلا از بین رفت . لذا این اقدام قابلتقدیر است.شاید بهتر بود دولت نرخ ارز را روی 4500 اعلام میکرد. در هر صورت ورود دولت به این موضوع حتی دیرهنگام بود و بهتر بود زودتر این سیاست را اجرا میکرد، چرا که چون ادامه روند روزهای گذشته مشکلات جدی برای اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی کشور به وجود میآورد. شخصا با این اقدام دولت موافق هستم.تکنرخی شدن ارز فقط به عقیده من تنها یک الزام دارد، اینکه دولت بتواند پاسخگوی تقاضاهای واردات، مسافرتهای پزشکی، دانشجویان خارج از کشور و ... باشد. باتوجه به اینکه دولت از یک سو فروش نفت داشته و از سوی دیگر صادرات غیرنفتی دارد که مجموع آن بالغ بر کمتر از 100 میلیارد دلار و واردات آن کمتر از 70 میلیارد دلار است، دلیلی ندارد دولت نتواند این شرایط را مدیریت کند. شرایط سختتر از این را نیز زمان تحریمها تجربه کردهایم؛ همچنین علیرغم تهدیدات رئیسجمهور جدید آمریکا اتفاق خاصی تاکنون نیفتاده است که چنین تغییر و تحولی در نرخ ارز به وجود آید. تنها اتفاقی که به افزایشها نرخ دلار دامن زده جو روانی و عدم اعتماد مردم به حفظ پول ملی بوده که اگر این اطمینان به بازار برگردد قطعا شرایط بهبود مییابد.نوسانات نرخ ارز تاثیر خود را در قیمت تمامشده کالاهای صادراتی خواهد گذاشت، چه کالاهایی که تولید آنها به واردات وابسته است و چه کالاهایی که تولید آنها مستقلا در داخل انجام میشود.اگر دولت در این تصمیم مهم و شجاعانه قادر به کنترل بازار و تنظیم با همین نرخ شد، باید در نظر داشته باشد که نتایج سرکوب نرخ ارز همین اتفاقات سه ماه گذشته است. لذا از امروز که نرخ ارز را تعیین میکند باید اجازه دهد نرخ ارز روند افزایشی مستمر متناسب با تورم داشته باشد که هم قیمت ریال و ارز تعدیل شود و هم هیجانات به بازار تزریق نشود.
این سیاست نیست
محمدصادق حمیدیان عضو هیات نمایندگان اتاق ایران: نرخ اعلامشده ثبات نخواهد داشت؛ برای اینکه ما یک بیماری 80 ساله در اقتصاد ایران داریم که از این بیماری هرروز علائمی دردناک ظاهر میشود. ما به برنامهریزی و سیاستگذاری توجه نداریم. تا موقعی که پارادایم ذهنی سیاستگذاران حمایت از تولید نباشد پول ملی فاقد انگیزه کافی برای حمایت از تولید خواهد بود و در این شرایط حتماً نرخ ارز متعدد خواهد بود. نرخ ارز اعلامشده سیاست نیست، بلکه تاکتیک است. اما ثبات این تاکتیک بستگی به تدوین برنامه بر اساس واقعیت جامعه و اقتصاد ایران دارد. دولتها دست از خرید محبوبیت بردارند. بهجای طرح کوتاهمدت باید به فکر استراتژی درازمدت بود. تعیین قیمت 4200 تومانی برای دلار تاکتیک کوتاهمدتی است که درنهایت در این شرایط ملتهب دولت چارهای جز استفاده از این مسکن ندارد. دولت راه دیگری در پیش ندارد و باید همین کار را انجام میداد ولی این نسخه کوتاهمدت، واقعاً در درازمدت پاسخگوی نیاز تولید، واردات و صادرات نخواهد بود، باید به فکر راهکاری نو بود.