کد خبر 654837

گره های کور توافق ایران و آمریکا

ساعت 24 - ریچارد نفیو تحلیلگر ارشد تحریم ایران نوشته است : ایران احتمالا با واگذاری کامل توانمندی‌های فناورانه و تعطیلی برنامه غنی‌سازی مخالفت خواهد کرد، چراکه این برنامه بخشی از هویت راهبردی و غرور ملی کشور تلقی می‌شود. بخشی از نوشته او را به نقل از شرق می‌خوانید

محدودیت‌های داخلی آمریکا: در سوی مقابل، هرگونه گشایش در زمینه رفع تحریم‌ها باید با در نظر گرفتن حساسیت‌های داخلی ایالات متحده، به‌ویژه در کنگره، همراه باشد. هرگونه توافق جدید باید به‌نحوی طراحی شود که بتواند حمایت دوحزبی را جلب کند و ضعف‌های برجام از نگاه منتقدان را برطرف کند.

 بی‌اعتمادی ناشی از تجارب پیشین: خروج دولت ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ موجب تزلزل در اعتماد متقابل شده است. نفیو تصریح می‌کند که ایران در هر توافق جدید، به‌دنبال دریافت تضمین‌هایی برای دوام و مصونیت توافق در برابر تغییرات سیاسی در آمریکا خواهد بود.

پیچیدگی‌های منطقه‌ای: در نهایت، توافقی که موجب مهار هسته‌ای شود، ممکن است در نگاه برخی بازیگران منطقه‌ای، منجر به تقویت جایگاه سیاسی و راهبردی ایران شود. در صورتی که توازن منطقه‌ای تغییر کند یا برنامه‌های نظامی و دفاعی ایران به رشد ادامه دهند، ممکن است برخی کشورهای منطقه یا متحدان آمریکا نسبت به مسیر آینده توافق تردید داشته باشند. با وجود تمامی این موارد، نفیو بر این باور است که با طراحی هوشمندانه یک چارچوب نظارتی موثر و اعمال محدودیت‌های واقع‌بینانه بر برنامه غنی‌سازی، می‌توان از خطر بروز بحران هسته‌ای کوتاه‌مدت جلوگیری کرد و هم‌زمان مسیر ثبات نسبی در منطقه را هموار کرد.

فرصت استراتژیک برای دولت ترامپ

ریچارد نفیو بر این باور است که بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، با توجه به ویژگی‌های شخصیتی، موقعیت سیاسی داخلی و رویکرد متفاوت او نسبت به توافقات بین‌المللی، فرصتی بی‌سابقه برای دستیابی به توافقی نوین با جمهوری اسلامی ایران فراهم آورده است؛ توافقی که از منظر دولت آمریکا، می‌تواند از جهاتی نسبت به برجام «قوی‌تر و بادوام‌تر» تلقی شود.

او تاکید می‌کند که ترامپ به‌دلیل تسلط بر ساختار حزب جمهوری‌خواه و تمایل به تثبیت وجهه خود به‌عنوان یک مذاکره‌کننده موفق، در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند انعطاف بیشتری برای پذیرش یک توافق نشان دهد؛ البته مشروط به آنکه این توافق در چارچوبی جدید، متفاوت از برجام و با عناصر نظارتی قوی‌تر تعریف شود.

از منظر نفیو، این رویکرد می‌تواند به دولت ترامپ اجازه دهد:

 سازوکارهای نظارتی آژانس را فراتر از مفاد برجام تقویت کند؛

 بر محدودیت‌های فنی برنامه هسته‌ای ایران، به‌ویژه در حوزه غنی‌سازی و تجهیزات حساس، چارچوب‌های محکم‌تری اعمال کند؛

و در عین حال، برخی بندهای مشخص درباره فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی را نیز به توافق جدید اضافه کند. نویسنده هشدار می‌دهد که گزینه نظامی برای مهار پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران همواره به‌عنوان یک سناریوی جایگزین نزد دولت آمریکا باقی خواهد ماند؛ با این حال، این مسیر به‌دلیل هزینه‌های بالا، خطر ورود به درگیری منطقه‌ای و احتمال واکنش ایران و متحدانش، در اولویت واشنگتن نیست.

در نهایت، نفیو نتیجه می‌گیرد که اگرچه رسیدن به یک توافق جدید مستلزم امتیازدهی‌های دشوار از سوی هر دو طرف است، اما شرایط خاص دولت ترامپ، فضای دیپلماتیک فعلی و ضرورت جلوگیری از بحران فوری هسته‌ای، می‌تواند بستر مناسبی برای یک مصالحه راهبردی فراهم آورد.