کد خبر 656061

صدیقی را آوردند تا وحدت ملی را نشانه بگیرند

ساعت 24 - بازگشت مجدد صدیقی به تریبون نماز جمعه، نه یک تصمیم شخصی، بلکه حاصل حمایت‌های ساختاری و نمادی از لجاجت با مردم تلقی می‌شود. مناصب متعدد صدیقی در نهادهای ایدئولوژیک و پشتیبانی رسانه‌ای و حوزوی از او، پیامی آشکار به جامعه می‌فرستد: «ما همچنان تصمیم می‌گیریم، حتی اگر شما نخواهید. »

آیت‌الله صدیقی در خطبه‌های نخستین بازگشت خود، بر وحدت، انسجام و پرهیز از تفرقه تاکید کرد و مخالفان را صدای دشمن خواند. او خواستار یکپارچگی در برابر هجمه‌های بیرونی شد. اما اصل ماجرا اینجاست که همین بازگشت، عملاً وحدت ملی را تحت تاثیر قرار داده و شکاف‌هایی عمیق‌تر را در جامعه پدید آورده است.  منتقدان بر این باورند که حضور او، به‌ویژه با حواشی مرتبط با فساد، نه تنها به همدلی کمکی نمی‌کند، بلکه توهین مستقیم به شعور افکار عمومی است. محسن مقصودی، مجری برنامه «ثریا»، با لحنی صریح نوشت: «ای کاش حاج‌آقا همچنان بر نظر یک ماه و اندی پیش خود می‌ماندند.   برای اتحاد و همدلی خون‌های زیادی تقدیم شد اگر به هر دلیلی افکار عمومی پذیرش ندارد شما هم فعلاً بروید. » این اظهارات، نشان‌دهنده عمق نارضایتی حتی در میان چهره‌های رسانه‌ای نزدیک به حاکمیت است.  پیش‌تر نیز عزت‌الله ضرغامی، از چهره‌های شناخته‌شده اصولگرا، به صدیقی توصیه کرده بود تا تعیین تکلیف قضایی فرزندش از امامت جمعه خودداری کند. این توصیه‌ها، که از درون اردوگاه اصولگرایی مطرح شده‌اند، گواه آن است که تصمیم به بازگشت صدیقی، حتی در میان خودی‌ها نیز با اجماع همراه نبوده و نگرانی‌هایی جدی را در پی داشته است.

اکبر نبوی، روزنامه‌نگار اصولگرا، نیز با تاکید بر بار منفی حواشی صدیقی، از بی‌‌پاسخ ماندن جامعه نسبت به این وضعیت ابراز تاسف کرد و نوشت که «صدیقی با استعفا ندادن از ریاست ستاد امر به معروف و امامت جمعه، نشان داده که حاضر است بار منفی حواشی مربوط به خود را بر سر جامعه آوار کند. » این مخالفت‌ها، تنها از اردوگاه منتقدان یا رسانه‌های مستقل نیست، بلکه نشان از تعارض درونی در خود ساختار حاکمیت دارد؛ تعارضی میان جناح‌هایی که از تبعات سیاسی و اجتماعی چنین تصمیماتی نگران‌اند و جریانی که عملاً به جای پاسخ‌گویی، مسیر لجاجت را برگزیده است.  جلال رشیدی‌کوچی، نماینده پیشین مجلس، این انتصاب را ادامه لجاجت با مردم دانسته است، و احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی، نیز نوشت: «این کار معنایی جز اصرار بر لجاجت با بخش بزرگی از افکار عمومی دارد؟» این تعابیر به وضوح نشان می‌دهد که بازگشت صدیقی، نه تنها به وحدت کمکی نکرده، بلکه به شکاف‌ها دامن زده است.

بازگشت آیت‌الله صدیقی به امامت جمعه تهران، پس از جنجال‌های مالی خانواده‌اش، به عنوان دهن‌کجی آشکار به افکار عمومی تعبیر شد. حتی چهره‌های نزدیک به حاکمیت مانند محسن مقصودی و عزت‌الله ضرغامی نیز با این اقدام مخالفت کرده بودند که نشان‌دهنده عمق نارضایتی و شکاف درونی است.

حمایت‌های پنهان و آشکار

با انتشار پوستر رسمی نماز جمعه تهران به امامت کاظم صدیقی، شبکه‌های اجتماعی به سرعت به محل ابراز خشم و تحلیل‌های انتقادی تبدیل شد. موجی از انتقادات شکل گرفت و عبارت‌هایی نظیر دهن‌کجی به ملت، استمرار لجاجت ساختار با مردم تکرارشد.

اما جریان‌هایی در بدنه نظام همچنان بر حمایت از وی تاکید دارند؛ حمایتی که اگرچه بعضاً در لفافه یا غیرمستقیم بیان می‌شود، اما شواهد روشنی از نفوذ و قدرت‌مندی پشت پرده آیت‌الله صدیقی ارائه می‌دهد. یکی از دلایلی که برخی ناظران حضور مجدد صدیقی بر منبر نماز جمعه را نه یک تصمیم فردی بلکه حاصل حمایت‌های درون‌ساختاری می‌دانند، جایگاه‌های متعدد وی در نهادهای ایدئولوژیک است.  این مناصب صدیقی را به شخصیتی بدل کرده که تنها با تکیه بر اراده شخصی نمی‌توان او را تحلیل کرد. او، برخلاف خطیبان جوان‌تری چون حاج علی‌اکبری، بیشتر به عنوان بازوی سنت‌گرای نظام در حوزه اخلاق‌محور و رثاگویی شناخته می‌شود؛ بازویی که حضورش برای توازن در ساختار نماز جمعه تهران ممکن است ضروری تلقی شده باشد.

حمایت‌های رسانه‌ای هدفمند نیز در این راستا قابل مشاهده است. واکنش مدیرانی همچون علی فروغی، رئیس شبکه سه سیما، که دفاع از صدیقی را در برابر موج نقدها به حمله به روحانیت انقلابی تعبیر کرد، نمونه‌ای از ایجاد گفتمان حامی صدیقی در رسانه‌های وابسته است. این حمایت‌ها به گونه‌ای مدیریت می‌شوند که صدیقی را نه تنها قربانی افشاگری‌های ناعادلانه بلکه نماد مظلومیت جریان انقلابی نشان دهند. روایتی که با کمک شبکه‌های وابسته به نهادهای امنیتی-تبلیغاتی بازتولید می‌شود. دانیال معمار سردبیر روزنامه همشهری نیز از ظلمی که به صدیقی شده سخن گفت؛ تعبیری که می‌کوشد مخاطب را از محتوای واقعی انتقادات جدا کند و بر عنصر مظلوم‌نمایی متمرکز شود.

توسعه ایرانی