صدای پای فروپاشی زیر پوست تهران بیآب
ساعت 24 - دولت اول مرداد را در استان تهران تعطیل اعلام کرده است. این میتواند هشداری درباره فروپاشی نظام آبرسانی پایتخت باشد. برخی کارشناسان نسبت به سناریوهای آخرالزمانی در تهران و لزوم اصلاحات بنیادین هشدار میدهند.
دولت جمهوری اسلامی روز چهارشنبه، اول مرداد ۱۴۰۴، را برای استان تهران تعطیل اعلام کرده است؛ نه به خاطر مناسبتی ملی یا مذهبی، بلکه به دلیل آنچه سخنگوی دولت «تداوم گرمای شدید و ضرورت صرفهجویی در مصرف آب و برق» خوانده است.
این تعطیلی، اگرچه از سوی فاطمه مهاجرانی فرصتی برای "استراحت" توصیف شده، در واقع میتواند هشداری نمادین نسبت به یکی از عمیقترین بحرانهای زیستمحیطی تاریخ معاصر ایران، یعنی فروپاشی نظام آبرسانی پایتخت، تلقی شود. تهران بیآب؛ "وخیمترین وضعیت در صد سال اخیر"
گفته میشود که از میان چهار سد اصلی تامینکننده آب تهران، وضعیت سه سد به مرحله هشدار مطلق رسیده است.
ذخیره موجود در این سدها به نسبت ظرفیت مخازن آنها، در مورد سد لار فقط ۷ درصد، در مورد سد لتیان ۲۰ درصد و در مورد سد امیرکبیر تنها ۳۸ درصد عنوان میشود.
به گزارش شرکت آب و فاضلاب تهران، شرایط فعلی "وخیمترین وضعیت منابع آبی تهران در صد سال اخیر" را نشان میدهد.
وضعیت آب پایتخت به گونهای است که عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در اقدامی کمسابقه رسماً اعلام کرده است: «آب نیست و چارهای جز افت فشار نداریم.»
عیسی کلانتری، رئیس اسبق سازمان محیط زیست جمهوری اسلامی، یکشنبه ۲۹ تیرماه در گفتوگو با "انتخاب" تاکید کرد که «شرایط فعلی آبی ایران هنوز آغاز گرفتاری است و سال به سال شدت پیدا خواهد کرد. »
او هشدار داد که ادامه سیاستهای فعلی میتواند در کمتر از ده سال ایران را از منظر اکولوژیکی ناپایدار و غیرقابل زیست کند. .
کلانتری بر تناقض فاجعهبار سیاستهای آبی نیز انگشت گذاشت و گفت، از یکسو مجلس شورای اسلامی خواستار صرفهجویی ۱۵ میلیارد متر مکعبی در مصرف آب است و از سوی دیگر دولت را موظف کرده در ۹۰ درصد محصولات اساسی به خودکفایی برسد.
این در حالی است که به گفته کلانتری، بخش کشاورزی که تنها ۴۰ میلیارد دلار تولید دارد، ۸۴ میلیارد دلار هزینه را، آنهم عمدتاً به دلیل مصرف بیرویه آب و تخریب محیطزیست، بر کشور تحمیل میکند. خطر "ناآرامیهای اجتماعی و بحرانهای امنیتی"
مهدی اسمعیلی بیدهندی، استاد دانشکده محیطزیست دانشگاه تهران، در مصاحبه با ایلنا به سه عامل کلیدی در بحران فعلی اشاره کرده است.
از نظر او، کاهش نزولات جوی و تغییرات اقلیمی که آورد آب را کاهش داده، اضافهبرداشت در بالادست سدها که مانع از پر شدن مخازن شده و در نهایت، تبخیر سهبرابری آب در پشت سدها به دلیل اقلیم خشک ایران و طراحی غیراصولی سازههای آبی، سه عامل اصلیای هستند که به اوجگیری بحران فعلی دامن زدهاند.
این استاد محیطزیست هشدار داده است که در صورت ادامه این روند، نهتنها جیرهبندی آب در تهران، بلکه سناریوهای هولناکتری چون عدم دسترسی به منابع آب، ناآرامیهای اجتماعی و بحرانهای امنیتی قابل پیشبینی هستند. تبلیغات سناریوی آخرالزمانی در انتظار تهران؟
بنفشه زهرایی، استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، نیز با اشاره به تجربه تلخ همدان در سال ۱۴۰۱ که پس از خشکسالی شدید، تامین آب این شهر متوقف شد، به "جماران" گفته است: «برخی از سدهای تهران به کف رسیدهاند. اگر مردم صرفهجویی نکنند، سناریوی آخرالزمانی همدان میتواند برای تهران هم تکرار شود. »
مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری اسلامی ایران، صراحتاً گفته است که: «انتقال آب به تهران راه حل ریشهای نیست. باید برای مصرف بیرویه فکری عاجل کرد. »او بر لزوم آگاهسازی عمومی، اصلاح سیاستهای مصرف، و تغییر نگرش به آب به عنوان "حق آیندگان" تاکید میکند.
با این حال، همچنان طرحهایی نظیر انتقال آب از طالقان و لار در حال اجراست؛ طرحهایی پرهزینه و زمانبر که از نگاه بسیاری از کارشناسان، بیشتر مُسکنهایی موقت برای زخمی مزمن هستند.
در این میان، مهدی اقراریان، عضو شورای شهر تهران، با صراحت میگوید: «تهران رها شده است.»
اقراریان در گفتوگویی با روزنامه "هممیهن" در ۳۰ تیرماه میگوید که زیرساختهای تهران نه تنها کشش جمعیت فعلی را ندارد، بلکه توسعه افسارگسیخته شهر و بیتوجهی به بازچرخانی آب، وضعیت را به لبه پرتگاه رسانده است.
این عضو شورای شهر تهران، با اشاره به طرحهای مجلس برای تشکیل دو وزارتخانه آب و انرژی، تاکید کرده است: «تشکیل وزارتخانه هم برای تهران آب نمیشود. » بهگفته او، بحران اصلی، بحران "اراده برای مدیریت" است، نه صرفاً بحران منابع. تهران در مرز فروپاشی زیستی
در چنین شرایطی، به گزارش رسانههای رسمی، جیرهبندی آب در محلههایی از تهران آغاز شده، فشار آب در طبقات بالای ساختمانها بهشدت کاهش یافته، و شرکت آب و فاضلاب استان تهران اعلام کرده است که تنها در صورت نصب مخزن و پمپ میتوان آب را به طبقات دوم به بالا رساند.
سایه فروپاشی زیستی، آرام و بیصدا اما قدرتمند، بر فراز پایتخت گسترده میشود. تهرانی که در طول یک قرن گذشته نماد تمرکزگرایی و توسعه صنعتی و سیاسی ایران بوده، امروز در حال تجربه پیامدهای همان تمرکز بیضابطه و مدیریت ناکارآمد است.
بحران آب در تهران صرفاً بحران یک شهر یا کلانشهر نیست؛ نشانهای است از مدل توسعهای که از نظر بسیاری از کارشناسان، به پایان خط رسیده است.
تقریبا همه این کارشناسان بر این باورند که، از سدسازیهای بیضابطه گرفته تا کشاورزی صنعتی ناپایدار، از مصرف بیرویه گرفته تا بیتوجهی به حقوق نسلهای آینده، همه و همه در یک نقطه به هم میرسند: خشکی روزافزون زمین، خشم فزاینده مردم، و نیاز فوری به اصلاحات بنیادین.