آشوب زیر پوستی گندم و نان
یکم- قصه نان مردم ایران بهویژه گروههای کمدرآمد از ریشه به سوی میوه یعنی از کشت گندم تا آرد شدن گندم و نان شدن آرد هر روز تلختر میشود. مگر اتفاق تازهای افتاده است؟ نه. همین که در این فرآیند اتفاقی نمیافتد خودش یک مصیبت است. مگر قرار بوده چه اتفاقی بیفتد که نیفتاده است؟
آنچه اتفاق نیفتاده این است که محمد کرملو گفته است. باشگاه خبرنگاران جوان در خبری نوشت: «محمد کرملو، نایبرییس اتحادیه نان سنتی تهران جوان اعلام کرد که قرار بود قیمتهای جدید در سامانه مربوطه بارگذاری شود اما این امر به تاخیر افتاده و با تماسهای مکرر و گلایه نانوایان مواجه شدهایم.» خب حالا پیامدهای این اتفاقی که نیفتاده چیست؟ اتفاقا همین را نیز کرملو جواب داده و گفته است:« تاخیر در اعلام قیمتهای جدید باعث بروز مشکلاتی در روند توزیع آرد و عرضه نان شده است.
نانوایان ناچار به گرانفروشی یا کاهش وزن چانه میشوند چراکه هزینههای جانبی از جمله بیمه، دستمزد کارگران، حملونقل و انرژی نسبت به سال گذشته افزایش یافتهاند و قیمت فعلی نان پاسخگوی این هزینهها نیست.»
دوم- عبارت آشوب برای این داستان تند نیست؟ واقعیت این است که یک خبر دیگر در این فرآیند اتفاق افتاده است. آن اتفاق افتاده چیست؟ این خبر را نیز یک مقام صنفی داده است. مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران گفت: «کشاورزان به دلیل نیاز به نقدینگی و عدم پرداخت مطالباتشان و نیز افزایش قیمت جو بخشی از محصولات را به بازار نهادههای دامی عرضه میکنند. »
پیامد این اتفاق چیست؟ پیامد آن میتواند به واردات بیشتر گندم منجر شود. پیامد واردات گندم به ارز بیشتری نیاز دارد. در این صورت معلوم نیست باید دولت گندم وارد کند یا بخشخصوصی. در این وضعیت قیمت دلار تخصیصی به واردات گندم محل بحث است الی آخر…