داستان غم انکیز کاغذ رسانه های نوشتنی
ده روز است که میخواهیم شمارهی جدید «اندیشهی پویا» را منتشر کنیم اما کاغذ نشریه (کاغذ رول وارداتی) در بازار موجود نیست. حتا حاضریم به بالاترین و غیرمنصفانهترین قیمتها کاغذ از بازار بهظاهر آزاد تهیه کنیم که پیش خوانندگان مجله شرمنده نباشیم و به هر دری زدهایم فقط برای چند رول کاغذ، اما به جایی نرسیدهایم.
نه یارانه خواستهایم، نه ارز یارانهای و حتا مبادلهای، نه هیچ کمک پیدا و پنهانی. فقط کاغذ خواستهایم برای انتشار مجله، اما تدبیر مسئولان و مدیران، برخورداری از کاغذ آزاد برای انتشار نشریه را نیز تبدیل به مطالبهای زیادهخواهانه کرده است. و این روایتی است تلخیصشده از پیگیریهای ما تا به اکنون:
واردکننده میگوید کاغذ در گمرک است و اجازهی ترخیص نمیدهند، به همراه توضیحاتی فنی از موانعی که سیاستگذار از ثبت سفارش تا ترخیص از گمرک ایجاد میکند. وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی میگویند بله خودمان میدانیم و کاری از دست ما ساخته نیست و دعوت به دعا و توکل میکنند، بیهیچ راهکار و امیدی برای حل مشکل و بیهیچ حس مسئولیتی. از سازمان برنامهوبودجه پیگیری میکنیم که چرا ارز مبادلهای برای واردات کاغذ تخصیص داده نمیشود، میشنویم محدودیت ارزی دستها را بسته، گویا کاغذ مطبوعات کالای لوکس بهشمار میرود و در اولویت واردات نیست. در دولتهای قبل اختلافات در دولت بر سر تخصیص ارز به کاغذ را نهایتاً معاون اول رئیسجمهور حل میکرد، در دورهای آقای جهانگیری و در دورهای آقای مخبر، و حالا نوبت جناب عارف است اما میگویند جلسات با ایشان برای رفع مشکل کاغذ مطبوعات نیز سرانجامی نداشته و توجه ایشان را هم برنیانگیخته است. از خلال صحبتها و مذاکرات میشنویم که یکی از معاونان وزارت صمت گفتهاند کاغذ در بازار موجود است و تقاضاها کاذب است. تماس میگیریم برای کسب راهنمایی که کجای این بازار مورد نظر، چند رول کاغذ به هر قیمتی موجود است تا مراجعه و تهیه کنیم، پاسخ این است که به اتحادیهی واردکنندگان کاغذ مراجعه کنید!... و دوباره همین دور باطل و پاسخهای غیرمسئولانه.
کار وزارت فرهنگ و ارشاد فقط مجوز دادن و مجوز پس گرفتن نیست؛ فقط توزیع یارانه در میان مطبوعاتی که منتشر هم نمیشدهاند و نمیشوند نیست؛ بیتفاوت نبودن به مقولاتی همچون خالی ماندن بازار از کاغذ مطبوعات و انجام اقداماتی عملی برای تضمین حیات فرهنگ نیز هست! شهادت میدهیم در چهارده سالی کهاندیشهی پویا را منتشر کردهایم، هیچگاه نهادهای متولی فرهنگ و اقتصاد اینحد نسبت به حل مشکلات اولیهی مطبوعات بیتفاوت و کمتوجه نبودهاند که خرید کاغذ در بازاری بدون موجودی کاغذ، تبدیل به دغدغهی اول سردبیر نشریهای فرهنگی شود. زمانی در کشوقوس با چشموگوشهای ناظر، میگفتیم دغدغهی ما مشکلاتی از جنس تامین کاغذ و چاپ است و این پناهگاه فرهنگی، تحمل فشارهای بیشتر بر سر محتوا را ندارد؛ حالا انگار به آنها باید این خبر خوش را داد که: خیالتان راحت، فعالیت مطبوعاتی با تدبیر دولت وفاق، تا اطلاع ثانوی در محاق.
از خوانندگان صبور اندیشهی پویا که هر روز با دفتر مجله تماس میگیرند و میپرسند چرا مجله منتشر نمیشود و کی منتشر میشویم، عذرخواهی و اعلام میکنیم ما در حال جنگ با موانع دولتساختهای هستیم که عزم کردهاند کرکرهی نشریه را پس از سیزده سال تداوم بیوقفهی فعالیت و انتشار، پایین بکشیم؛ که کاغذی در بساط نیست و گوش مسئولان امر هم سنگینتر از هر زمانی است، لاجرم صدایمان به جایی نمیرسد؛ و برخی از آنهایی که هنوز و همچنان نشریه منتشر میکنند یا به امکاناتی دسترسی دارند که ما از آن بیاطلاع و بینصیبیم، یا کمافیالسابق که کاغذ یارانهای میگرفتند و نشریه منتشر نمیکردند، حالا هم بدون کاغذ مشغول انتشار نشریهاند!
در پایان، به خوانندگان عزیز اطمینان میدهیم در روزهای آتی همچنان همهی تلاش خود را برای تامین کاغذ و انتشار شمارهی جدید مجله خواهیم کرد؛ و حتا اگر متولیان امر به راهکار نادیدهانگاری فعلی و بیتفاوتی در قبال وظایف اولیهشان ادامه دهند، تا شاید چارهای جز تعطیلی موقت و توقیفِ اجباریِ پیش روی مطبوعات باقی نگذارند، ما تسلیم این مانعتراشیهای بیرونی و بیتفاوتیهای امیدسوز نخواهیم شد. ما راهی به سوی دکههای مطبوعاتی، به سوی خوانندگان همیشههمراه، میسازیم و از این تعلیق تحمیلی عبور میکنیم.
زندهباد روزنامهنگاری زندهباد مطبوعات کاغذی
رضا خجسته رحیمی -سردبیر ماهنامهی اندیشهی پویا