دشواریهای زندگی ایران در مرزهای شرقی
ساعت 24 - ایران با چالشهای متعددی از ناحیه همسایه شرقیاش روبهرو است. ISKP تهدیدی جدی برای هر دو رژیم به شمار میرود. ایران با بیش از دو میلیون معتاد، همچنان از قاچاق مواد مخدر از افغانستان رنج میبرد، چرا که این کشور مسیر اصلی ترانزیت تریاک به اروپا و فراتر از آن است. اختلاف بر سر آبهای مرزی مشترک نیز از دیگر مسائل کلیدی است.
تهدید فرامرزی ISKP در کانون منطق ایران برای تعامل با طالبان قرار دارد، هرچند بیاعتمادی عمیق و تفاوتهای ایدئولوژیک پابرجاست. سیاستگذاران ایرانی ثبات افغانستان پس از اشغال را—even تحت حاکمیت طالبان—بر هرجومرج ناشی از فروپاشی دولت که میتواند ISKP را تقویت کند، ترجیح میدهند. برای تهران، تعامل با طالبان بیشتر یک راهبرد مهار تهدید است تا نشانهای از تایید.
افغانستان همچنان مرکز فعالیت گروههای افراطی سنی است که هرکدام دستورکار و توان عملیاتی خاص خود را دارند. مهمترین آنها ISKP است که علیرغم شکستهای سرزمینی و تلفات رهبری، انعطافپذیری خود را حفظ کرده و حملات پرصدایی را در افغانستان و بیرون آن انجام داده است—از جمله حمله مرگبار به سالن کنسرت مسکو در مارس ۲۰۲۴ و چندین حمله داخل ایران. چطور با هوش مصنوعی ماهانه 1800$ دلار درآمد داشته باشیم؟! تبلیغ چطور با هوش مصنوعی ماهانه 1800$ دلار درآمد داشته باشیم؟! مشاهده ویدئو yn-ad
همچنین این گروه تلاشهای جذب نیرو را افزایش داده و بهویژه در میان تاجیکها و سایر جمعیتهای آسیای میانه از رسانههای اجتماعی و شبکههای جهانی برای گسترش نفوذ فراتر از افغانستان استفاده میکند. در همین حال، شبکه حقانی که در ساختار حکومتی طالبان ریشه عمیق دارد، دستورکار مستقل خود را دنبال میکند و شورشیان سلفی نیز همچنان در مناطق حاشیهای فعالند.
این همپوشانی بازیگران افراطی، چشمانداز بیثباتیای ایجاد کرده که مقابله منطقهای با تروریسم را دشوار میسازد. بازگشت طالبان به قدرت بهشدت چشمانداز امنیتی را تغییر داده است. در حالی که طالبان ادعای مخالفت با ISKP دارند، شیوه حکومتداریشان بهطور ناخواسته فضایی برای بازسازی و تطبیق گروههای افراطی فراهم کرده است. کاهش نظارت بینالمللی پس از خروج آمریکا نیز به این روند کمک کرده است. تهران روابط غیررسمی با طالبان را ابزاری برای مدیریت مرزها، جمعآوری اطلاعات و مهار نفوذ افراطیها میبیند.
مناقشه بر سر رود هیرمند
اختلاف بر سر آب میان ایران و افغانستان حول رود هیرمند میچرخد که منبع حیاتی برای هر دو کشور است. معاهده ۱۹۷۳ سهم مشخصی را برای ایران تضمین میکند، اما اجرای آن بهویژه در دورههای بیثباتی افغانستان ناپایدار بوده است. تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای طولانی و پروژههای زیرساختی در بالادست این تنشها را تشدید کرده است.
افغانستان کنترل سرچشمهها و سدهای کلیدی را در اختیار دارد و میتواند جریان آب به ایران را تنظیم یا مسدود کند. این عدم توازن جغرافیایی سیاست ایران را به سمت تعامل با طالبان حتی پیش از بازگشت ۲۰۲۱ آنان سوق داد. ایران برای حفاظت از منافع آبیاش کانالهای ارتباطی هم با دولت وقت افغانستان و هم با طالبان حفظ کرده بود.
با این حال، تصمیم طالبان در سالهای اخیر به مسدود کردن آب هیرمند، محدودیتهای سیاست ایران را آشکار کرد. سرمایهگذاری دیپلماتیک تهران در تعامل با طالبان، موضع آنان درباره آب را نرم نکرد. ایران دریافت که نفوذ در افغانستان تنها از راه تعامل با هر نیروی حاکم ممکن است—even اگر نتایج ناامیدکننده باشد.
افغانستان چه کسی است؟ معضل شمولیت
یکی از بحرانیترین چالشهای افغانستان، نبود شمولیت واقعی است. طالبان پس از بازگشت به قدرت وعده تشکیل دولت فراگیر دادند، اما در عمل قدرت را بهشکلی انحصاری قبضه کردهاند. این انحصار، اقلیتهای قومی، جناحهای سیاسی و زنان را کنار زده است.
رهبران طالبان عمدتاً پشتوناند و اگرچه برخی ازبکها در پستهای نمادین حضور دارند، جوامع عمدهای مانند هزارهها و تاجیکها به حاشیه رانده شدهاند. هزارههای شیعه بارها هدف حملات ISKP و گاه طالبان قرار گرفتهاند. تاجیکها نیز نفوذ سیاسی خود را از دست داده و با سرکوب در مناطقی چون پنجشیر روبهرو شدهاند.
زنان بیشترین حذف را تجربه کردهاند؛ ممنوعیت آموزش فراتر از ابتدایی، اخراج از اغلب مشاغل و محدودیت در رفتوآمد. این سیاستها هرگونه ادعای طالبان برای حکومت فراگیر را تضعیف میکند و منبعی برای بیثباتی باقی خواهد ماند.
انتخاب