کد خبر 657421

همه رنج را بردوش مردم نیندازید

ساعت 24 - جان لاک، فیلسوف آزادی کوشش کرد «نهاد دولت» و «‌نهادهای مدنی» را تفکیک کرده و بگوید جامعه‌ای سالم و نیرومند خواهد بود که این دو نهاد، قدرتی متوازن داشته باشند. جامعه‌های غربی به ویژه اروپای غربی و آمریکا معنای اندیشه لاک را زودتر فرا گرفته و در اداره کشور بگونه‌ای رفتار کرده و می‌کنند که نهادهای مدنی زیر پای نهاد دولت قربانی نشوند.

به این ترتیب بوده و هست که خانواده، بنگاه، حزب‌ها و تشکل‌های غیردولتی و غیرحکومتی به مرور جای پایشان در قدرت باز شد. به طور مثال در غرب اکنون رسانه‌ها به مثابه یکی از نهادهای مدنی توانایی اثرگذاری موثر، واقعی و نیرومند در تغییرات سیاست داخلی و سیاست خارجی دارند.

از سوی دیگر خانواده‌ها نیز با حضور معنادار خود در هنگامه انتخابات نشان می‌دهند قدرت واقعی دارند یا بنگاه‌ها در سیاستگذاری اقتصادی همپای دولت سهم و نقش دارند. در جامعه‌های غیرغربی این تقسیم قدرت رخ نداده و نهاد دولت به معنای وسیع کلمه سهم بیشتری از قدرت را به خود اختصاص داده‌ است.

جامعه ایرانی نیز شوربختانه توزیع نابرابری از تقسیم قدرت را تجربه کرده است. در حالی که در سال‌های پس از انقلاب اسلامی رییس دولت و نیز اعضای مجلس با رای شهروندان انتخاب می‌شوند اما حضور پرقدرت شورای نگهبان داستان را گونه دیگری کرده است.

این وضعیت در ایران فضایی پدیدار کرده که نهادهای رسمی قدرت از جمله دولت، مجلس و دیگر نهادهای دولتی در دوران وفور سهم بیشتری از منابع را به خود اختصاص می‌دهند و در تقسیم شادی نابرابری عظیمی دیده می‌شود. به‌تبع این تقسیم نابرابر شادی میان نهاد دولت و نهادهای مدنی احزاب و گروه‌های نزدیک‌تر به هسته اصلی قدرت سهم بیشتری نصیب خود کرده‌اند.

با توجه به اینکه اکنون جامعه ایرانی از دوران وفور دور شده و منابع کمتری نصیب کل کشور می‌شود‌ آیا بهتر نیست دست‌کم در توزیع رنج امروز عدالت برقرار شود؟ به این معنا که در تخصیص منابع ارزی و ریالی به دست آمده در شرایط حاضر باید عدالت توزیعی برقرار شود.

تجربه نشان می‌دهد اگر در چنین فضایی از رنج و درد به دست آمده از مسیر تحریم و تنگدستی منابع تولید میان نهادهای حاکمیتی و نهادهای مدنی عادلانه تقسیم نشود و همه رنج و درد بر دوش مردم بیفتد پیامدهایش ناشناس است. در همین چند هفته تازه سپری شده معلوم شده است که دولت می‌خواهد مالیات‌های تازه بر مردم وضع کند، دولت قصد دارد قیمت برخی اقلام مثل بنزین را به طور نامحسوس افزایش دهد، دولت قیمت آب و برق و گاز را افزایش داده است و…

نمی‌توان قبول کرد در این شرایط که نرخ تورم شتاب تازه‌ای می‌گیرد و قرار است میلیون‌ها ایرانی از دریافت یارانه‌ها محروم شوند چرا نباید هزینه‌های پیدا و پنهان نهادهای حاکمیتی کاهش یابد. چرا باید نهادهای نظارتی همچنان رشد یابند و نیز هیچ‌کس جرات نکند حتی بخشی از هزینه نهادهای خاص را کاهش دهد.

مگر می‌شود رنج و درد تحریم و نیز رشد ناکافی را یک‌سره بر دوش مردم انداخت. در حالی که در شرایط پس از جنگ ۱۲روزه نهادهای مدنی مثل حزب‌‌ها و رسانه‌ها ناگزیرند بخشی از آزادی‌ عمل خود را از دست بدهند باید نهادهای دولتی نیز بخشی از رنج و درد را بر دوش گرفته و بر هزینه‌های خود و نیز بر اختیاراتشان مهار بزنند تا عدالت معنا پیدا کند.