کد خبر 658193

باید حقیقت تلخ تحریم را به مردم گفت

ساعت 24 - آن روایت از مذاکرات که باور داشت همکاری‌های فنی جمهوری اسلامی ایران با آژانس انرژی هسته‌ای به طور کامل شکست می‌خورد یا ایران اقدامی انجام می‌دهد که غرب آن را یک گام مطمئن برای حل مساله تشخیص نمی‌دهد اتفاق افتاده است.

کارشناسان پیش‌بینی می‌کردند در این حالت تروئیکای اروپایی با شتاب، بدون درنگ و بی‌تعلل مکانیسم ماشه را فعال خواهد کرد که این نیز اتفاق افتاد‌. براساس یافته‌های پژوهشی پیامدهای این سناریو بر اقتصاد ایران شدید بوده و آن را با شوک روبه‌رو خواهد کرد.

اقتصاد ایران در موقعیتی نیست که این شوک بزرگ را به آسانی تحمل کند. دلیل ناتوانی اقتصاد ایران برای هضم شوک در راه نخست کاهش توانایی شهروندان از ابعاد گوناگون است که دیگر به مدیران دلگرمی‌های پیشین را نمی‌دهد.

از سوی دیگر مدیران و صاحبان سهام بنگاه‌های بزرگ و کوچک در کشور نیز توانایی‌های روزهای پیش از جنگ ۱۲‌روزه را ندارند. اگر بخواهیم همه حقیقت را بگوییم باید یاد‌آور شویم نهاد دولت نیز بر زمینی که سفت باشد نایستاده و کسری بودجه فزاینده و شتاب بی‌مهار تورم امانش را بریده است.

در این روزهای سرنوشت‌ساز اگر از سوی جمهوری اسلامی ایران دگرگونی‌های شگفت و بزرگ در رفتار و گفتارش با غرب بر سر چند مساله مورد مجادله رخ ندهد بیم آن می‌رود از ششم مهر تحریم‌های جهانی برگردد.

درباره پیامدهای اجرای رژیم تحریم‌ها چند دیدگاه وجود دارد؛ یک دیدگاه سرمرزی از سوی کسانی ابراز می‌شود که باور دارند این تحریم‌ها تنها بار روحی- روانی دارد‌. بنا به گفته یکی از اعضای مجلس تفنگ سازوکار ماشه خالی است. دارندگان این دیدگاه که بیشتر در نهادهای قدرت منصب و مقام دارند یا به این تحلیل رسیده‌اند که تحریم‌های جدید بار تازه‌ای بردوش اقتصاد نمی‌گذارد یا اینکه برای امیدوار نگه داشتن شهروندان نگران چنین داوری‌هایی می‌کنند.

یک گروه دیگر اما باور دارند تحریم‌های بازگشت داده شده فراتر از چیزی هستند که تصور می‌شود و باور دارند به دلیل اینکه سازمان ملل متحد بر اجرای بی‌کاستی آن‌ها پافشاری می‌کند کشورها در نافرمانی از آن بی‌محابا رفتار نخواهند کرد.

حالا و به دلیل اینکه فشارهای تحریم حتی اگر کمی بیشتر از تحریم‌های امروزی باشد بر دوش نحیف شهروندان خواهد افتاد یک مساله وجود دارد: به مردم چه بگوییم؟ آیا باید خوش خیالی را بر واقع‌بینی ترجیح داده و امیدوارسازی بدون مابه‌ازا‌ی مادی را ترویج دهیم یا دست‌کم بخش‌هایی از واقعیت سخت را برملا کنیم؟