کد خبر 658332

منتظر توافق یزرگ جمهوری اسلامی و غرب باشیم؟

ساعت 24 - رحمن قهرمانپورکارشناس مسایل بین المللی در دنیای اقتصاد نوشته است: پس از تلاش‌های مکرر به نظر می‌رسد که ایران و غرب با دو منطق متفاوت پذیرفتند که مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و خود را برای دوران پس از فعال‌سازی این مکانیسم آماده می‌کنند. بخش‌هایی از نوشته وی را می‌خوانید:

 آمریکا و اروپا با این منطق به سراغ فعال‌سازی مکانیسم ماشه رفته‌اند که این اقدام مرحله‌ای دیگر از پیشرفت دیپلماسی اجبار است و امیدوارند که این اقدام فشار مضاعفی را بر ایران وارد و این کشور را وادار به دادن امتیازاتی کند که در حال حاضر از آن خودداری می‌کند. در سوی دیگر ماجرا، ایران با این منطق فعال‌سازی مکانیسم ماشه را پذیرفته که هزینه تسلیم شدن بیشتر از مقاومت است. اظهارات متعدد مقامات در ایران نشان می‌دهد که از نظر آن‌ها جمهوری اسلامی ایران برای تغییر محاسبات طرف مقابل چاره‌ای جز مقاومت در این مرحله ندارد. ایران امیدوار است با مقاومت بر سر مواضع خود و تسلیم نشدن در برابر غرب، آمریکا و اروپا را به این نتیجه برساند که پیگیری سیاست تغییر رژیم در ایران ممکن و شدنی نیست و غرب باید مواضع خود را تغییر دهد و امتیازات بیشتری به ایران بدهد.

اما در مورد اینکه در نهایت کدام یک از این دو منطق شانس پیروزی بیشتری خواهد داشت، باید دید که معادلات قدرت به نفع کدام‌یک از آن‌ها خواهد بود. عرصه سیاست جهانی بیشتر از آنکه عرصه اقناع و استدلال و عدالت باشد، عرصه به کارگیری قدرت برای رسیدن به اهداف مورد نظر دولت‌هاست. بنابراین، میزان قدرت مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده در احتمال تحقق یکی از این سناریوهاست.

با وجود آنکه ایران و غرب از دو زاویه متفاوت به صحنه نگاه می‌کنند و همین امر یکی از اصلی‌ترین دلایل عدم توافق آن‌هاست، به نظر می‌رسد هر دو طرف پذیرفته‌اند که بازگشت مکانیسم ماشه به معنای یک گسست قابل‌توجه از گذشته و آغاز دوران جدید در دیپلماسی هسته‌ای بین ایران و غرب است. دورانی که هم می‌تواند به توافق منجر شود و هم به تشدید تنش و جنگ.

 آن چیزی که به نظر می‌رسد در ذهنیت تصمیم‌گیران اصلی در تهران حاکم است، این باور بوده که آمریکا و حتی اروپا برخلاف آنچه می‌گویند در عمل به دنبال تغییر رژیم در ایران هستند و مذاکره برای آن‌ها جز پوششی برای هموار کردن مسیر تغییر رژیم نیست.

این در حالی است که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها این اظهارات ایران را قبول ندارند و معتقدند که حاضر به یک توافق دیپلماتیک بزرگ با ایران هستند. اکنون به نظر می‌رسد که با بازگشت مکانیسم ماشه، محاسبات دو طرف در مورد آینده تغییر خواهد کرد.

طبیعتا در این محاسبات جدید، روسیه و چین نقش تعیین‌کننده‌ای خواهند داشت. در صورتی که تقابل میان روسیه و غرب تشدید شود و چین هم به نوعی از این تقابل حمایت کند، چه‌بسا ایران توان مضاعفی برای ادامه مسیر مقاومت در برابر غرب داشته باشد.

اما در صورتی که روسیه و چین بنا به هر دلیلی قصد تقابل جدی با غرب را نداشته باشند، در آن صورت ممکن است ایران مسیر دیپلماسی را در پیش بگیرد. در هر صورت اکنون همه نگاه‌ها به فردای پس از مکانیسم ماشه است.

در نهایت باید گفت که فعال‌سازی مکانیسم ماشه ما را به سوی گزینه‌های حداکثری سوق خواهد داد؛ حداکثری هم به معنای تقابل نظامی و هم حداکثری به معنای توافق دیپلماتیک. به بیان ساده‌تر، در فردای پس از فعال‌سازی مکانیسم ماشه، دیگر امکان یک توافق محدود دیپلماتیک بین ایران و غرب وجود ندارد و از طرف دیگر ادامه وضع ناپایدار نظامی موجود میان ایران و اسرائیل و آمریکا نیز چندان محتمل نیست.

اکنون باید دید که آیا معادلات قدرت، دو طرف را به سمت گزینه توافق حداکثری سوق خواهند داد یا در نقطه مقابل باعث محتمل‌تر شدن گزینه تقابل نظامی خواهند شد؟ این سوالی است که هنوز جواب روشنی برای آن وجود ندارد و تحولات آینده می‌تواند در فهم احتمال تحقق هر یک از این دو سناریو به ما کمک کند.