کد خبر 658341

مردم ایران در شرایط پس از ماشه چه کنند؟

ساعت 24 - عباس عراقچی و دیگر مقام‌های سیاسی ایرانی که با داستان هسته‌ای سروکار دارند گونه‌ای سخن می‌گویند که گویا اسنپ‌‌بک برگشته و چشم‌اندازی برای توقف آن دیده نمی‌شود. عراقچی به اروپایی‌ها می‌گوید این کار آن‌ها به برنده شدنشان منجر نمی‌شود و دیگر مقام‌ها نیز از بی‌اثری برگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد می‌گویند.

واقعیت اما این است که اگر این تحریم‌ها بی‌اثر بود و پیامدهای سیاسی- راهبردی نداشت جمهوری اسلامی این میزان برای جلوگیری از اجرای آن وقت و انرژی نمی‌گذاشت. به این ترتیب و اگر شگفتی تازه‌ای رخ ندهد باید برگشت تحریم‌ها را رسمی دانست.

به نظر می‌رسد نهاد دولت و نهادهای حکومتی بیشتر از هر چیز دنبال این هستند که در سپهر سیاست راهی برای توازن پیدا کرده و به غرب نشان دهند هرگز از اینکه تا اینجا آمده و بر غنی‌سازی هسته‌ای پافشاری کرده‌اند پشیمان نیستند و این راه را برای بازدارندگی‌های میان‌مدت یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر می‌دانند.

حالا ایران دوستی بیشتر با روسیه برای نیرومندسازی نظامی و نیز با چین برای استفاده از توانایی اقتصادی این کشور را در دستور کار قرار می‌دهد. این داستان اما به ویژه با چین به دلیل اینکه شیشه عمر درآمدهای نفتی ایران در دست رهبران چین است، بسیار خطرناک بوده اما جز این راهی نیست.

بررسی‌های رفتار و گفتارهای بخش‌خصوصی و نیز مالکان و مدیران بنگاه‌ها در روزهای تازه سپری‌شده نشان می‌دهد آن‌ها در نشست‌های خود راه‌هایی را برای عبور از پیامدهای تحریم‌های تازه در دستور کار قرار داده‌اند.

بدیهی است در وضعیت تازه بخش‌خصوصی فشار بیشتری به دولت می‌آورد تا ارز ارزان و وام‌های بانکی بیشتر و ارزان‌تر دریافت کرده و برخی معافیت‌های مالیاتی و بیمه‌ای بگیرد تا چرخ‌های بنگاه‌های‌شان به توقف کامل نرسند.  

دولت نیز برای اینکه بتواند بخش‌خصوصی را همراه کند بخشی از خواسته‌های آن‌ها را اجرا خواهد کرد. اما ضلع سوم و اصلی اقتصاد کلان یعنی میلیون‌ها خانواده ایرانی که نگهدارنده اقتصاد بردوش خود هستند چه باید کنند؟

نهادهای دولتی باور دارند خانواده‌ها هنوز می‌توانند فشار بیشتر را بر دوش بکشند و راهی هم ندارند جز اینکه از اندازه و کیفیت سفره خود بکاهند و برای یک دوره‌ای هزینه‌های غیرخوراکی را به حداقل‌های نزدیک به صفر نگه دارند. حقیقت تلخ این است که مردم توانایی کار بیشتر در این وضعیت را ندارند و بسیاری از خانواده‌ها می‌دانند اگر کارشان را به هردلیل از دست دهند روزگار بدتر خواهد شد. مردم ایران در تنگنا افتاده و راهی برای فرار نمی‌یابند اما بی‌تفاوتی شهروندان و بی‌تحرکی آن‌ها را نباید به معنای رضایتشان تلقی کرد.