تیغ تیز انتقاد فرشاد مومنی بر گلوی پزشکیان
واقعیت این است که گروهی از اقتصاددانان که خود را نهادگرا میخوانند درهمه سالی فعالیت دولتهای غیر اصولگرا به روزنامه تندرو کیهان پاس گل داده و این روزنامه بارها و بارها انتقاداین گروه از اقتصاددانان را به فال نیک گرفته ودر ستون ویژه خود منتشر میکند. سخنان فرشادمومنی که به نظر میرسد رهبری این گروه از اقتصاددانان را دراختیاردارد دستمایه کارکیهان شده است که در ادامه میخوانید:
یک اقتصاددان حامی آقای پزشکیان در انتخابات 1403 میگوید دولت برخلاف شعارهای پزشکیان سیاستگذاری میکند و پافشاری بر مالیسازی اقتصاد، شوک درمانی، و رونق بخشیدن سوداگری، خلاف مصالح توسعه ملی است. دکتر فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: آقای رئیسجمهور گرامی! چطور شده است که اینقدر نسبت به سیاستهایی که در دولت ایشان اتخاذ میشود که دقیقاً ضد وعدهها و تعهدات ایشان است، بیتفاوت هستند؟
از موضع امر به معروف و نهی از منکر به ایشان و مشاوران صادق و امینشان یادآوری میکنم آیا خاطرتان هست در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری وعده دادید که فقر شدید غذایی را در دوره چهار ساله خود از بین میبرید؟ مومنی افزود: وقتی آقای رئیسجمهور تعهد دادند که علاوهبر به صفر رساندن جمعیت فقیران شدید، هرگز سراغ شوک درمانی نخواهند رفت، آیا نباید از مدیران و مشاوران خود بپرسند که طی همین یک سال و چند ماه که از مسئولیت ایشان گذشته، چند بار و به چه میزان با شوکهای بزرگ در قیمتهای کلیدی روبهرو شدیم؟ وی خاطرنشان کرد: آقای رئیسجمهور و مقامات دیگر یادشان رفته که چقدر به ما تعهد دادند که از این به بعد، به قول خودشان، خط قرمزشان کرامت مردم و معیشت عزتمند و شرافتمندانه آنها باشد. این را باید جلوی خودشان بگذارند و بپرسند از روزی که این تعهدات را دادید، چند بار قیمت نان را بالا بردید؟ چند بار فشارهای جورواجور بر تولیدکنندگان کشور را افزایش دادید؟ وی گفت: محافلی، انشاءالله با حسننیت، دائماً به مقامات کشور گوشزد میکنند که شما باید با دنیا رابطه داشته باشید و باید با این و آن مذاکره کنید. شهید بهشتی که تسلط کمنظیری به تاریخ ایران داشتند، میگفتند: محتوای مذاکره اصل ماجراست.
چرا هیچکس نمیآید بگوید چه عبرتهایی از مذاکرههای پنهانکارانه گذشته درمیآید و مردم ما را در آن زمینه آموزش دهند و مطالبهگر کنند؟ بحث اصلی این است که این مراوده از موضع ذلت و حقارت باشد یا از موضع عزت و عالمانه روبهرو شدن با مسائل. مومنی اظهار کرد: هیئت وزیران در 12 شهریور 1404، برنامهای را تصویب کردند تحت عنوان «برنامه تامین مالی رشد اقتصادی هدفگذاریشده در سال 1404». آنچه بهوضوح دیده میشود این است که در این برنامه تصویب دهها کانال جدید برای تشدید مناسبات ربوی، دهها مجوز جدید برای تشدید مالیسازی اقتصاد مشاهده میشود و دهها نکته هست که حکایت از این دارد که به نام رشد هشت درصدی، افقهای جدید و بیسابقهای از بازتر گذاشتن رفتارهای رانتجویانه را باز میکنند و به بدیهیترین مسائل کشور توجه نمیکنند.
اسمش این است که میخواهیم رشد ۸ درصدی بهدست آوریم و آسمان و ریسمان را بههم بافتهاند تا مثلاً نرخ بهره ربوی که مبنای تامین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان میشود، جهشهای بزرگ پیدا کند و به این توجه نشده است. این دیگر امری مسلم در ذخیره دانایی توسعه است که میگویند اگر بازدهی فعالیتهای غیرمولد از بازدهی فعالیتهای مولد بیشتر باشد، امکان ندارد کسی سراغ سرمایهگذاریِ تولیدی برود. او با انتقاد از افزایش چندباره قیمت نان در ماههای اخیر تصریح کرد: خودشان در گزارشهای رسمی مکررشان میگویند قوت غالب ۶۰ درصد جمعیت نان است. اما میبینید چندباره قیمت نان را بالا بردند. بعد از آن طرف، ۶۰ هزار میلیارد تومان، در همین شرایط و با این آمارهایی که درباره کسری مالی دولت میگویند، به بورس تزریق کردند!
اگر واقعاً قصد خدمت به جامعه است، چرا قبل از تزریق این ۶۰ هزار میلیارد تومان به بازار بورس فکر نکردید؟ اگر پول ندارید، پس این ۶۰ هزار میلیارد تومان را از کجا آوردید؟ این چه بساطی است که شما اینطور برای گران شدن نان و برنج و اولیههای معیشت مردم راه باز میکنید، از آن طرف تمام هزینهها صرف یک گروه خاص میشود.
نهادهای نظارتی نباید بپرسند چه کسی مسئولیت این ۶۰ هزار میلیارد تومان را بهعهده میگیرد؟ آقای رئیسجمهور هم شرافتش را گرو گذاشت و گفت: «من آمدم که این ریل را تغییر بدهم.» این همه پافشاری مشکوک بر مالیسازی اقتصاد، شوکدرمانی، رونق بخشیدن به بازار رباخواری و سوداگری، و وارداتچیها را چاقتر کردن، چه نسبتی دارد با مصالح توسعه ملی؟