کیهان بازهم از جریان مسموم رسانهای نوشت
روزنامه کیهان مهارت عجیبی در بسته بندی مطالب خود دارد که دست اخر به یک نهاد و یا گروه داخلی پیله کرده و از قوه قضاییه میخواهد با انها برخوردکند. در سرمقاله امروز کیهان ودر انتهای این نوشته که در زیر میخوانید از قوه قضاییه خواسته شده به جریان مسمو م رسانهای توجه کند. کیهان نوشته است:
-تحریمهای یکجانبه و ثانویه آمریکا در سالهای اخیر نهتنها جامعتر، بلکه اجرائیتر از تحریمهای شورای امنیت بودهاند. در 1-تحریمهای شورای امنیت، اجرا و پیگیری تخلفات بهعهده کشورهای عضو است و ضمانت اجرائی ضعیفتری نسبت به نظام تحریمی آمریکا دارد.
در مقابل، وزارت خزانهداری آمریکا و شبکه OFAC با سازوکاری پیچیده، تحریمهای مالی، بانکی، بیمهای، کشتیرانی و حتی فناورانه را به گونهای اعمال کردهاند که تمام زنجیره تامین، بیمه، حملونقل، تبادلات ارزی و حتی پرداختهای غیررسمی بهشدت دچار اختلال شده است. به بیان دیگر، با بازگشت 6 قطعنامه تحریمی سازمان ملل، باز این تحریمها از نظر شدت و گستره، در سایه تحریمهای موجود آمریکا قرار میگیرند و تاثیر افزودهای در عمل نخواهند داشت. 2- حتی در دوران برجام نیز، اکثر بانکهای بزرگ دنیا از همکاری با ایران خودداری میکردند؛ چراکه نگران بازگشت تحریمهای آمریکا و مشمولشدن در لیست OFAC بودند. تجربه جریمههای چند میلیارد دلاری برخی بانکهای بینالمللی در دهه گذشته هنوز در ذهن مدیران این بانکها باقیمانده است.
در عمل، همین بیم از تحریمهای ثانویه باعث شده که روابط بانکی رسمی ایران با دنیا، حتی بدون نیاز به تحریمهای شورای امنیت تقریباً قطع باشد. بنابراین، بازگشت تحریمهای چندجانبه نمیتواند تغییری در رفتار بانکها و شرکتهای بزرگ ایجاد کند، چراکه آنها از قبل هم از تعامل با ایران کنارهگیری کردهاند.
تازه به نظر میرسد شرایط امروز نسبت به گذشته بهتر است چراکه ارتباطات ارزی که بین ایران با روسیه و چین به وجود آمده، توانسته در دو سه سال اخیر تجارت بین ایران با این کشورها را تسهیل کند. صدور کالا از ایران به روسیه، بلاروس، چین و برخی دیگر از کشورهای عضو بریکس و شانگهای توانستهاند برخی محدودیتها را در این زمینه مرتفع نماید و این به آن مفهوم است که «اسنپ بک» از هم اکنون محکوم به شکست است. 3- بخش قابلتوجهی از تجارت خارجی ایران، بهویژه در حوزه صادرات نفت و فرآوردههای آن، با روشهای غیررسمی، رمزگذاریشده یا واسطهای انجام میشود. این مسیرها در خارج از سیستم بانکی رسمی عمل میکنند و بهگونهای طراحی شدهاند که از ردیابی نهادهای تحریمی مصون باشند. بازگشت مکانیسم ماشه و تحریمهای سازمان ملل عملاً تاثیری بر این زیرساختهای غیررسمی ندارد؛ چراکه این ساختارها پیشاپیش بر اساس دور زدن تحریمها طراحی شدهاند و ماهیتاً با فضای تحریم سازگارند. این واقعیت به ایران این امکان را میدهد که با بازگشت تحریمهای سازمان ملل،جمهوری اسلامی ایران بتواند همچنان بخشی از صادرات نفت و تبادلات کالایی خود را هرچند با چالش اما در نهایت با همه سختیهایی که دارد، انجام دهد. 4- در سالهای اخیر، برنامههای متعددی برای تابآوری اقتصاد در برابر تحریمها اجرا شده است که از جمله آنها میتوان به تنوع منابع ارزی خارج از شبکه دلار، سیاست تهاتری کالا، تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات اشاره کرد. هرچند این مسیرها چالشهای خاص خود را داشتهاند، اما در مجموع باعث شدهاند تا آسیبپذیری اقتصاد ایران در برابر تحریمهای سازماندهی شده غرب کاهش یابد.
بهویژه در حوزه تامین کالاهای اساسی، زنجیره داخلی نسبت به دورههای قبل هماهنگتر و مستقلتر عمل میکند. تنها نگرانی در این زنجیره تحریمها در حوزه دارو است که با شدت غیرانسانی از گذشته تاکنون اجرا میشده و احتمال اینکه در دوره جدید افزایش یابد بیشتر احساس میشود که تجربه دولت شهید رئیسی در تامین واکسن کرونا آنهم در شرایطی که روزانه بیش از 700 نفر در کشور جان خود را به دلیل کم کاری دولت روحانی برای تامین واکسن از دست میدادند، نشان داد که اگر همت مضاعفی در همین حوزه دارویی هم صورت پذیرد این نگرانی قابل برطرف شدن است. 5- از لحاظ حقوق بینالملل، تحریمهای شورای امنیت تنها زمانی اثرگذارند که همه کشورها بهصورت جدی آنها را اجرا کنند. اما در عمل، بسیاری از کشورها از جمله چین و روسیه و برخی کشورهای همسو با این دو قدرت جهانی، نشان دادهاند که بهویژه در شرایط فشار یکجانبه آمریکا، به تحریمهای شورای امنیت هم پایبند نخواهند بود.
در دوره قبلی نیز، برخی کشورها با تفسیرهای خاص، عملاً تحریمهای سازمان ملل را دور میزدند. همین واقعیت به ایران امکان داده بود که در آن دوره نیز بخشی از تبادلات اقتصادی خود با این کشورها را حفظ کند. از این رو میتوان گفت؛ بازگشت تحریمهای شورای امنیت لزوماً به معنای انسداد کامل اقتصادی نیست، مگر آنکه کشورها بهصورت متحد و سختگیرانه آنها را اجرا کنند که با شرایط فعلی و شکاف بین قدرتهای شرق با غرب این اتحاد دور از انتظار خواهد بود. 6- اما آنچه بیش از همه نگرانکننده است اثر روانی بازگشت تحریمهای سازمان ملل بر جامعه است. تجربه اعلام برخی تحریمها که هر از گاه توسط آمریکا در این سالها صورت میگرفت، نشان میدهد که این تحریمها با وجود اینکه اثرگذاری واقعی آنها تا این میزان نبوده است ولی اثر روانی شدیدی بر بازار ارز، طلا و سرمایهگذاری داشته است.
نباید فراموش کرد که امروز، اقتصاد ایران تجربه مواجهه با بدترین سناریوهای تحریمی را از سر گذرانده و اقتصاد ایران تا حدود زیادی با وضعیت تحریمی وفق پیدا کرده است. بنابراین، به نظر میرسد ابزار «شوک روانی» غرب برای تغییر در اقتصاد ایران آن کارآمدی سابق را ندارد.
اما آنچه امروز ضرورت آن بیشتر احساس میشود و قوای سه گانه به ویژه دولت محترم باید به آن توجه لازم را داشته باشند آرامش بخشی به جامعه است و این آرامش بخشی با تلاش بیشتر برای تامین نیازمندیهای مردم و پرهیز از هر گونه سخن ناامیدکننده که بعضا از زبان برخی مسئولان و مدیران کشور و برخی رسانههای داخلی که خواسته یا ناخواسته سوهان روح و روان مردم هستند، دیده و شنیده میشود.
در این مسیر، تکلیف دستگاه قضائی همانگونه که ریاست محترم آن این روزها بارها تاکید داشتهاند، سنگین است. این دستگاه دو تکلیف بزرگ «برخورد با اخلالگران نظام اقتصادی و زنجیره تامین معیشت مردم» و برخورد با «جریانهای مسموم رسانهای» که بهدنبال ایجاد ترس و ناامیدی در جامعه هستند را بر عهده دارند. مطمئن باشیم اگر بدرستی و با برنامه و درایت این مسیر را طی کنیم دشمن عنودی که تلاش دارد ملت ایران را با تهماندههای تحریمی خود تسلیم کند را به زانو در خواهیم آورد. انشاءالله.