هر که زورش بیش «ارز» ش بیش
ساعت 24 - یکم- چرا در این ستون و در حالی که سیاست ارز چندنرخی به سود تهیدستان است، این سیاست نقد میشود؟ واقعیت این است که روندها و تجربه اقتصادی ایران نشان میدهد معلوم نیست ارز چندنرخی به سود تهیدستان رخ داده باشد.
دوم-پس چرا دولتهای ایران ارز چندنرخی را در کانون سیاستگذاری قرار دادهاند؟ سیاستورزان و اقتصاددانان در اینباره دیدگاههای گوناگون دارند. سیاسیون میگویند اگر ارز ترجیحی نباشد علاوه بر فشار به تهیدستان قیمت تمامشده امنیت نیز روندی فزاینده میگیرد. اقتصاددانان نیز این سیاست را عامل نابرابری دانسته و باور دارند به فساد و رانت منجر میشود.
سوم- حالا باید به کدام دیدگاه توجه کرد و آن را پایه سیاستگذاری ارزی دانست؟ حقیقت این است که در نیم قرن سپریشده سیاستمداران توانستهاند حرف خود را پیش ببرند.
چهارم- آیا اقتصاددانان برای اینکه نشان دهند چندنرخی بودن ارز مایه و عامل نابرابری است میتوانند از واقعیتهای جامعه مثال ملموس به دست آورند؟ بله. در هر فسادی که در بستر واردات انجام میشود میتوان ردپای رانت و فساد و نابرابریسازی را دید.
پنجم- برخی نیز میگویند در جریان اجرای چندنرخی ارز میتوان بیراهههایی را دید؟ معنی این چیست؟ معنایش را با خواندن این خبر میتوانید ببینید: «نرخ تورم سالانه کالاها و خدمات مصرفی خانوارها در تیر ۱۴۰۴ برای گروه سبزیجات و حبوبات به رکورد بیسابقه ۶۶درصد رسیده و این در حالی است که حبوبات از شمول ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰تومانی خارج شده اما واردات روغن پالم همچنان مشمول ارز ترجیحی است.»
ششم- چرا چنین بیراهههایی درست میشود؟ حقیقت گزنده این است که مصرفکنندگان کالاهایی مثل پالم که در شیرینیسازی و روغن به کار گرفته میشود و سالانه ۵۰۰میلیون دلار بوده، زورشان بیشتر است.