کد خبر 658749

واژه «اشغال» در کانون دیپلماسی فشار

ساعت 24 - در اوج روزهای پرتنش سیاست منطقه‌ای، ایران بار دیگر در برابر موجی از ادعاهای تکراری درباره جزایر سه‌گانه خود قرار گرفته است. در حالی که تهران هم‌زمان با مذاکرات دشوار دیپلماتیک در عرصه‌های مختلف و تلاش برای حفظ تعادل در روابط منطقه‌ای به سر می‌برد، نشست مشترک شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا در نیویورک، صحنه طرح دوباره یکی از قدیمی‌ترین مناقشات لفظی خاورمیانه شد؛ ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی.

در بیانیه‌ای که پس از نشست منتشر شد، وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا، با تکرار همان ادعاهای دیرینه، از ایران خواستند به آنچه «اشغال سه جزیره امارات» خوانده‌اند، پایان دهد و اختلاف را از طریق مذاکره دوجانبه یا ارجاع به دیوان بین‌المللی دادگستری حل کند. استفاده از واژه «اشغال» در این بیانیه، حساسیتی کم‌سابقه را برانگیخت، زیرا این تعبیر، نه‌تنها غیرواقعی بلکه از نظر حقوق بین‌الملل معنایی کاملاً خاص دارد و متضمن نفی حاکمیت رسمی یک کشور بر بخشی از خاک خود است.

بیانیه‌ای با چند هدف 

جالب این که در بیانیه مشترک نیویورک، وزیران خارجه شورای همکاری و اتحادیه اروپا علاوه بر ادعای جزایر، از ایران خواسته‌اند همکاری خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را از سر بگیرد، ماهیت صرفاً صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای خود را تضمین کند و از گسترش برنامه‌های موشکی و پهپادی بپرهیزد. در ظاهر نیز بیانیه در قالب «گفت‌وگوی دو منطقه» تنظیم شده بود، اما در عمل، بار سیاسی و اتهامی آن آشکارا علیه ایران سوگیری دارد. البته در کنار این مواضع، نقش مثبت عمان در تسهیل گفت‌وگوهای سیاسی میان طرف‌ها نیز ستوده شد؛ اقدامی که از نگاه تهران، بیش از آن‌که نشانه حسن نیت باشد، تلاشی برای مشروع جلوه دادن ادعاهای غیرواقعی امارات محسوب شد. مهم‌تر از همه، استفاده از تعبیر «اشغال» است؛ واژه‌ای که در حقوق بین‌الملل، معنای دقیق و سنگینی دارد و معمولاً در موارد اشغال نظامی سرزمین کشور دیگر به کار می‌رود. در حالی که ایران در این جزایر حضور دائمی و حاکمیتی دارد و هیچ‌گاه، حتی برای لحظه‌ای، از آن‌ها چشم نپوشیده است. در زبان دیپلماسی، واژه‌ها معنا می‌سازند و تعبیر «اشغال» در حقوق بین‌الملل، به معنای تسلط موقت نظامی یک کشور بر سرزمین کشور دیگر است؛ وضعیتی که حاکمیت قانونی را معلق و اداره آن را در دست نیروی اشغالگر قرار می‌دهد.

اتحادیه اروپا که در سال‌های اخیر به دنبال تقویت روابط اقتصادی و امنیتی با کشورهای خلیج فارس است، با طرح بیانیه‌های ضدایرانی و ادعا بر سر جزایر سه‌گانه ایران می‌کوشد نشان دهد منافع شرکای عرب خود را در معادلات منطقه‌ای در نظر دارد. این هم‌سویی، در ظاهر رنگ دیپلماسی به خود می‌گیرد، اما در عمل، به ابزار سیاسی برای مهار نفوذ ایران بدل می‌شود اما در مورد جزایر سه‌گانه، حضور ایران نه موقت است، نه نظامی به معنای اشغالگرانه؛ بلکه حاکمیتی تاریخی و رسمی است که بر پایه اسناد معتبر، نقشه‌های بین‌المللی و رویه‌های حقوقی تثبیت شده است. به همین دلیل ایرانی‌ها به‌درستی تاکید دارند که به‌کار بردن این واژه از سوی شورای همکاری و اتحادیه اروپا، نه تنها نادرست بلکه نوعی تلاش برای القای مشروعیت به ادعای امارات است. تهران چنین زبانی را «تحریک‌آمیز و غیرقابل قبول» می‌داند و آن را در تضاد با منشور سازمان ملل و اصل احترام به تمامیت ارضی کشورها قلمداد می‌کند. بیانیه اخیر شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا در نیویورک، بیش از آن‌که یک موضع حقوقی باشد، بازتابی از رقابت‌های سیاسی و تلاش برای اعمال فشار دیپلماتیک بر ایران است. استفاده از واژه «اشغال» درباره جزایر ایرانی، حرکتی نمادین اما تحریک‌آمیز بود و تهران نیز نشان داد که در دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود، وحدتی فراگیر دارد؛ چنان که از وزارت خارجه تا مجلس، موضعی مشترک اتخاذ و پیام روشنی به جهان مخابره شد که جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، بخش جدایی‌ناپذیر از خاک ایران‌اند و هیچ‌گونه تردید یا مصالحه‌ای در این باره وجود ندارد. با این حال، این رویداد یادآور آن است که ایران برای مقابله با چنین سناریوهایی، نیازمند دیپلماسی فعال‌تر، حضور موثرتر در نهادهای بین‌المللی و تقویت روابط متوازن با همسایگان و اروپا و غرب است و تنها از این مسیر است که می‌توان همزمان با حفظ اقتدار ملی، از تنش‌های سیاسی کاست و مانع از تکرار ادعاهای متوهمانه در آینده شد.

ایران برای مقابله با چنین سناریوهایی، نیازمند دیپلماسی فعال‌تر، حضور موثرتر در نهادهای بین‌المللی و تقویت روابط متوازن با همسایگان و اروپا و غرب است و تنها از این مسیر است که می‌توان همزمان با حفظ اقتدار ملی، از تنش‌های سیاسی کاست و مانع از تکرار ادعاهای متوهمانه در آینده شد در نهایت، واقعیت آن است که برای ایرانیان، صرف‌نظر از اختلاف‌های سیاسی یا اقتصادی، یک اصل خدشه‌ناپذیر همیشه باقی‌مانده و آن نیز این که هیچ‌کس و هیچ قدرتی حق ندارد به خاک ایران دست دراز کند. توسعه ایرانی