روزنامه کیهان و ستایش از موشک
ساعت 24 روزنامه کیهان در گزارش اصلی خودکه تیتر یک این روزنامه شده مینویسد دوره حاضر دوره موشک است و در ادامه بازهم به محمد جواد ظریف و دیگر اصلاح طلبها حمله میکند که میخواستند کشوررا از داشتن نیروی موشکی دورکنند. بخشهایی ازاین گزارش را در زیر میخوانید
از دهه هفتاد جریانی خزنده و پرادعا، با استدلالهایی مانند «هزینهزا بودن حرکت به سمت توان نظامی همچون موشک یا توان غیر نظامی راهبردی همچون هستهای» یا «تنشزاییِ ساخت تسلیحات»، گام به گام تلاش کرد تا گفتمانی را در جامعه و سیاست خارجی جا بیندازد که نتیجهاش هرگز توسعه و آرامش نبود؛ بلکه تضعیف ظرفیتهای داخلی و ایجاد آسیبپذیریِ بیشتر بود. این دسته افراد، که خود را به واسطه حضور چند دههای در ساختار دستگاه دیپلماسی کشور و نهادهای تصمیمگیر سیاست خارجی کشور، دانشمندان روابط بینالملل و حقوق بینالملل معرفی کردند، درک درستی از طبیعتِ آنارشیک نظام بینالملل و اصول بدیهیِ خودیاری نداشتند. اصولی که طبق آن هر بازیگر نظام بینالملل یعنی هر دولت باید امنیت خود را بدون توجه به اتحادها و دیگر متغیرهای دخیل به سطحی برساند که بر اساس معمای امنیت، خطر از بین رفتن بقا تا حدی نسبی مرتفع شود. بر اساس اصل خود یاری در روابط بینالملل، هیچ ضمانتی وجود ندارد که دیگران به ما کمک کنند. این جریان ضد بازدارندگی که از دهه هفتاد شمسی بارها نقش پررنگی در جهت تخریب منطق بازدارندگی نظام ایفا کردند، در دهه نود نیز به واسطه ریاست جمهوری حسن روحانی به عنوان چهره شاخص این جریان، با تکیه بر وعدهها و سازوکارهای بینالمللی، بارها از حفظ توان غیر نظامی و نظامی راهبردی کشور همچون توان صلحآمیز هستهای و فضائی و بعضا توان دفاعی کوتاه آمدند.
تعطیلی داوطلبانه و خزنده توان فضائی صلحآمیز کشور در جهت حسننیت بیش از حد در برابر غرب اتخاذ شد، منجر به از دست رفتن قسمت مهمی از ظرفیت کشور در حوزه فضائی در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی شد. نمونهای دیگر از حرکات این جریان ضدبازدارندگی مخالفت آنان با سیاستهای کلان منطقهای کشور و همچنین میل شدید آنان برای ورود و نقشآفرینی در موضوعات منطقهای و آن چیزی بود که به اصطلاح برجام 2 و 3 معرفی میشد. نتیجه چه شد؟ ضربه به ظرفیتهای صلحآمیز هستهای و تشدید فشارهای بینالمللی، در حالی که اثری از رفاه یا گشایش اقتصادی تضمینشده مشاهده نشد.
حالا همان طیف، باز هم با ادعای رفاهطلبی و دغدغه توسعه اقتصادی، موشک و توان دفاعی را دوقطبیای در برابر «رفاه مردم» معرفی میکنند انگارهای سطحی و خطرناک که یا از ناآگاهی واقعی نسبت به قواعد بینالملل یا از آلودگیِ فکری ناخواسته به ادبیات قدرت هژمون یعنی آمریکا و جناح سلطهگر در نظام بینالملل یعنی اتحادهای غربی حکایت دارد. نمونهسازیِ تاریخی نشان میدهد که چنین رویکردی نه تنها دستاوردی نداشته، بلکه ظرفیتهای ملی را در بزنگاههای حساس به مخاطرهانداخته است.