کد خبر 659003

درباره مافیای متادون و حلقه مفقوده درمان اعتیاد

ساعت 24 - منصور سیفی، درمان‌گر با سابقه اعتیاد به دفتر انصاف نیوز آمد و درباره اقتصاد اعتیاد، وضعیت کلینیک‌ها و کمپ‌های ترک، دلیل ناسودمندی هزینه سنگین دولت در حوزه مخدرها، کاهش سن و تغییر الگوی مصرف و حلقه مفقوده درمان اعتیاد سخن گفت.مافیای متادون جدیدترین مافیایی است که در کشور مطرح شده؛ واقعا مافیای متادون داریم؟

بله، واقعا مافیای متادون داریم. مافیای دارو یکی از قدرتمندترین مافیاهای جهان است و به تبعیت از آن، مافیای متادون هم خیلی به روز شده…

مافیای دارو را می‌فهمیم که چرا وجود دارد، چگونه عمل می‌کند و از کجا نفع می‌برد اما مافیای متادون معنا ندارد.

مافیای متادون فراتر از نیاز کشور متادون تولید می‌کند، آن را در بازار آزاد می‌فروشد، در قالب صادرات اقلام دارویی صادر می‌کند، مجدد واردش می‌کند و… وفور متادون هم باعث سومصرف شده است.

مگر میزان مصرف کشور مشخص نیست؟

میزان مصرف کشور مشخص است اما میزان تولید نامشخص است. سازمان غذاودارو هیچ‌گاه مشخص نکرده که چه مقدار متادون در کشور تولید می‌شود، چه حجمی در بخش درمان مصرف می‌شود و باقی چه می‌شود. متادون در کشور خیلی فراتر از توزیع در کلینیک‌های ترک اعتیاد در دسترس است و مشخص هم نیست که چرا و منشا آن کجاست.

داروهای ترک اعتیاد تنها داروهایی هستند که خارج از شبکه داروخانه‌ها توزیع می‌شود و کلینیک‌ها و کمپ‌ها هم آن را می‌فروشند. ظاهرا همین موضوع هم وفور متادون را توضیح می‌دهد.

داروی ترک اعتیاد اصولا باید در کلینیک ترک اعتیاد توزیع شود مساله این است که درصد کمی از متادون تولیدشده در کشور را کلینیک‌های ترک اعتیاد توزیع می‌کنند. نزدیک به ۹۵ درصد متادون اما توسط دیگران توزیع می‌شود و شما حتی در عطاری‌ها هم می‌توانید تهیه‌اش کنید.

من نمی‌توانم هیچ‌کس را متهم کنم اما متادون فراوان و در دسترس است؛ ممکن است از کارخانه نشت پیدا کرده باشد، ممکن است سازمان غذاودارو مقصر باشد، هزار احتمال دیگر هم وجود دارد. ما فقط می‌دانیم متادون بسیار بیشتر از نیاز و مصرف کلینیک‌ها تولید می‌شود اما این‌که چرا تولید می‌شود و چگونه توزیع می‌شود را نمی‌دانیم.

در مورد قاچاق آرد گفته می‌شود اگر به نانوایی نرود، به کارخانه نان فاتنزی می‌رود. آیا متادون کاربری دیگری دارد؟

نه اتفاقا، متادون تنها در درمان اعتیاد کاربرد دارد و کاربری دیگری ندارد.

از روی مصرف متادون می‌توانیم میزان اعتیاد در کشور را حدس بزنیم؟

اعتیاد پدیده مولتی‌فاکتوریال است و عوامل متعددی در بروز آن نقش دارند. نمی‌توانید بگویید این‌مقدار متادون مصرف می‌شود پس این تعداد معتاد داریم. متادون یک داروی قوی و خیلی مفید است و کشور تجربه‌های خوبی از جایگزینی متادون و درمان اعتیاد با این دارو ثبت کرده است.

از کنترل اعتیاد به هروئین تزریقی گرفته تا کاهش اچ‌آی‌وی، متادون بسیار موفق عمل کرد اما این دارو مانند تیغ جراحی است؛ تیغ جراحی خیلی برنده است و نباید دست هر کسی باشد چون آسیب می‌زند. متادون به دلیل فراوانی و دسترسی همگانی بد معرفی شده اما اگر به عنوان دارو و زیرنظر پزشک مصرف شود، کاملا مفید و سودمند خواهد بود.

پدیده رشد قارچ‌گونه کلینیک‌های ترک اعتیاد را چگونه می‌شود توضیح داد. تقاضا خیلی بالاست یا منافعی در راه‌اندازی کلینیک وجود دارد؟

رویکردها متاسفانه به سمت بدنام‌سازی کلینیک‌های ترک اعتیاد است. همان‌طور که متادون بدنام شد، کلینیک‌ها هم بدنام می‌شوند.

از چندی پیش با انواع و اقسام روش‌ها، تلاش شد که کلینیک‌های ترک اعتیاد را تعطیل کنند. بعد که این روش ناکام ماند، روش افزایش تعداد کلینیک‌ها را در دستور کار قرار دادند.

وقتی تعداد کلینیک‌های ترک اعتیاد زیاد می‌شود، توزیع متادون و انواع داروهای نگه‌دارنده هم زیاد می‌شود. پس از زیادشدن دارو، ورود به بازار کم می‌شود. کلینیک‌ها می‌بینند صرف نمی‌کند و یک به یک تعطیل می‌شوند. این یک سیاست بود که این‌همه کلینیک‌ها در قالب اس.یو.دی تاسیس شد. بیمار نمی‌آید و کلینیک تعطیل می‌شود.

خبرهای خوبی هم از کلینیک‌ها نمی‌شنویم؛ هر از گاهی فوتی می‌دهند، فیلم‌هایی از کتک‌زدن بیمار منتشر می‌شود و…

کلینیک‌های ترک اعتیاد تحت نظارت وزارت بهداشت هستند اما هیچ کلینیکی را نمی‌شناسم که با بیمار یا مراجع بدرفتاری کنند. شاید کلینیک‌هایی داشته باشیم که دارو را غیرقانونی توزیع کنند اما بدرفتاری با مراجع و بیمار نداریم.

فیلم‌هایی که اشاره کردید از کمپ‌های ترک اعتیاد منتشر شده است؛ بله، متاسفانه برخی کمپ‌های ترک اعتیاد عملکرد خوبی نداشته‌اند که شاید ناشی از کمبود نظارت‌ها بوده اما کلینیک‌ها با بیمار بدرفتاری نمی‌کنند. کمپ‌ها زیرنظر بهزیستی هستند و مجوزش به کسانی داده می‌شود که سابقه مصرف داشته باشند. کلینیک‌ها زیر نظر وزارت بهداشت هستند.

در پروتکل‌های درمان اعتیاد ایران رابطه‌ای بین کمپ‌ها و کلینیک‌های ترک اعتیاد تعریف شده است؟

نه. به شکل منطقی باید این ارتباط وجود می‌داشت چون یک نسخه برای همه بیماران جواب‌گو نیست. اعتیاد یک‌نفر ممکن است در کلینیک درمان نشود و لازم است که حتما به کمپ برود.

کمپ هم یکی از مدل‌های درمانی اعتیاد است و نمی‌شود حذفش کرد. همان‌طور که گفتم این کاملا به وضعیت بیمار بستگی دارد که در کلنیک درمان بهتری می‌گیرد یا در کمپ یا در کنگره شصت و ان‌ای و… نمی‌توانیم هم یک حکم صادر کنیم که کلینیک‌ها موفق هستند در درمان اعتیاد یا کمپ‌ها.

ارزیابی‌های موجود، عملکرد کلینیک‌های ترک اعتیاد را موفق می‌داند یا ناموفق؟

باید ببینیم منظور از موفقیت یا عدم موفقیت چیست. اعتیاد یک بیماری است و اگر کسی بگوید ۸۰ درصد موفق بوده، دروغ می‌گوید. ما وارد درمان می‌شویم و یک پروسه را طی می‌کنیم. پس باید موفقیت را تعریف کنید.

گفته می‌شود این کلینیک‌ها و کمپ‌ها دکان عده‌ای پزشک و روان‌پزشک است؛ افراد می‌آیند و متصدی با توجه به سروضع و وضعیت مالی‌شان یک عددی را مشخص می‌کند. این عدد را می‌گیرند و فرد چندوقتی مشغول است. بعد از چند ماه هم باز برمی‌گردد سراغ مصرف.

درباره هر کار دیگری هم می‌شود این حرف را زد. می‌توانیم بگوییم یک آنکولوژیست دکان راه‌انداخته و بیماران سرطانی را شیمی‌درمانی می‌کند. فرد هم مدتی خوب می‌شود اما بیماری دوباره عود می‌کند و ممکن است بیمار سرطانی فوت کند.

اگر آنکولوژیست می‌تواند تضمین دهد که فرد پس از درمان ۲۰ سال زنده می‌ماند، درمان‌گر اعتیاد هم می‌تواند این تضمین را بدهد. اما واقعیت این است که برای درمان اعتیاد یک روند درمانی را آغاز می‌کنیم که موفقیت آن به عوامل زیادی بستگی دارد. یک کار مهم در کلینیک‌ها، کاهش آسیب است. اگر از این منظر ارزیابی کنیم حتما کلینیک‌ها موفق بوده‌اند چون در مجموع آسیب را کمتر کرده‌اند. ممکن است فرد اعتیاد را ترک نکند اما کارتن‌خواب هم نمی‌شود. این هم طبق یک معیار، موفقیت محسوب می‌شود.

الگو اعتیاد دارد تغییر می‌کند؟

الگوهای اعتیاد ثابت است. ما همه مواد اعتیادآور را روان‌گردان می‌نامیم چون با روان فرد بازی می‌کند. حالا این روان‌گردان ممکن است مخدر باشد، ممکن است محرک باشد.

آن‌چه در حال تغییر است الگوی اعتیاد نیست، الگوی مواد مصرفی است که از سنتی به صنعتی دارد تغییرشکل می‌دهد.

موادی مانند مورفین، هروئین، تریاک، ترامادول، پتادین در قشر تحصیل‌کرده در دسته مخدرهاست و کوکائین، شیشه و گل در دسته محرک‌هاست.

روان‌گردان‌های جدید، ناقل‌های عصبی را به شدت تخریب و کار پزشک و روان‌پزشک را به مراتب مشکل‌تر می‌کنند.

گاهی ما می‌گوییم کسانی که سنتی مصرف می‌کنند را باید ببوسیم و روی چشم‌مان بگذاریم. مواد سنتی روی یک گیرنده می‌نشیند و آن را تخریب می‌کند اما روان‌گردان‌های جدید مثل کمیکال و سورچه، آسیب‌های مغزی بسیار شدیدی می‌بینند.

پزشک کار به مراتب سخت‌تری دارد چون چندین نوع دارو باید بدهد و افراد درگیر اعتیاد اغلب تمایلی به استفاده از دارو ندارند، روان‌شناس باید به اختلالات بسیار زیادی ورود کند. یک روان‌شناس بسیار حرفه‌ای می‌خواهد. ما بالاجبار یک تیم حرفه‌ای تشکیل داده‌ایم و دوشنبه‌ها کیس‌ریپورت می‌کنیم.

وضعیت نظارت بر کلینیک‌ها چگونه است؟

 روحیه‌خراب کن و تهدیدکننده امنیت شغلی. گیرهای بدون منطق دارند.

بالاخره شما با جان آدم‌ها سروکار دارید. آدم‌های آسیب‌پذیری هم مشتری‌تان هستند و همین حساسیت ناظر را بالا می‌برد. من خودم را جای وزارت بهداشت که می‌گذارم می‌بینم حق دارد سخت‌گیرانه با شما برخورد کند.

متاسفانه نظارت‌ها در این مسیر نیست که پزشک و روان‌پزشک مستقر در کلینیک ترک اعتیاد چقدر دانش دارد و چگونه از دانش خود استفاده می‌کند. یک چک‌لیست دارند که بر اساس آن به کلینیک‌ها نمره می‌دهند. چند پرونده است، مهر خورده یا نه، پرستار هست یا نه و… یک بازرس آمده بود کلینیک ما و همان زمان پرستار رفته بود داروخانه. برای ما یک اخطار عدم حضور پرستار صادر شد. این چه نظارتی است و چه کمکی به حفظ جان بیمار می‌کند.

ظاهرا اعتیاد مانند سابق تناظر یک به یک با فقر برقرار نمی‌کند و اقشار متمول هم درگیر می‌شوند.

فقر در اعتیاد تاثیر آشکاری دارد ولی بله، اقشار مرفه و متمول هم دچار این بیماری می‌شوند با این تفاوت که کمتر وارد درمان می‌شوند. در واقع طرف پولش را دارد و تا زمانی که آسیب بروز نکند، وارد درمان نمی‌شود. معمولا افراد متمول به بحران نمی‌خورند و خانواده هم چون از ثروت فرد منتفع است، وارد درمان نمی‌شود.

وقتی تریاک این‌قدر گران می‌شود، مشتری‌های کلینیک‌های ترک اعتیاد زیاد می‌شوند؟

نه؛ وارد درمان نمی‌شوند، ماده مصرفی را تغییر می‌دهند. از تریاک می‌رود روی هروئین. می‌رود روی قرص یا متادون آزاد می‌گیرد. دائم سوئیچ می‌کند و این سوئیچ، آسیب را به شدت افزایش می‌دهد.

هزینه درمان خیلی بالاست، درست است؟

نه، خیلی از کسانی که وارد درمان می‌شوند بعد از مدتی می‌گویند ما بیش از این صرف مواد می‌کردیم. ضمن این‌که هزینه را فقط هزینه‌کرد مستقیم نبینید؛ پاشیدن خانواده و خیانت همسران، بی‌انگیزه‌شدن فرد، از دست رفتن شغل و… همه این‌ها هزینه است اما پنهان.

سال‌های طولانی است کشور درگیر مبارزه با مواد مخدر است؛ چرا این مساله حل‌نشده باقی‌مانده است؟

با پزشکان بسیار باسوادی داریم که امکانات کافی در اختیار ندارند. از سوی دیگر، متاسفانه نظام همکاری بین ازای مختلف درگیر در بحث اعتیاد شکل نگرفته است. ما می‌دانیم در حوزه اعتیاد چه باید کنیم، اما نمی‌خواهیم انجامش دهیم. اگر کسی هم سمت انجامش برود، به نوعی بایکوت می‌شود و دیگر به بازی گرفته نمی‌شود.

من یک مثال بزنم؛ اگر کسی ۱۰۰درصد تست‌های کنکور را غلط بزند، بلد است یا بلد نیست؟ حتما جواب‌ها را بلد است. پس اگر در حوزه اعتیاد پیش نمی‌رویم، یعنی عده‌ای که می‌توانند نمی‌خواهند.

یک کلینیک ترک اعتیاد که حلقه مفقوده درمان اعتیاد را یافته و ۶۰ تا ۷۰ درصد کیس‌های درمانی‌اش به پاکی قطعی رسیده‌اند چرا نباید برای همکاری با دست‌اندرکاران اعتیاد در حکمرانی دعوت بشود؟ چرا از تجربه‌هایش استفاده نمی‌شود؟

ما حتی با یکی از مهم‌ترین دست‌اندرکاران اعتیاد این بحث را مطرح کردیم که حاضریم بیاییم در مرکز شما عده‌ای را به روش خودمان درمان کنیم. بعد از ۶ ماهع نتایج را بررسی و مقایسه کنیم. چند جلسه هم برگزار شد اما بی‌نتیجه ماند.

دولت ما هزینه بسیار سنگینی در حوزه ترک اعتیاد می‌کند اما کمتر نتیجه می‌گیرد. سازمان زندان‌ها، ستاد مبارزه با مواد مخدر، نیروی انتظامی، بهزیستی و… همه دارند در این حوزه فعالیت می‌کنند اما در عمل اتفاقی که باید نمی‌افتد.

ما مدعی هستیم که روان‌شناسی و پشتیبانی روانی حلقه مفقوده درمان اعتیاد است اما معنی‌اش این نیست که هر روان‌شناسی می‌تواند اعتیاد را درمان کند. پزشک و روان‌پزشک باید تجربه و دانش لازم را داشته باشند.

اگر به شما اختیار تام سیاست‌گذاری در درمان اعتیاد را می‌دادند چه می‌کردی؟

اگر من مسئول سیاست‌گذاری درمان اعتیاد در کشور بودم، حتما ابتدا برای کلینیک‌های درمان اعتیاد امنیت شغلی ایجاد می‌کردم. این‌که سالی چند بار تهدید کنید که دارو را از کلینیک‌ها می‌گیرید، معنی ندارد آن هم در شهری که کمتر از ۳ دقیقه می‌توان به مواد مخدر دست پیدا کرد.

در گام دوم بجای دارومحوری، روان‌درمانی را محور ترک اعتیاد می‌کردم. تجربیات ما می‌گوید حلقه مفقوده درمان اعتیاد روان‌شناسی است. ما می‌توانیم با تربیت روان‌شناسان حرفه‌ای، هم پیش‌گیری را متحول کنیم و هم روند اعتیاد را متوقف کنیم.