کد خبر 659096

ثروت ایران برای نسل‌های بعدی هم هست

ساعت 24 - این روزها اگر به کشتی اقتصاد ایران نگاه کنیم خوب می‌بینیم بدون ناخدای کاربلد و بدون استفاده از راهنمایی‌های کارساز و با راهبرد باری به هر جهت برای خود در اقیانوس در حرکت است. این کشتی گاهی انگار که خواب است، می‌ایستد، گاه با شتاب به یک‌سو می‌رود و در بیشتر وقت‌ها با رفتار زیگزاگی به این‌سو و آن‌سو می‌رود.

نهاد دولت که مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی باید ناخدا و راهنمای این کشتی باشد توانایی اداره خانواده خود را هم ندارد چه برسد به اداره کارآمد همه شهروندان.

مجلس قانونگذاری و دیگر نهادهای اداره‌کننده کشور که حتی نیرومندتر از نهاد دولت هستند نیز اراده و توانایی کارشناسی برای اداره کارآمد اقتصاد را ندارند. در این روزهای مبهم هر نهادی به هر آنچه تا امروز در اختیار گرفته بسنده کرده و نیم نگاهی هم به توزیع درآمدهای به دست آمده از صادرات نفت دارد تا از کاروان تقسیم غنیمت پس نیفتد.

شهروندان ایرانی اما ناتوان‌ترین مسافر نشسته در این کشتی هستند که با چشم‌هایی نگران و دل‌هایی لبریز از هراس و گیجی سرسام‌آور دستشان به جایی بند نیست و هر لحظه به سویی پرتاب می‌شوند. این شهروندان اختیار و آزادی خود را به دولت داده‌اند تا در برابر برایشان راه باز کند که کار کنند و آسایش به دست آورند اما حکمرانی اقتصادی آن‌ها را در جایی قرارداده که ترس غرق شدن دارند.

کشتی اقتصاد ایران در این سال‌ها جز اینکه با سیاستگذاری‌های عجیب و غریب آرامش از دست داده است، از سوی دیگر با نیرویی مهیب از بیرون رو‌به‌رو شده و با آشوب‌های بزرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند. برپایی رژیم تحریم بر اقتصاد ایران از سوی بزرگ‌ترین اقتصاد جهان، کسب‌وکار و معیشت مردم را تا مرز اقتصاد بخور و نمیر پیش برده است.

حالا در این میان گروهی باور دارند برای نجات کشتی اقتصاد ایران باید سیاست‌های داخلی درست شود و گروهی دیگر می‌گویند باید تحریم‌ها برداشته شود، دولت اما هنوز به جمع‌بندی درست و درمان برای آینده این سرزمین نرسیده و روزگار را باری به هر جهت سپری می‌کند.

گردانندگان کشور یادشان رفته است این سرزمین باید برای نسل‌های پسینی که می‌آیند آب و نان و مسکن و رخت و لباس و عزت و احترام و شادی و سربلندی آماده کند و اینطور نیست که تنها برای ماندن ما باشد. شوربختانه و با تاسف باید گفت این حکمرانی آینده اقتصاد را ویران می‌کند.

بدون تردید تغییر رساندن کشتی اقتصاد ایران از وضعیت امروز به‌ روزگار خوش، نیازمند دگرگونی بنیادین در اداره و حکمرانی اقتصادی- سیاسی و قبول تغییر پارادایم است. با این دست فرمان، کشتی اقتصاد به گل می‌نشیند.