مزدبگیران نگران سرمایههایشان در بانک آینده
ساعت ۲۴ - آیا نام مدیران بانک آینده یا رانتخوارانی که ۱۳۰ همت وام به آنها داده شده و در مجموع، اشخاصی که سرمایههای مردم را حیف و میل کردهاند، منتشر میشود؟ آیا مفسدهای از این بالاتر هست که پول بازنشسته و مستمریبگیری را که اجاره خانه میدهد با تبلیغات گسترده و کلیپهایی از اقدامات انساندوستانه جذب کنند و پشت پرده به این و آن ببخشند؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، «سرمایه زندگیام را سپرده کرده بودم و با سودش زندگی میکردم؛ من بازنشستهام، ۵۰۰ میلیون تومان برایم کلی پول است، چون یک زن تنها هستم، هرچه داشتم و نداشتم بانک آینده گذاشتم، حالا این بانک منحل شده....».
این خانم بازنشستهی کشوری که در دهه ۸۰ شمسی از آموزش و پرورش بازنشست شده، نگران از دست دادن سود و سرمایه است؛ او میگوید: آنطور که میگویند این بانک پولی در بساط ندارد، تا تهش را بالا کشیدهاند، قرار باشد بانک مرکزی سرمایهی ما را پس بدهد، چقدر طول میکشد؟ چرا بانک آینده با اینهمه تبلیغات به اینجا رسید؟
این زن نیازمند دریافت مرتب سود بانکی است، پولی که با آن به قول خودش چاله چولههای زندگی را پُر میکند و کم بودن حقوق بازنشستگی تا حدی جبران میشود؛ او نگران آینده است و پشت هم تکرار میکند: «چرا نباید بتوانیم به سیستم بانکی مملکت اعتماد کنیم؟» این چندمین بار است که چنین اتفاقی افتاده، بانک و نهاد مالی به ناگهان منحل شده و مردم آوارهی گرفتن سرمایه زندگیشان شدهاند.
بانک آینده با زیان انباشته ۵۵۰ همتی منحل شده است؛ این عدد، رقم بزرگیست؛ همه بدهی انباشته دولت به تامین اجتماعی براساس محاسبهی فعالان صنفی و دغدغهمندان صندوق تامین اجتماعی، چیزی حدود هزار همت است؛ همان بدهیای که دولت ارادهای برای پرداخت آن ندارد و حتی بعد از اینکه کفگیر تامین اجتماعی به کف دیگ خورده و نتوانسته سرانه بیمه تکمیلی و معوقات فروردین بازنشستگان را بپردازد، حاضر نیست حتی ۷۰ همت از آن را در قالب اوراق قرضه بپردازد.
در روزهای اخیر، تعدادی از مزدبگیران و به طور مشخص بازنشستگان که در دوران کهولت توان کار ندارند و به همین دلیل سرمایههای زندگیشان را به امید سود مرتب ماهانه در بانک آینده سپرده کردهاند، با ما تماس گرفتند و از شرایط پیش آمده انتقاد کردند. همه آنها به امید سود ماهانهی مرتب و اندکی بالاتر از سایر بانکها، به شعارهای بانک آینده اعتماد کرده بودند.
حالا «محمدرضا فرزین» رئیس کل بانک مرکزی از «فرایند گریز» در بانک آینده و تصمیم برای فروش داراییهای این صندوق در مقام ضمانت سپردههای مردم خبر داده است: «داراییهای بانک آینده به صندوق ضمانت سپردهها منتقل و بهتدریج متناسب با سپردههای منتقلشده، منابع لازم در اختیار بانک ملی قرار میگیرد. هدف ما این است که هیچ ناترازیای به بانک ملی منتقل نشود و حتی این اقدام باعث تقویت بانک ملی خواهد شد».
این پرداختِ «به تدریج» چقدر، چند هفته و چند ماه قرار است طول بکشد؟ بازنشستهای که با سود ماهانه بانک آینده اجاره خانه میداده و زندگیاش به آن بستگی داشته، چطور باید برای فروش داراییها و انتقال آنها به بانک ملی انتظار بکشد، از کجا معلوم که این داراییها بر باد نرفته باشد و کفاف سپردههای مردم را بدهد؟
فرزین تاکید کرده است که همه قراردادهای فعلی سپردهها معتبر خواهد بود و تغییری در سود سپردههای مدتدار تا زمان سررسید ایجاد نمیشود: «قراردادهای قبلی پابرجاست و سپردهگذاران نگران نباشند. قراردادهای جدید اما با بانک ملی منعقد خواهد شد».
در این میان، کاشف به عمل آمده که تخلفات مالی بانک آینده، متعلق به امروز و دیروز نیست؛ به گفته مقامات نظارتی، بانک آینده از همان بدو تاسیس در سال ۱۳۹۳ با ناترازی مزمن، اتکا به منابع بانک مرکزی و تخصیص گسترده منابع به اشخاص و پروژههای وابسته روبهرو بوده است.
چرا این بانک با اتکا به بانک مرکزی تا این اندازه پیش رفته که ۵۵۰ همت زیان انباشته به بار بیاورد؟ دست چه کسانی در کار بوده و منابع مردم، مزدبگیران و بازنشستگان به کدام «اشخاص و پروژهها» تخصیص یافته و حیف و میل شده؟ طبق آخرین اطلاعات، این بانک ۱۳۰ هزار میلیارد تومان وام به ۶۱ نفر بدون وثیقه داده که این مبلغ وصول نشده است.
یک جمله از غنیآبادی، مدیرکل نظارت بانک مرکزی، گواه همه چیز است، فساد گسترده پشت پرده بانکی به نام آینده: «این بانک از همان ابتدا بیش از ۹۰ درصد منابع خود را به اشخاص مرتبط و پروژههای تحت مدیریت خودش اختصاص داده بود، از جمله پروژههای ایرانمال، فرمانیهمال، هتل روتانا و مشهد مال. بازگشت منابعی صورت نگرفت و بانک برای پرداخت سود سپردهها ناچار شد سپرده جدید جذب کند؛ رفتاری که در دنیا به آن بازی پانزی میگویند».