کد خبر 659428

ایران در کجای قدرت قراردارد

ساعت 24 - تجربه و رفتارها نشان می‌دهد منطقه خاورمیانه باید در شرایط پایدار قرار گیرد و موضوعات ایجاب می‌کند که امنیت به موضوع اول منطقه تبدیل شود. بنابراین هم کشورهای منطقه و هم قدرت‌های جهان به امنیت به عنوان مهمترین مسئله منطقه می‌نگرند.

ایران کجای داستان قرار می‌گیرد؟ سهم ایران بازیگری اقتصادی، به شدت کاهش پیدا کرده و اکنون حدود ۴۰۰ میلیارد دلار است که سهم تعیین‌کننده‌ای نیست اما همچنان نقش مهم و تعیین‌کننده در مسئله امنیت داریم. بنابراین آینده ایران بستگی به فهم ما از امنیت دارد. اینکه آیا ما می‌توانیم یک ترتیبات امنیتی در منطقه پیشنهاد کنیم که ضمن حفظ استقلال و قدرت منطقه‌ای ما، بتواند با خواسته کشورهای منطقه همراستا باشد؛ کشورهایی که دنبال ریسک نزدیک به صفر در امنیت هستند. اگر بخواهیم، منطقه ما در هوش مصنوعی جهان و فناوری‌های نوین ارتقا یابد، باید ریسک عملی در این منطقه به سمت صفر گرایش داشته باشد. بنابراین، تمام پیچیدگی سیاست در آینده ایران بستگی به این دارد که بتواند شرایط امنی را هم برای قدرت‌های منطقه‌ای و هم جهانی ایجاد کند.

وقتی مراجع قانون‌گذاری متعدد باشد، یعنی دولت به طور واقعی وجود ندارد

بسیاری از کشورهای منطقه به ویژه عراق بر این مسئله توجه داشتند که پس از صدام میان شیعیان و اهل سنت غیریت سازی صورت نگیرد و این در حالی است که ما در داخل، با حذف هویت ایران به دست خود، غیریت‌سازی کردیم. ما اعلام کردیم که کشور شیعه هستیم و با این شرایط درصدد رهبری جهان اسلام هستیم که هدف غیرقابل وصل بود و با واقعیت مغایرت داشت زیرا اکثریت جهان اسلام در رابطه با ما مشکل تاریخی داشتند. این غیریت‌سازی که امروز روی می‌دهد حاصل سواستفاده و موج‌سواری بیگانگان بر اشتباهات داخلی است.

نکته دیگر گرایش به سمت منطقه است و در این حوزه اصلی‌ترین پرسش کشورهای منطقه این است که آیا وقتی با ایران مذاکره می‌کنند، با یک دولت-ملت مذاکره می‌کنند؟ معتقدم آن‌ها کاملاً به این نتیجه رسیدند که ایران اساساً فاقد دولت-ملت است و اصلاً دولت وجود ندارد که مذاکره کنند. نمونه آن برجام است که مخالفت‌ها با آن از فردای امضا شروع شد و اگر تا پیش از آن شک داشتند، پس از آن مطمئن شدند که ایران اساساً فاقد دولت است.

اگر ما بخواهیم حرفی در منطقه داشته باشیم، چه در سطح ملی و چه داخلی، اصلی‌ترین مسئله این است که عملاً از مشروطه به این سو عملا فاقد دولت هستیم. وقتی مراجع قانون‌گذاری متععد داریم، یعنی دولت به طور واقعی وجود ندارد.

در نهایت تحولات جهانی ما را به سمتی هدایت می‌کند که باید غیرمتعهد باشیم. ما در این منطقه جز بی‌طرفی نباید موضعی داشته باشیم؛ نه می‌توان به طور کامل به غرب و نه به شرق گرایش داشت و نکته دوم، تشکیل دولت ملی است تا بر اساس آن بتوانیم تعهد ایجاد کنیم.