کد خبر 659755

سدهای گعده‌ها در مسیر وزیر کار

ساعت 24 روزگار عجیبی شده است، آدم گاهی اوقات فکر می‌کند در اتاق خواب یک میدان مین نفس می‌کشد. اینگونه اگر پیش برود، همین فردا دور نخواهد بود که برای نشستن در گوشه یک پارک، برای دویدن در یک هوای آزاد، برای حضور در آسودگی یک کافی شاپ و برای گذراندن هر فراغت دیگری، نیاز است تا مجوز یکی از گعده‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جیبت باشد، در غیر این صورت باران ناسزا و تهمت‌های ریز و درشت بر سرت می‌بارد.

این گعده‌ها یا دورهمی‌های غیر عرفی برای تاثیر گذاشتن بر حجم روشمندی عمومی کشو، همان مین‌های معلقی هستند که صدای آنان شبیه تهوع شده است، فرقی هم نمی‌کند که یک آدم ساده باشی، یا یک وزیر، همین که بخواهی متفاوت زندگی کنی و یا موقعیتی نو بسازی، گعده‌ها و مجیزی‌های آنان سراغت را می‌گیرند تا یک گوشمالی دیگر را تجربه کنی. 

بازی، بازی منفعت شده است وگعده‌ها برای منفعت خود نشان می‌دهند که هر اقدام ناشایستی را آموخته‌اند. به شرایط این روزهای احمد میدری نگاه کنید تا مقیاس چیزی را که می‌گویم لمس کرده باشید.

او یک و سال و نیم است در ساختمان معروف وزارت کار به کرسی وزارت تکیه زده است. از روزی که آمد حرف‌هایی می‌زد که شاید تا به حال دیده نشده است که وزیری آن‌ها را بگوید و بعد برای اجرای آنان راهبردسازی و فضاسازی‌های عملیاتی هم دست و پا کند.

این اغراق نیست. می‌شود واقعیت‌ها را دوره کرد. فقط کافی است تا چند ماه به عقب باز گردیم. دغدغه او گریز از فقر و توزیع عدالت راهبردی بوده است. 

میدری وقتی آمد، با تئوری اجرایی عدالت شغلی و نقد پر سر و صدایش بر سلسله حضور مدیران رانتی- رفاقتی، نشان داد که می‌خواهد درد را از بن زخم درمان کند. اما متاسفانه این نگاه در فضای پر تنشی که گعده‌های قطبی می‌سازند، آنقدر پتانسیل دارد که گوینده آن در سیبل ناسزاهای کارکردی قرار بگیرد.

او می‌خواست تا سخت‌ترین کار در فضای توسعه ایرانی را انجام دهد. از همین رو وزارت کار را مامور کرد تا عدالت را عملیاتی کنند. عدالت شغلی به عنوان اصلی‌ترین تمرکز او در صدر فعالیت‌های اجرایی معرفی شد. بهبود روشمندی اداری و ترمیم ساختار مدیریت اجرایی کشور ایده آل وزارت کار را شکل داد.  

آقای وزیر بارها در تریبون‌های مختلف گفت که مدیران رفاقتی- سیاسی، کشور را شبیه مخروبه توسعه کرده‌اند. جایی که او وزارت را بر عهده داشت، به عنوان یکی از بزرگترین بنگاه‌های اقتصادی، با شرکت‌های ریز و درشت، آیینه تمام نمای این سخن بود. در سالهای گذشته، مدیران سفارشی، ارزش افزوده این شرکت‌ها را در بسیاری از مواقع با کیمیاگری عجیبی به سطح زباله نزدیک کرده بودند.

میدری این اتفاق را نزول شدید پیشرفت ملی می‌دانست. برای همین آستین‌ها را بالا زد و گفت از این به بعد عدالت و کنشگری عدالت شغلی باید اتفاقی با نتایج قابل ارزیابی باشد. او برای این منظور کمیته‌های راهبردی درست کرد، در راستای ریشه کنی فقر تمام رویاهایش را از دوران قبل از وزارت آورد، نشست و قصد کرد تا آن‌ها را با پیچ و مهره‌های کاری، برای ایجاد شرایطی بهتر مهیا سازد.

این نگاه عملگرا به جایگاه ثمن‌ها و انجمن‌های مستقل مدت‌ها بود در میان دولتی‌ها به وضوح دیده نمی‌شد. تقلای وزارت تعاون همواره رنج نامه‌ای برای تبدیل علم به عملیاتی برای رشد بوده است. اما در برابر او چه اتفاقی رخ داده است. از کف مجلس تا کف رسانه‌های مجازی، گعده‌ها و دنباله‌های آنان هر از گاهی ناسزایی نبوده که نثار میدری نکنند. این امر نشان می‌دهد که امروز بیش از هر زمان دیگری به نهادهای کارکردگرا نیاز داریم.