بازنشستگان در اضطراب تامین هزینههای درمان
ساعت 24 - روز گذشته علی دهقانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران اعلام کرد: از امروز بازنشستگان تامین اجتماعی بیمه تکمیلی ندارند و تنها میتوانند به بیمارستانها و مراکز تحت پوشش سازمان یا طرف قرارداد مراجعه کنند.
این خبر نه تنها واکنشها بلکه نگرانیهای زیادی را در میان بازنشستگان و خانواده آنها ایجاد کرد.
سالهاست بازنشستگان تامین اجتماعی با پرداخت منظم حق بیمه، چشم انتظار بهرهمندی از خدمات مختلف مانند بیمه تکمیلی بودهاند؛ پوششی که قرار بود امنیت درمانی آنها را در دوران پس از خدمت تضمین کند. میلیونها نفر که به این پشتوانه اتکا کرده بودند، با قطع بیمه تکمیلی با محدودیتهای شدید دسترسی به درمان، صفهای طولانی در مراکز درمانی و فشار اقتصادی مواجه خواهند شد. این تصمیم نه تنها زندگی روزمره بازنشستگان را مختل کرده، بلکه بیاعتمادی گستردهای نسبت به مدیریت تامین اجتماعی ایجاد کرده است.
گروهی که بیشتر از همه به درمان نیاز دارند، بیپشتوانه ماندهاند
بیمه تکمیلی بازنشستگان مکمل بیمه پایه است و خدماتی مانند بستری شدن در بیمارستان، جراحیهای تخصصی، داروهای خاص و ویزیت پزشکان متخصص را پوشش میدهد. طی سالها بازنشستگان مبالغ قابل توجهی به عنوان حق بیمه پرداخت کردهاند تا در مواقع اضطراری به این خدمات دسترسی داشته باشند. اما اکنون، این پرداختها نادیده گرفته شده و بازنشستگان با بلاتکلیفی و محدودیت در دسترسی به درمان مواجه هستند.
بازنشستگان از جمله اقشاری هستند که بیش از هر گروه دیگری به خدمات درمانی و مراقبت پزشکی نیاز دارند. بخش بزرگی از آنها در سنین بالا قرار دارند و با مشکلات مزمن سلامتی، بیماریهای مرتبط با کهولت سن و نیاز مداوم به دارو و ویزیت پزشکان متخصص مواجهاند. در کنار این گروه، مستمریبگیران نیز که شمار قابل توجهی از آنها زنان سرپرست خانوار هستند در شرایط اقتصادی و اجتماعی دشوارتری قرار دارند و نبود پوشش درمانی مناسب برای آنان نهتنها هزینههای سنگینی به زندگیشان تحمیل میکند، بلکه امنیت روانی و سلامت خانوادهشان را نیز تهدید میکند. به همین دلیل، قطع بیمه تکمیلی برای این دو گروه بهمراتب سنگینتر و آسیبزاتر از سایر اقشار جامعه است.
بیپشتوانه ماندن بازنشستگان در نظام درمانی
قطع بیمه تکمیلی ناشی از مشکلات مالی و مدیریتی است. اختلاف تعرفهها، کسری منابع مالی و تاخیر در مدیریت قراردادها باعث شده است که بیمه تکمیلی تمدید نشود. لذا بازنشستگان مجبور خواهند شد تنها به مراکز درمانی ملکی تامین اجتماعی مراجعه کنند، جایی که کمبود پزشکان متخصص، شلوغی و صفهای طولانی، کیفیت خدمات را کاهش داده است. بنابراین بسیاری از بازنشستگان مجبورند بین دریافت درمان مناسب و محدودیتهای مالی یکی را انتخاب کنند.
علاوه بر این، مبالغی که طی سالها از بازنشستگان جمعآوری شده و به عنوان حق بیمه پرداخت شدهاند، اکنون نامشخص است و هیچ شفافیتی درباره سرنوشت آنها وجود ندارد. این بیتوجهی به شفافیت، اعتماد عمومی را کاهش میدهد.
پیامدهای این تصمیم گسترده و ملموس است. فشار اقتصادی بر بازنشستگان افزایش یافته، دسترسی به خدمات درمانی کاهش یافته و نابرابری درمانی شدت گرفته است. بازنشستگان فقیرتر مجبورند هزینههای درمانی را از جیب خود بپردازند و بسیاری از نیازهای ضروری درمانی آنها بدون پاسخ باقی میماند.
شکست مدیریتی و خدشه به اعتماد عمومی
قطع بیمه تکمیلی، نقض حقوق قانونی بازنشستگان و ضعف مدیریتی واضح را نشان میدهد. تامین اجتماعی موظف است طبق آئیننامههای درمان پایه، سطح حداقلی خدمات درمانی را تضمین کند، اما این تعهد رعایت نمیشود. بیتوجهی به شفافیت مالی و قراردادی باعث کاهش اعتماد عمومی و تضییع عدالت اجتماعی خواهد شد.
برای رفع این بحران، اقدامات فوری لازم است؛ شفافسازی کامل درباره وضعیت قرارداد بیمه و سرنوشت حق بیمههای پرداختشده، تامین منابع مالی پایدار از طریق مشارکت دولت یا بودجه ویژه، تقویت مراکز درمانی ملکی با جذب پزشکان متخصص و افزایش ظرفیت، و ایجاد کمیته نظارت مستقل با حضور نمایندگان بازنشستگان برای تضمین شفافیت و اجرای قراردادها. لذا مطالبه صنفی و رسانهای نیز برای پیگیری حقوق بازنشستگان ضروری است.