نادیده گرفتن "احساس کودک": خطری که فرزندتان را در بزرگسالی بیدفاع میکند! (و چطور "سپر اعتماد به نفس درونی" را در او بسازید)
تصور کنید به فرزندتان مدام آموزش میدهید که آنچه را در اطرافش میبیند یا درونش حس میکند، باور نکند! عجیب است، نه؟ اما بسیاری از ما والدین، ناخواسته دقیقاً همین کار را میکنیم. وقتی یک کودک از چیزی میترسد، ناراحت است، یا از یک موقعیت حس خوبی نمیگیرد و ما با جملاتی مثل: "اینکه ترس نداره!"، "چقدر لوسی!"، یا "داری اغراق میکنی!" احساسات او را خنثی میکنیم، در حقیقت به او فرمان میدهیم: "قضاوت تو اشتباه است؛ محیط و نظر من درست است."
این آموزش، تا دوران نوجوانی و بزرگسالی با آنها میماند و نتیجهاش میشود: فرزندی که نمیتواند در برابر فشار دوستانش بایستد، در یک قرار ناامن از خودش دفاع کند، یا در محیط کار بگوید: "این درست نیست." خبر خوب این است: ساختن این "باور به خود" دشوار نیست؛ فقط کافیست یاد بگیریم ادراکات فرزندمان را تایید کنیم.
بیایید با مثالهای ساده، یاد بگیریم چطور به فرزندانمان کمک کنیم تا شجاعترین و مطمئنترین نسخه از خودشان باشند. وقتی والدین ؛ درک کودک از محیط یا احساسات او را نادیده میگیرند ؛ کودک یاد میگیرد که به قضاوتهای خود اعتماد نکند و فکر کند ؛ من اشتباه میکنم و محیط درست است ؛. این درست مثل این که به فرزندانمان آموزش دهیم آنچه در اطرافشان میگذرد را نادیده بگیرند ؛ و این آموزش تا دوران نوجوانی و بزرگسالی باآنها خواهد ماند.
آیا میخواهید پسرتان در برابر دوستانش بایستد و در مقابل فشار همسالان مقاومت کند ؟ برای اینکه بتواند بگوید: ٬٬هی ، بچهها ،این کار حس درستی نمیدهد. من انجامش نمی دهم ،،. یک کودک باید به ادراک خود از محیط و به احساسات درون خودش باور داشته باشد.
آیا میخواهید دخترتان هنگامی که در یک موقعیت دوستی یا قرار ملاقات احساس ناراحتی میکند ، بتواند از حق خودش دفاع کند ؟ اگر در دوران کودکی ؛ والدین ادراکات او را تایید کرده و حس اعتماد به نفس درونی را دراو نهادینه کرده باشند او تمایل بیشتری خواهد داشت که بگوید : ٬٬نه با این راحت نیستم ،،یا ٬٬بس کن، این کار را دوست ندارم.،، تایید ادراکات فرزندان، آنها را آماده میکند تا در آینده تشخیص دهند کی و کجای کار ایراد دارد وبه آنها قدرت میدهد که بهاندازه کافی به خودشان اعتماد کنند تا حرفشان را بزنند. این توانایی به طور خود به خود در نوجوانی یا بزرگسالی رشد نمی کند ، بلکه در سالهای اولیه زندگی در بدن ما تثبیت و نهادینه میشود.
آن دسته از شما که فکر میکنید ٬٬اوه نه ! فرزند من نوجوان است و من اصلا این کار را انجام ندادم ، فرصت را از دست داده ام !٬٬ -بیایید به اصل بسیار مهم <هنوز دیر نشده است > باز گردیم. ما همیشه میتوانیم سیستم را دوباره تغییر دهیم. –
با نوجوانان خود در مورد روش فرزند پروری تان ، در مورد آنچه متوجه شده اید و در مورد اینکه چگونه میخواهید کارها را متفاوت انجام دهید ، صحبت کنید. عباراتی مانند < تو اجازه داری چنین حسی داشته باشی > و < تو تنها کسی هستی که در بدن خودت حضور داری. بنابر این تنها کسی هستی که میتواند بداند چه احساسی داری و چه چیزی میخواهی > امتحان کنید. شما از عهده این کار بر می آیید.
وقتی ما احساس یا ادراک کودک را نادیده میگیریم، در واقع در حال آموزش این مفهوم خطرناک هستیم که: «احساس تو اشتباه است و باید به قضاوت دیگران اعتماد کنی.» برای ساختن نسلی مستقل و قاطع، باید زبان تایید ادراک را بیاموزیم.
در ادامه، ۵ موقعیت رایج تربیتی و روش جایگزین برای تایید ادراک کودک را مشاهده میکنید:
۱. موقعیت: ترس کودک از یک محرک بیخطر (مثل صدای جاروبرقی یا حیوان خانگی) واکنش معمول (رد کردن ادراک): «اینکه ترس نداره! چقدر لوسی! این بچه گربهی کوچولو که کاری باهات نداره، بیا بغلش کن.» پیام پنهان: ترس تو نامعقول است. احساساتت را نادیده بگیر و برای تایید من، مرزهایت را زیر پا بگذار. واکنش موثر و محترمانه (تایید ادراک): «میدونم (میفهمم) که صدای بلند این جاروبرقی/نزدیک شدن این گربه تو رو یه کم میترسونه و حس خوبی نداری. کاملاً طبیعیه! ما همینجا پیشت هستیم و نیازی نیست بهش نزدیک بشی. ما به فضای تو احترام میذاریم.» پیام درونی کودک: من حق دارم از چیزهایی که دیگران دوست دارند نترسم یا خوشم نیاید. احساس من معتبر است.
۲. موقعیت: امتناع کودک از در آغوش گرفتن یا بوسیدن یک فامیل/آشنا واکنش معمول (رد کردن ادراک): «خجالت نکش، برو داییات رو بغل کن! چقدر بیتربیتی! اینجوری زشته.» پیام پنهان: راضی نگه داشتن دیگران از احساس راحتی و امنیت تو مهمتر است. تو مالک بدنت نیستی. واکنش موثر و محترمانه (تایید ادراک): (بدون فشار آوردن به کودک و خطاب به بزرگسال): «اشکالی نداره عزیزم، امروز دوست نداره کسی رو بغل کنه. مهم اینه که احساس راحتی کنه.» (و خطاب به کودک): «بدن تو مال خودته و خودت تصمیم میگیری با کی روبوسی کنی یا چقدر به کسی نزدیک بشی.» پیام درونی کودک: من مالک بدنم هستم. مرزهای من محترم است و لازم نیست برای راضی کردن کسی، احساس ناخوشایند را تحمل کنم.
۳. موقعیت: ناراحت بودن از یک اتفاق ساده یا بازی که برای دیگران بیاهمیت است واکنش معمول (رد کردن ادراک): «این بازی که گریه نداره! چقدر حساس هستی! بچههای دیگه ناراحت نیستن، تو هم باید قوی باشی.» پیام پنهان: احساس ناراحتی تو بیدلیل و بیارزش است. تو داری اغراق میکنی. واکنش موثر و محترمانه (تایید ادراک): «اوه! میبینم که از این اتفاق/بازی واقعاً دلخور شدی. این حس (دلخوری) کاملاً طبیعیه. میدونم چقدر سخته وقتی چیزی طبق میلت پیش نمیره. میتونی بهم بگی چی بیشتر از همه ناراحتت کرده؟» پیام درونی کودک: احساسات من، حتی در مورد مسائل کوچک، مهم و ارزشمند است. من حق دارم ناراحت باشم و پدر/مادرم مرا میبیند.
۴. موقعیت: شکایت کودک از ناراحتیهای حسی (نور، صدا، لباس) واکنش معمول (رد کردن ادراک): «این که نورش اذیتکننده نیست! فقط یکم صدا میاد. چقدر زود خسته میشی! ساکت باش و بهانه نگیر.» پیام پنهان: چیزی که تو حس میکنی وجود خارجی ندارد. تو داری دروغ میگویی یا به دنبال جلب توجه هستی. واکنش موثر و محترمانه (تایید ادراک): «آه، متوجه شدم. نور این اتاق/برچسب این لباس داره اذیتت میکنه. میدونم چقدر میتونه حس بدی باشه. بیا بریم یک گوشه آرومتر/بیا اون برچسب لباس رو جدا کنیم.» پیام درونی کودک: اگر چیزی در محیط من را آزار دهد، حق دارم در موردش صحبت کنم و از من حمایت میشود.
۵. موقعیت: ادعای کودک مبنی بر تجربه یک رفتار ناخوشایند (مثل عصبانیت معلم یا دوست) واکنش معمول (رد کردن ادراک): «معلمت که همیشه مهربونه! حتماً اشتباه متوجه شدی. تو داری زیادی بزرگش میکنی.» پیام پنهان: قضاوت تو از محیط اطراف اشتباه و غیرقابل اعتماد است. در بیرون همهچیز خوب است؛ مشکل از درون توست. واکنش موثر و محترمانه (تایید ادراک): «پس تو اینطور احساس کردی. میفهمم، گاهی لحن بزرگترها باعث میشه فکر کنیم عصبانی هستن. از اینکه بهم گفتی ممنونم. به نظر من، قضاوت تو در مورد این موقعیت مهمه. با هم میریم و بررسی میکنیم ببینیم چی شده.» پیام درونی کودک: من میتوانم قضاوت درستی از موقعیتهای اطرافم داشته باشم. اگر احساس ناامنی یا خطر کنم، حرفم شنیده میشود و میتوانم به قضاوت خودم اعتماد کنم.
جملات کلیدی برای نهادینه کردن اعتماد درونی اگر فرزند شما نوجوان است، هرگز دیر نیست. این عبارات کلیدی را در گفتگوهایتان امتحان کنید: "تو اجازه داری چنین حسی داشته باشی." (تایید مطلق احساس) "من متوجه شدم که تو از این موقعیت حس خوبی نگرفتی." (تایید ادراک به جای رد کردن آن) "تو تنها کسی هستی که در بدن خودت حضور داری. بنابراین تنها کسی هستی که میتوانی بدانی چه احساسی داری و چه چیزی میخواهی." (قدرت دادن به خود-آگاهی) "اگر حس کردی چیزی درست نیست، حتی اگر همه اطرافیانت بگویند درست است، به ندای درونت اعتماد کن. من پشتت هستم." (ایجاد اعتماد درونی) این کار، فرزندان شما را مجهز میکند تا در بزرگسالی، هم در برابر یک پیشنهاد بد از سوی همسالان و هم در یک رابطه ناسالم، مرز تعیین کنند و از خودشان دفاع کنند. تایید ادراکات فرزندان، یعنی تایید وجود خودشان. این توانایی به طور خود به خود در نوجوانی یا بزرگسالی رشد نمیکند، بلکه در این مکالمات روزمره در بدن و ذهن آنها تثبیت و نهادینه میشود.
منصوره نصرتی کردکندی - برگرفته: ذات خوب فرزند من ؛ دکتر بکی کندی