هراس از سوالات کودکان : آنها آمادهاند !
ساعت ۲۴ - منصوره نصرتی کردکندی - «آیا شما یک روزی خواهید مرد؟» یا «بچه چطوری وارد شکم مادر میشه؟»
وقتی فرزندتان با چنین سوالات بزرگ و گاهی اوقات معذبکنندهای به سراغ شما میآید، واکنش غریزی بسیاری از ما والدین این است: طفره رفتن. ممکن است با خود فکر کنیم: «خیلی زود است! فرزندم برای شنیدن حقیقت آماده نیست.»
اما یک دیدگاه تکاندهنده و حیاتی وجود دارد: وقتی بچهها شروع به پرسیدن این سوالات میکنند، برای شنیدن پاسخها (یا حداقل، شروع پاسخ) آمادهاند. سوال پرسیدن نشانهی ناآگاهی مطلق نیست؛ بلکه نشانهی آگاهی در حال ظهور و آمادگی برای یادگیری است.
کودکانی که در مورد مرگ یا آناتومی لقاح سوال میکنند، از قبل در ذهن خود مشغول پردازش تصاویر، افکار و احساساتی در این باره بودهاند. این سوالات، فریاد کمک ذهن آنهاست تا با این افکار بزرگ تنها نمانند. در این مقاله، یاد میگیریم که چگونه واکنش غریزی «او آماده نیست!» را متوقف کنیم و با صداقت، احترام و در حد فهم کودک به او پاسخ دهیم، حتی اگر خودمان جواب را ندانیم. زیرا زیربنای سوال، از قبل در ذهن او شکل گرفته و وظیفه ماست که آن بنا را با حقیقت بسازیم.
۱. اصل کلیدی: وقتی میپرسند، آمادهاند! بیشتر والدین در مواجهه با سوالات حساس، وسوسه میشوند که از حقیقت طفره بروند یا اطلاعات را پنهان کنند. اما دیدگاه روانشناسی کودک در این زمینه روشن است: آمادگی برای شروع پاسخ: فرزند شما شاید برای دریافت تمام اطلاعات آماده نباشد، اما قطعاً برای شنیدن یک پاسخ صادقانه و مناسب با سنش، آماده است. قانون مکث و ارزیابی: پاسخ را با کلمات و حقایق بیان کنید و سپس مکث کنید. اگر کودک به توضیح بیشتری نیاز داشته باشد، خودش سوالات بعدی را مطرح میکند. نکته کلیدی: «فرزندم برای این آماده نیست!» در برابر این واقعیت قرار میگیرد: آماده باشد یا نباشد، زیربنای سوال از قبل در ذهن او وجود دارد.
۲. چرا سوال کردن نشانه ناآگاهی مطلق نیست؟ برخلاف تصور رایج، پرسیدن یک سوال پیچیده لزوماً به معنای «هیچ ندانستن» نیست، بلکه نشاندهنده آگاهی و کنجکاوی برای یادگیری بیشتر است. نیاز به دانش پایه: برای پرسیدن یک سوال پیچیده، فرد باید یک دانش پایه و نسبتاً پیچیده در مورد آن موضوع داشته باشد. مثال فیزیکدان: اگر شما هیچ چیز در مورد «فروپاشی نوری مولکولی» ندانید، نمیتوانید سوال پیچیدهای بپرسید. سوالات عمیق کودکانه (مانند جزئیات آناتومیک لقاح یا مفهوم مرگ)، نشان میدهد که آنها از قبل به این مفاهیم فکر کردهاند.
وظیفه ما: کودکانی که سوال میپرسند، به پاسخ نیاز دارند تا با احساسات، افکار و تصاویری که از قبل در ذهنشان شکل گرفت ه، تنها نمانند.
۳. نامگذاری آنچه نمیدانیم و بنای اعتماد گاهی اوقات، والدین به سادگی نمیتوانند صادقانه به سوالات فرزندانشان پاسخ دهند – نه به این دلیل که نمیخواهند، بلکه به این دلیل که خودشان جواب را نمیدانند. صداقت ما در مورد ندانستن، بخش مهمی از «حقیقت را بگو» بودن است. نمونه همهگیری کرونا: در اوایل همهگیری، والدین نمیتوانستند اطمینان دهند که همهچیز به زودی تمام میشود. در چنین شرایطی، صداقت ضروری است.
درس مهم برای فرزند: اینکه به فرزندمان بگوییم: «عزیزم، من دقیقاً نمیدانم، اما بیا با هم دنبال جواب بگردیم»، به او میآموزد که ندانستن ایرادی ندارد و جستجوی دانش یک فرآیند ارزشمند است.
شفافیت شما به فرزندتان میآموزد که میتواند در هر شرایطی به شما تکیه کند و این، بزرگترین پشتوانه عاطفی برای اوست.
نتیجهگیری: آرامش در صداقت واکنش غریزی «او آماده نیست!» را متوقف کنید و به خودتان یادآوری کنید: «آماده باشد یا نباشد، زیربنای سوال از قبل در ذهن او وجود دارد. » با پاسخهای صادقانه، شما نه تنها به کنجکاوی او احترام میگذارید، بلکه پیوند اعتماد خود را عمیقتر کرده و به فرزندتان کمک میکنید تا با ترسها و ابهامات زندگی، تنها روبهرو نشود.
برگرفته از کتاب «ذات خوب فرزند من » اثر دکتر بکی کندی