کد خبر 660898

تورم جان ومال مردم را آتش می زند

ساعت 24- دکتر محمد طبیبیان اقتصاددان ایرانی در صفحه تلگرامی خود نوشته است:اخیراً نقل قولی از جناب دکتر عبده مطرح شد به این مضمون که اگر تورم به روال موجود تشدید شود به ابر تورم می‌رسد و نرخ هایی که به صورت متعارف شگفت انگیز و غیر قابل باور به نظر می‌رسد عادی خواهد شد.

برخی از منابع خبری رقم تمثیلی ۳۰۰۰ درصد که ایشان مطرح کردند را به عنوان ارزیابی یا تخمین از روند آتی نرخ تورم معرفی کرده پیرامون آن نکته سنجی کرده‌اند. یکم، ساز وکار افزایش قیمت‌ها برای بسیاری قابل تصور نیست. بیاد دارم که در اوائل دهه هزار وسیصد و شصت یک نفر گلایه می‌کرد که اتومبیل پیکان از سی هزار تومان به پنجاه هزار تومان افزایش یافته و قیمت غیر قابل باوری است. عرض کردم یک میلیون تومان هم خواهد شد و فرد مزبور با و حشت و نا باوری پاسخ داد.

چند سال معدود گذشت و قیمت آن از ده میلیون گذشت و اکنون نمی دانم قیمت یک اتومبیل مشابه چه رقمی است اما شنیده ام موتور سیکلت متعارف هشتصد میلیون است. یا قیمت سکه طلا که چند سال پیش برای هدیه به تازه عروس و داماد می‌خریدیم چهل هزار تومان اکنون شنیده ام چهل میلیون تومان است. 

دلار روزی هفت تومان بود و روزی ناباورانه هزار تومان شد. عده‌ای گفتند امریکا توطئه کرده که هزار تومانی که بزرگترین رقم اسکناس ما بود را به یک هزارم دلار کاهش دهد! هر تومان یک دهم سنت. حالا می‌گویند دلار از صدهزار تومان هم بالاتر رفته. این افزایش‌های نرخ تورم مثل آتش است که به جان اقتصاد و جامعه می‌افتد و هر آن شعله ور می‌شود. دوم، درک نرخ تصاعدی ساده است اما از چشم بسیاری دور می‌افتد. اخیراً شنیدم که نرخ دلار و طلا روزانه یک درصد افزایش می‌یافته. یک درصدبه نظر رقم کوچی است اما اگر این امر سه ماه مثلا نود روز ادامه یابد نرخ تورم سه ماهه می‌شود ۱/۰۱ به توان نود. محاسبه کنید می‌شود حدود ۲/۵ یعنی در نود روز یکصد و پنجاه در صد تورم. پس این روند ها را نباید دست کم گرفت. سوم، تورم از این ویژگی برخوردار است که چنان‌که در انتظارات مردم جایگیر شد، تحقق می‌یابد. مردم هم با رفتار خود آن را تشدید می‌کنند. در بسیاری از کشور‌های امریکای لاتین و افریقا و همچنین کشورهای اروپایی بعد از جنگ اول که دستخوش ابر تورم بودند مردم اول ماه حقوق خود را به دلار یا یورو (در سال‌های اخیر) و ارزهای معتبر تبدیل می‌کردند. آن‌ها ارز را طی ماه به تدریج بفروش می‌رساندند تا صرف معاش کنند، یا همان ابتدای ماه ذخیره مورد نیاز طول ماه را خریداری می‌کردند. این امر اقدام به ناچار در سطح فردی است، اما در سطح جامعه خود اقدامی تورم ساز نیز هست. سوم، حکومت‌ها در این شرایط تحت فشار قرار می‌گیرند تا حقوق کارمندان و کارگران را افزایش دهند وبه شرکت‌هایی که قادر به تامین هزینه‌های تورم نیستند کمک کنند، همچنین بودجه خود را افزایش دهند تا خدمات دولتی را در سطح فلاکت باری که به آن دچار است تداوم بخشند. برای این نیز به افزایش نقدینگی دست می‌زنند که هیمه اصلی تورم است. چهارم، هر چه نرخ تورم افزایش یابد کنترل آن مشکل تر است و اقدامات حادتری را طلب می‌کند که از مدیریت‌های ضعیف متعارف ساخته نیست. مرحوم فریدمن اقتصاد دان مشهور گفته بود که نباید تصور کنیم که وجود تورم در یک کشور فقط نشان از سوء مدیریت پولی یا بودجه‌ای است.

وجود تورم به معنی این است که بسیاری امور در سطح وسیع دچار سوء مدیریت است. حسن مدیریت بسیاری امور برای باز گردانده شدن یه وضع مناسب، کار بزرگی است. پنجم ، در همین راستا و اسباب نگرانی فرمایش اخیر نقل شده از ریاست محترم جمهور که منابع جمع آوری شده از افزایش قیمت بنزین صرف بهبود معاش مردم خواهد شد جای تامل دارد. این هم از معما‌ها است.

اگر فقط به من پول بدهید وضع من را بهتر کرده اید اگر به همه ما پول بدهید فقط تورم ایجاد کرده اید! افزایش معاش مردم نیازمند کالا است. بایستی تولید و تجارت و تجارت بین المللی افزایش یابد. برای این امور چه فکری کرده اید؟ به راه آن رییس جمهور سه چهار دوره قبل نروید، همان پول پاشی‌های پوپولیستی بعضاً شروع مراحلی بود که ما را به اینجا رساند.