اقتصاد ایران درگیر فروپاشی قدرت خریدکم در آمدها
ساعت 24 - تقابل مجلس و دولت در زمینه وضعیت اقتصادی و معیشت مردم ادامه دارد و هر کدام از این نهادها سعی دارند تا در مواجهه با مشکلات، توپ را به زمین دیگری بیاندازند.
امروز در ایران حرکت آرام اما پیوسته بخش بزرگی از طبقه متوسط به سمت ناامنی معیشتی را میبینیم؛ حرکتی که شاید در آمارهای رسمی بهوضوح دیده نشود اما در رفتارهای روزمره مردم کاملاً قابل لمس است
به تازگی مسعود پزشکیان گلایههایی از مجلس درباره وضعیت تنظیم بودجه و تاثیر آن بر اقتصاد کشور و تورم مطرح کرده و در مقابل برخی از نمایندگان مجلس با نقد صریح دولت و تیم اقتصادی دولت، میگویند مسئولیت وضعیت موجود کشور با دولت است و باید هرچه سریعتر کاری انجام شود.
«علی قنبری» اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با فرارو با بررسی این وضعیت گفت: اگر اقتصاد را نه از پشت میزهای سیاستگذاری، بلکه از زاویه معیشت خانوارها نگاه کنیم، به یک نتیجه ساده اما تکاندهنده میرسیم.
اقتصاد ایران درگیر فروپاشی قدرت خرید در قشر و دهک پایین خود شده است. این فروپاشی نه ناگهانی بوده و نه تصادفی بلکه محصول سالها تورم، سیاستهای پولی اشتباه و سیاستهای مالی ناکارآمد و ناتوانی ساختاری در تولید رشد واقعی است.
فقر امروز؛ نتیجه روند طبیعی کشور
این استاد اقتصاد افزود: آنچه امروز به شکل فقر دیده میشود، نتیجه طبیعی همین روند است، نه یک اتفاق مقطعی. اولین مسالهای که هر اقتصاددان، چه در بدنه دولت باشد و چه از بیرون نگاه کند با آن مواجه میشود، فقدان آمارهای شفاف و قابل اتکا در اقتصاد کشور است. ما درباره خط فقر، درآمد و حتی میزان واقعی دستمزدها با نوعی «ابهام ساختاری» روبهرو هستیم.
قنبری در ادامه گفت: آمارهای رسمی یا با تاخیر منتشر میشوند یا با معلومات همخوانی ندارند. به همین دلیل، خط فقر در ایران بیش از اینکه یک شاخص اقتصادی باشد، به یک عدد تقریبی تبدیل شده اما همین مقادیر ناقص هم نشان میدهد که هزینههای زندگی، فاصلههای چندبرابری با درآمد خانوار دارد. این یعنی اقتصاد وارد مرحلهای شده است که دیگر مساله فقط فقر نیست.
وی افزود: این وضعیت زمانی رخ میدهد که نرخ تورم به صورت مزمن از رشد دستمزد واقعی پیشی گرفته شود. در اقتصاد ایران، دقیقاً با همین پدیده مواجهیم. تورم نهتنها بالاست بلکه پایدار و انتظاری است. وقتی فعالان اقتصادی، خانوارها و حتی دولت فرض را بر تداوم تورم بالا میگذارند، همانطور هم رفتار میکنند. از قیمتگذاری تا تعیین دستمزد و حتی الگوی مصرف. در چنین فضایی، افزایش حقوق اسمی، بدون تورم، نهتنها مشکل را حل نمیکند بلکه میتواند چرخه تورمی را تشدید کند.
اقتصاد درگیر فروپاشی قدرت خرید در دهکهای پایین خود شده. این فروپاشی نه ناگهانی بوده و نه تصادفی بلکه محصول سالها تورم، سیاستهای پولی اشتباه و سیاستهای مالی ناکارآمد و ناتوانی ساختاری در تولید رشد واقعی است
قنبری گفت: پیامد تورم فقط کاهش قدرت خرید نیست. تورم، ساختار معیشت را بازآرایی میکند. سهم هزینه خوراک و مسکن را در سبد هزینه خانوار افزایش میدهد و هزینههای بهظاهر قابل حذف مانند آموزش، سلامت و فرهنگ به مرور از سبد معیشت خانوار کنار گذاشته میشوند. از نظر اقتصادی، این به معنای کاهش سرمایه انسانی در بلندمدت است. یعنی فقر امروز، فقر فردا را هم بازتولید میکند. این دقیقاً همان نقطهای است که بحران معیشت، از یک موضوع اقتصادی در یک بحران توسعهای تبدیل میشود. توسعه ایرانی