سطح نارضایتی مردم 92 درصد است
ساعت 24 - هادی خانیکی میگوید، مطالعات نشان میدهد سطح نارضایتی افکار عمومی به حدود ۹۲ درصد رسیده و شدت این نارضایتی در حال شتاب گرفتن است. سیاستورزی در امتداد گذشته کارآمد نیست و نیازمند تاسیس سیاستورزی جدید هستیم.
او باوردارد جامعه نسبت به آینده بیمناک است و دچار اکنونزدگی شده از سیاست ورزان به خصوص اصلاح طلبان میخواهم که سیاست ورزی را صرفا در جابه جایی و انتخابات نبییند و فروتنانه و صادقانه وارد گفت و گو با جامعه و شنیدن نارضایتیها و نقدها شوند.
به گزارش ایسنا، هادی خانیکی استاد دانشگاه در نشست بررسی آخرین تحولات اجتماعی ایران که پنجشنبه به همت حوزه تهران حزب توسعه ملی ایران اسلامی برگزار شد، گفت: امروز سالگرد درگذشت مجید تهرانیان و «روز ملی آینده» است؛ فردی که بحث آیندهنگری را در ایران مطرح کرد. او معتقد بود باید به دو مولفه «تغییرات اجتماعی» و «نسبت ما با آینده» توجه شود. .
وی با اشاره به انتخابات سال ۱۴۰۰ افزود: در انتخابات ۱۴۰۰ دو نگاه در اصلاحطلبان وجود داشت؛ اینکه وارد انتخابات شوند و به آقای همتی کاندیدای آن زمان رای دهند یا وارد انتخابات نشوند. در آن مقطع، سه پرسش اساسی مطرح شد؛ اینکه اقدام سیاسی چه زمینه اجتماعی دارد، تکلیف ما چیست و اصلاحطلبان چه باید کنند.
خانیکی ادامه داد: در همان مقطع مقرر شد مطالعهای برای آسیبشناسی اصلاحات در ایران انجام دهم که همزمان با بیماری من شد و این کار در بیمارستان ادامه پیدا کرد. نتیجه این آسیبشناسی نشان داد که در طول ۳۰ سال تلاش اصلاحطلبان، جامعه ایران به جامعهای متکثر، متنوع و سیال تبدیل شده و در این بیت ساختار حزبی در آن شکل نگرفته است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: این نتیجه بر اساس ۲۴ پژوهش و مطالعه ملی به دست آمده است که نشان میدهد سبک زندگی، دینداری، میزان مصرف رسانهای و فرهنگی، نگاه به انتخابات و احساس عدالت در جامعه ایران تغییر کرده است.
وی با تشریح عوامل اجتماعی موثر بر سیاست اصلاحطلبانه در «اکنونِ خطیر» ایران گفت: در این شرایط باید بدانیم در کدام زمین سیاست میورزیم و سیاستورزی در خلا انجام نمیشود. یکی از اشتباهات ما این است که زمانه خود را نمیشناسیم. نخستین الزام سیاستورزی اصلاحطلبانه، شناخت وضعیت کنونی است؛ ایران در وضعیت آرامی قرار ندارد و با «اکنونِ خطیر» مواجه است.
خانیکی افزود: بحرانها در هم تنیده شده و پدیدهای مطلق در حوزه اجتماعی و سیاسی وجود ندارد. حوزههای مختلف به هم گره خوردهاند، افقها کوتاه شده و جامعه با فرسایش اقتصادی، روانی و ارتباطی دستوپنجه نرم میکند. جامعه آسیبدیده و رنجور است و سیاستورزی با الگوهای گذشته پیش نمیرود و با تاکتیکهای انتخاباتی حل نمیشود. سیاستورزی امروز، اجتماعیشدن سیاست است.
وی ادامه داد: تغییرات جامعه ایران بهگونهای است که سیاست در زمینی تازه قرار گرفته است. جامعه ایران دچار تغییرات عمیق و چندجانبه شده؛ فردیت تقویت شده، ارزشهای مادی غلبه یافته، گسستهای نسلی و ارزشی رخ داده و تابآوری و تحمل اجتماعی کاهش یافته است. جامعه سرشار از خشم و فریاد شده است.
این فعال سیاسی با اشاره به تحولات نهادهای مرجع گفت: گروههای مرجع سیاسی، سنتی و اجتماعی تضعیف شدهاند و میدان سیاست از نهادها به زیستجهان مردم منتقل شده است. روز گذشته جلسهای میان آقای خاتمی و دانشجویان برگزار شد که در ذهن آنان، محیطزیست و زیست ایرانی اهمیت محوری داشت و فاصله معناداری با احزاب، نهادهای رسمی، دولت و حکومت دیده میشد. اگر اصلاحطلبی بخواهد با مختصات جامعه دیروز سیاستورزی کند، نمیتواند با جامعه امروز سخن بگوید.
خانیکی تاکید کرد: اشتباه است اگر تصور کنیم همسخنی با جامعه به معنای رادیکال شدن است؛ در حالی که میدان مشترک سیاستورزی تغییر کرده است. ما با نارضایتی طبقه متوسط مواجه هستیم؛ طبقهای که پایگاه اجتماعی سیاست دموکراتیک و آزادیخواهانه بود اما به دلیل شرایط اقتصادی، شاهد ریزش آن به سمت طبقات پایینتر هستیم.
وی افزود: امروز حتی استاد دانشگاه، هنرمند و روزنامهنگار را میتوان زیر خط فقر دید. افرادی که پیشتر سبک زندگی فرهنگی داشتند، اکنون توان آن را ندارند و دچار خشم شدهاند. این افراد در معرض ریزش اعتقادی، سیاسی و روانی قرار گرفتهاند و احساس سقوط و تبعیض دارند نه صرفا فشار اقتصادی.
این استاد دانشگاه گفت: در همه سطوح جامعه ایران احساس تبعیض وجود دارد و ریشه نارضایتیها به تبعیض بازمیگردد. طبقه متوسط مطالبهگر عدالت، معیشت و امنیت است، به وعدهها بیاعتماد شده و سطح نارضایتی بالایی دارد. اگر سیاستورزی اصلاحطلبانه نتواند خود را تغییر دهد، پایگاه اجتماعیاش را از دست خواهد داد. امروز «تبعیض» به مفهوم کانونی جامعه تبدیل شده است.
خانیکی با بیان اینکه با بحران شنیده نشدن مواجه هستیم، افزود: صدای مردم در حکومت شنیده نمیشود و صدای حکومت نیز در میان مردم شنیده نمیشود. دولت اعلام میکند پول ندارد، اما بیش از ۷۰ درصد جامعه این را باور نمیکنند و این خود ناشی از احساس تبعیض است. در جامعه حرف زیاد زده میشود، اما گفتوگوی موثر شکل نمیگیرد.