کد خبر 661387

پزشکیان به ایستگاه آخر رسیده است

روزهایی که معلوم شد کاندیداتوری مسعود پزشکیان از سوی نهادهای حکومتی که همه قدرت سیاسی را در اختیار دارند پذیرفته شده است بسیاری از سیاستمداران و آگاهان علاقه‌مند به سربلندی ایران‌زمین ناامید شدند. آن‌ها با شناختی که از نهادهای حکومتی و نیز کارنامه مسعود پزشکیان داشتند به این باور رسیدند که در بهترین حالت باید دوره چهارساله یکی از ضعیف‌ترین روسای‌جمهور را تحمل کنند.

شاید از بدشانسی پزشکیان بود که دونالد ترامپ توانست دموکرات‌های آمریکایی را شکست دهد و سیاست سختگیری و تحریم حداکثری را برای جمهوری اسلامی تدارک ببیند. در همین چارچوب حمله رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی و نیز جنگ ۱۲روزه مزید بر بدشانسی‌های مسعود پزشکیان بوده و هست. این رخدادها و نداشتن هیچ اختیاری در سیاست خارجی در نزد دولت و نهاد ریاست‌جمهوری کار را برای پزشکیان بدتر کرده و فشارهای حداکثری ادامه دارد.

مسعود پزشکیان برخلاف همه روسای‌جمهوری پس از جنگ تنهای تنها بوده و هست و به همین دلیل منتقدان تندروی وی او را مرعوب کرده و چاه وفاق را برایش حفر کردند. این سیاست سرتا پا اشتباه که برای پزشکیان طراحی شد یا خود به آن باور داشت راه را برای انتخاب مدیران نیرومند در بخش‌های اصلی اقتصاد به ویژه صنعت کشاورزی بست و البته شمار دیگری از وزیران به‌خصوص وزیر خارجه چندان دلواپسی را از اینکه رییس دولت به آن‌ها توجه کند یا نکند، ندارند زیرا در جایی دیگر اقامت گرفته‌اند.

برآیند این مجموعه رخدادها و پیامدهای آن‌ها در سیاست خارجی، سیاست داخلی و نیز در اقتصاد این شد که حالا پزشکیان را به ایستگاه آخر قطار رسانده است.

وی دو راه بیشتر ندارد: قطار را ترک کند و به حال خود واگذارد تا برایش راننده دیگری پیدا کنند یا اینکه پشت فرمان بنشیند و مسیر برعکس را طی کند. در این صورت می‌تواند امیدوار باشد نقدها را کاهش داده یا رفتارهای آزاردهنده منتقدان را به سوی حداکثری کردن یورش‌ها سوق دهد. در این صورت پزشکیان می‌تواند با استفاده از وضعیت جگرسوز شهروندان خود را در صف آن‌ها ببیند و هرچه دشواری وجود دارد را با شهروندان در میان بگذارد.

آیا پزشکیان توانایی و شهامت این رفتار را دارد؟ واقعیت این است که وی پل‌های پشت‌سر خود را تا اندازه قابل‌اعتنایی به ویژه در مناسبات با جریان‌های غیراصولگرا و مردم خراب کرده است. با این همه او هنوز دست‌کم در ظاهر و از نظر کسانی که به او رای دادند و حتی شهروندان کمتر سیاسی رییس دولت است و می‌تواند با کنار گذاشتن رودربایستی و نیز با استفاده از نیرومندترین کادرهای سیاسی و اقتصادی دست منتقدان را رو کرده و به شهروندان بگوید چرا نمی‌تواند اقتصاد را سامان دهد.

در حالی که صادرات نفت ایران به مسیری پرریسک افتاده و دولت در سوی تقاضا با انحصارگری مثل چین کمونیست روبه‌رو است مگر می‌شود بودجه کارشناسانه ریخت؟ مگر می‌شود در حالی که زیرساخت‌های کشور به دلیل نبود سرمایه ارزی و ریالی فرسوده شده است، تولید را روبه‌راه کرد؟ پزشکیان اگر بخواهد همچنان فرمانده قطار دولت باشد باید از رفتار این ۱۷ماه درس بگیرد و نترسد.