کد خبر 661453

دریک نوشته در گاردین ؛عراقچی به ترامپ اندرز داد

ادداشت عراقچی در گاردین یک روز پس از دیدار ترامپ و نتانیاهو:

ساعت 24 - سید عباس عراقچی در یادداشتی برای گاردین نوشت: رئیس‌جمهور آمریکا فریب خورده و اسرائیل را به عنوان متحدی قابل اعتماد و تهران را به عنوان دشمن دیده است. ما می‌گوییم او باید شواهد را بررسی کند و دیدگاه خود را بازنگری نماید.



ساعت 24 - سید عباس عراقچی در یادداشتی برای گاردین نوشت: رئیس‌جمهور آمریکا فریب خورده و اسرائیل را به عنوان متحدی قابل اعتماد و تهران را به عنوان دشمن دیده است. ما می‌گوییم او باید شواهد را بررسی کند و دیدگاه خود را بازنگری نماید.

به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در حالی که بنیامین نتانیاهو اوایل امسال به آرزوی خود برای کشاندن آمریکا به یک تقابل نظامی با ایران رسید، این موفقیت هزینه‌ای سنگین و بی‌سابقه برای اسرائیل داشت.

وقتی نتانیاهو از دونالد ترامپ درخواست کمک کرد تا از یک باتلاق بیرون بیاید، شمار فزاینده‌ای از آمریکایی‌ها آشکارا اذعان کردند که اسرائیل نه یک متحد، بلکه یک بار است. در سپتامبر، متحدان عرب آمریکا نیز به همان نتیجه رسیدند که ما ایرانیان همیشه تاکید کرده‌ایم: بی‌احتیاطی اسرائیل تهدیدی برای همه است.   این واقعیت راه را برای روابط کاملاً جدیدی باز می‌کند که ممکن است منطقه ما را دگرگون سازد. دولت آمریکا اکنون با یک معضل روبه‌رو است: می‌تواند به نوشتن چک‌های سفید برای اسرائیل با دلارهای مالیات‌دهندگان آمریکایی و اعتبار آمریکا ادامه دهد، یا بخشی از یک تغییر زمین‌لرزه‌ای به سوی بهتر شدن باشد.

سیاست غرب در دهه‌ها گذشته در قبال منطقه ما عمدتاً تحت تاثیر افسانه‌هایی شکل گرفته که از اسرائیل نشات گرفته‌اند. جنگ ژوئن به دلایل متعددی مهم بود، از جمله اینکه هزینه اشتباه غرب در تبدیل افسانه به استراتژی را آشکار کرد. اسرائیل و نیروهای وابسته به آن «پیروزی قاطع» ادعا می‌کنند و ایران ضعیف و بازدارنده باقی‌مانده است، اما عمق راهبردی گسترده ما – کشوری به‌اندازه اروپای غربی با جمعیتی ده برابر اسرائیل – باعث شد بیشتر استان‌هایمان از حمله اسرائیل مصون بمانند. در مقابل، تمام اسرائیلی‌ها قدرت نظامی ما را تجربه کردند. روایت شکست‌ناپذیری – که هسته افسانه‌سازی اسرائیل است – شکسته شده است.   بحران ساختگی برنامه هسته‌ای ایران نمونه‌ای است از اینکه چگونه داستان‌های ساخته‌شده در تل‌آویو و تبلیغ شده توسط نیروهای وابسته به اسرائیل، منجر به تقابل غیرضروری شده است. ما ایرانیان دهه‌هاست تاکید کرده‌ایم که به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. این ادعا نه یک تاکتیک، بلکه یک راهبرد است که بر اصول دینی، اخلاقی و امنیتی استوار است.

با این حال، در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، دولت آمریکا فریب خورد که ایران در حال فروپاشی است، که توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ برای ما حیاتی است و ترک توافق باعث می‌شود به سرعت تسلیم شویم. این افسانه‌ها واشنگتن را تشویق کرد تا چارچوب دیپلماتیک کارآمد را رها کند و به فشار حداکثری روی آورد که تنها «مقاومت حداکثری» به بار آورد.   تعداد فزاینده‌ای از آمریکایی‌ها – به‌ویژه کسانی که خواهان تمرکز بر بازسازی آمریکا هستند – آشکارا اذعان می‌کنند که پذیرش بی‌چون و چرای روایت‌های اسرائیل منابع آمریکا را هدر داده، اعتبار آمریکا را تضعیف کرده و این کشور را در مناقشاتی درگیر کرده که به منافع آمریکا خدمت نمی‌کنند. در دو سال گذشته، رژیم تل‌آویو ده‌ها هزار غیرنظامی فلسطینی در غزه را کشته و به لبنان، سوریه، ایران، یمن و حتی قطر حمله کرده است. تقریباً هر کشور دیگری در منطقه تهدید شده است. هیچ فرد مسئولیت‌پذیری این تجاوز را «دفاع از خود» نمی‌نامد.   نکته مثبت دیگر در تحولات اخیر، انگیزه جدید در منطقه برای مهار تهدید مشترک اسرائیل است. این موضوع موجب شده تا به توافق‌های به اصطلاح «ابراهیم» پایان داده شود و در را برای همکاری‌های نوین باز کند.   به من اطلاع داده شده که میان دوستان مشترک ایران و آمریکا، آمادگی بی‌سابقه‌ای برای تسهیل گفت‌وگو و تضمین اجرای کامل و قابل راستی‌آزمایی هر نتیجه مذاکره وجود دارد. این نویدبخش است. با وجود حمله اسرائیل به دیپلماسی در مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، ایران همچنان آماده توافقی است که بر اساس احترام و منافع متقابل باشد.   این هدف منوط به پذیرش آمریکا است که مذاکره با تحمیل شروط تسلیم متفاوت است. مردم ما به خوبی آگاهند که رئیس‌جمهور ترامپ اولین رئیس‌جمهور آمریکا نیست که به آن‌ها حمله کرده و تجربه‌های فاجعه‌بار تعامل با آمریکا را دیده‌اند. اگر رئیس‌جمهور ترامپ بخواهد اعتماد آن‌ها را جلب کند و به وعده‌های خود به هوادارانش عمل نماید، باید کاری را انجام دهد که هیچ یک از پیشینیانش نتوانسته‌اند: پایان دادن به بحران غیرضروری از طریق صلح و دیپلماسی. اولین گام، خطاب قرار دادن ملت ایران با زبانی محترمانه است، بدون هیچ «اگر» و «اما». ایران هرگز خواهان جنگ با آمریکا نبوده است: خویشتنداری ژنرال‌های ما در ژوئن – تنها دلیل باقی ماندن تاسیسات نظامی آمریکا در منطقه – این نکته را ثابت می‌کند. این خویشتنداری نباید به ضعف تعبیر شود یا تصور شود که بی‌پایان است.   جهان همچنین باید بداند که ایرانیان هرگز از حقوق خود کوتاه نخواهند آمد. این حقوق، که شامل دسترسی به تمام جنبه‌های فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز است، توسط همه امضاکنندگان معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای تضمین شده است. ما از مذاکرات جدی برای دستیابی به توافق عادلانه نمی‌ترسیم. چنین توافقی باید شامل لغو تحریم‌ها به صورت ملموس و قابل راستی‌آزمایی باشد. تحولات منطقه می‌تواند امکان اجرای تفاهم‌ها را به روشی کاملاً جدید فراهم کند.   برای کسانی که آماده‌اند به جایی بروند که هیچ کس قبلاً نرفته، فرصت کوتاهی وجود دارد. خوش‌شانسی به شجاعان روی می‌آورد و شکستن یک چرخه شوم، شجاعت بیشتری می‌طلبد تا صرفاً ادامه دادن آن.