رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 120859

وقتی پزشک هم از بیمار ایدزی میگریزد!

وقتی پزشک هم از بیمار ایدزی می‌گریزد

هرساله وقتی روز جهانی ایدز از راه می‌رسد، در جای‌جای شهرمان تابلوهای تبلیغاتی بزرگی را می‌بینیم که پر است از شعارهائی که می‌خواهند مفاهیم زیادی را به خواننده انتقال دهند. به جرأت می‌توان گفت یکی از محورهائی که در این شعارهای تبلیغاتی بسیار بر روی آن تأکید می‌شود، مقوله حمایت از بیمار ایدزی است؛ مقوله‌ای کاملاً تکراری اما فراموش شده!
می‌خواهیم امروز هر پزشکی که این نوشته‌ها را مطالعه می‌کند از خود این سؤال را بکند که اگر روزی متوجه شود بیماری که روبه‌رویش نشسته یک بیمار ایدزی است چه برخوردی با وی خواهد کرد؟ و چه سخت است که بیماری از روی بی‌کسی آن هنگام که به پزشک مراجعه می‌کند، پزشک هم او را از مطبش بیرون بیندازد. به‌راستی چه بر سر پزشک‌ها آمده که او با آن‌همه پاکی و صداقتی که در کار و حرفه‌اش دارد همان ذهنیتی را نسبت به یک بیمار ایدزی دارد که عامه مردم دارند. مگر نه اینکه یک پزشک باید در هر حالی مرهم دردهای بیمارش باشد، پس چرا وقتی یک بیمار ایدزی به مطبش مراجعه می‌کند و از او درمان، مهربانی و شفا می‌خواهد، با برخوردی مواجه می‌شود که آرزوی مرگ خود را می‌کند.
ذهنیت‌های غلط جامعه سبب شده که در هر محفلی اگر صحبت از ایدز به میان بیاید همه فکرها به آن سمت و سوئی می‌رود که فلان بیمار ایدزی یا معتاد تزریقی بوده یا یک رفتار جنسی پرخطر انجام داده است و همین فکرها کافی است که به یک بیمار ایدزی به دید یک انسان آلوده و پلید بنگریم و طبیعتاً از او فراری باشیم. به واقع، این ذهنیت یک فاجعه است اما اینکه یک پزشک هم از یک‌چنین موج فکری تبعیت کند چه باید گفت؟ البته تنها در کشور ما نیست که پزشکان با این‌چنین دیدی به یک بیمار ایدزی می‌نگرند، بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر جهان هم همین تفکر جا افتاده است که یک بیمار ایدزی به‌راستی هیچ جائی نداشته باشد. اما این خود دلیل نمی‌شود که چون در کشورهای دیگر این‌طور است پس ما هم باید بدین‌گونه باشیم، چرا که پزشک ایرانی با آن‌همه سفیدی و پاکی نباید دستخوش جو بد ایدز در جهان شود و یک چنین جبهه‌ای را نسبت بدان بگیرد.
● ذهنیت‌ها باید عوض شوند...
اعتراف می‌کنم که جمله بسیار سنگینی است اما همیشه جبهه‌های فکری بالاخره در یک‌جائی شروع شدند که در نهایت توانستند جریان‌ساز شوند. بالاخره نمی‌شود دست روی دست گذاشت و دید که این تفکرات و ذهنیت‌های غلط روزبه‌روز پزشکان بیشتری را گرفتار کند. این وظیفه پزشک است که با هنرخود این اوضاع را عوض کند. یک بیمار ایدزی صرف‌نظر از همه دردهائی که بیماری‌اش برایش به ارمغان می‌آورد دردهای دیگری هم دارد. محیط کارش او را طرد می‌کند. همین‌که همکارانش متوجه شوند او ایدز دارد صبح روز بعد نامه اخراجش روی میز کارش است. در محیط منزل هم که اوضاع جور دیگری است. همسر و فرزندان دیگر او را نمی‌شناسند. با او به دید یک انسان گنه‌کار می‌نگرند. دختر کوچولویش دیگر با او بازی نمی‌کند. پسرش جوابش را نمی‌دهد.
شب‌ها وقتی به خانه برمی‌گردد همه خود را به خواب می‌زنند که نکند پدر بیمارشان نزدیک او شد، چرا که پدر دیگر پدر قبلی نیست؛ حالا او یک بیمار بسیار خطرناک است که باید از او گریزان بود. حالا یک چنین بیماری که حتی در منزلش هم جای ندارد با کوله‌باری از ناامیدی و دردهای جسمی و از آن مهمتر فشارهای روحی به تنها امیدش یعنی پزشک معالجش مراجعه می‌کند. اما دردناک‌تر از این دیگر وجود ندارد که از منشی مطب بشنود که آقای دکتر فرمودند که از مطب بیرون بروید، چرا که دکتر بیماران ایدزی را نمی‌پذیرد؛ تازه می‌فهمد دلیل آن جمله‌ای که روی دیوار نوشته شده بود چیست که اگر بیماری خاصی دارید (از قبیل ایدز) حتماً با پزشک معالجتان در میان بگذارید.
به‌راستی چقدر دردناک است که برخی همکاران زحمتکش و باصفایمان این‌گونه دستخوش ذهنیت‌های غلط جامعه قرار می‌گیرند و یک‌چنین برخوردهائی را از خودشان به نمایش می‌گذارند.
اگر شما با یک بیمار ایدزی به صحبت می‌نشینید و او با تنفر فراوان از برخوردهای بد جامعه سخن می‌گوید این بی‌دلیل نیست. اگر امروز پیدا می‌شوند بیماران ایدزی که با تنفر فراوان می‌خواهند همه مردم را آلوده به ایدز ببینند تا دلشان خنک شود این بی‌دلیل نیست. همه اینها ریشه در برخوردهای غلطی دارد که از مردم به اصطلاح سالم جامعه سرزده است. نباید کاری کرد که مردم دیگر دستان شفابخش یک پزشک را باور نداشته باشند. نباید کاری کرد که اعتماد مردم به این فرشتگان الهی از میان رود. نباید جایگاه والای خود را از دست داد. نباید....

دکتر کیوان رضوانی

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها