گفتگو با دختر جنجالی اهواز؛ بدون بازرسی رفتم استادیوم!
ساعت24-«جونکو تابی» اولین بانویی بود که در ۱۹۷۵ موفق شد به اورست صعود کند.«ویکتوریا وودهال» نخستین زنی که در سال ۱۸۷۲ جسارت به خرج داد و نامزد ریاستجمهوری در آمریکا شد. «آملیا ارهارت» خلبان امریکایی نخستین زنی است که در ۱۹۳۷ پروازی تک نفره در عرض اقیانوس اطلس انجام داد.
همواره اولین بودن جذاب است و مخاطرهآمیز. حضور در استادیوم آن هم درست پس از آنکه اعلام شد پرونده این ماجرا بسته شده است به اندازه کافی ماجراجویانه به نظر میرسد، چه برسد به اینکه این حضور با هیبت و شکل و شمایل مردانه رقم بخورد. شبنم دختریست که با حضور در استادیوم الغدیر خبرساز شد. گفتگوی اختصاصی آیاسپورت را با این هوادار پرسپولیس بخوانید.
برای شروع، مشکلی ندارید که نام تان را بپرسیم.
شبنم، 24 ساله. دانشجوی حسابداری، متولد اهواز. از بچگی هم عاشق پرسپولیس بودم.
چطور شد که به پرسپولیس علاقمند شدید؟
مادرم پرسپولیسی بود و من هم به خاطر علاقه به مامان، از بچگی او را همراهی میکردم. همه لباسهایم را قرمز انتخاب میکردم و بعضی فوتبالها را هم نگاه میکردم.
4
آیا به واسطه این علاقه از جانب دوستان، اقوام و آشنایان طعنه نشنیدید؟ به هرحال هستند کسانی که هواداری فوتبال رو مختص پسران میدونند.
خیلی موقعها طعنه شنیدم و به شدت از این جمله بیزارم که « دخترو چه به فوتبال! پولش رو اونا میگیرن، حرصش رو شما میخورید و ...» در جواب این حرفها فقط تاسف میخوردم که کروموزومها و جنسیت چه ربطی به علاقه فرد میتواند داشته باشد؟ بهترین آشپزها و خیاطها میتوانند مرد باشند... درک فوتبالی یک دختر هم میتواند از خیلی آقایان بیشتر باشد...
آیا هرگز به تفاوتی میان خود و همجنسانتان پی بردید؟ هرگز گذرتان به مشاورین مدرسه افتاد؟
از همان ابتدا تفاوت وجود داشت، دخترهای فوتبالی تعدادشان زیاد نبود. ولی من افرادی که مثل خودم بودند را برای دوستی انتخاب میکردم. اینطوری تحمل همه چیز راحتتر بود. تفاوت هم طوری نیست که نیاز به مشاوره داشته باشد. یک نفر به فیلم و سریال علاقه دارد. یکی به موزیک. من هم ورزش. واقعا خیلی عجیب نیست!
1
موقع رد شدن از گیت و بازرسی به مشکل بر نخوردید؟
به خاطر تغییر زمان بازی، و اینکه روز وسط هفته بود در ساعتی که من میخواستم وارد بشوم ازدحام جمعیت به شدت زیاد بود. خیلیها از سرکار آمده بودند... و افرادی که همراه من بودند، (اعضای خانواده و فامیلم) شروع کردند به جو دادن که بازی شروع شد، هل بدید. گیت رو باز کنید و ... درست همون لحظه کنترل گیت از دستشان خارج شد. و من عملا بدون بازرسی توانستم بروم داخل!
چند نفر به شما کمک کردند؟
هشت نفر دور من بودند و با من وارد شدند. سی تا چهل نفر از دوستان و آشنایان هم توی جایگاه بودن که به آنها ملحق شدیم. خیلیها را به زحمت انداختم. ولی ارزشش را داشت.
چطور به این ترکیب رسیدید؟ منظورم ریش و مدل موهای تان است؟
خیلی اتفاقی. امتحان میکردیم من و زینب. فقط میخواستم پسر باشم... هر چه شد حالا! حتی به کوتاه کردن موهایم هم فکر کردم. شب قبل از بازی با بغض ناخنهایم را از ته کوتاه کردم. سخت بود واقعا.
قطعا موی خودتان نیست. درست می گویم؟
بله پوستیژ است. (موی مصنوعی) لطفا برای انتشار عکسها هم روی این موضوع تاکید کنید.
انگار سختترین بخش ماجرا گذشتن از گیت و بازرسی است!
دقیقا. خدا را شکر من بازرسی نشدم.
دوستتان زینب چند ورود موفق داشته؟
بله. زینب فیزیکش پسرانه است. هر بازی میتواند برود.
2
ریشتان با مداد و ماژیک است یا مو و گریم حرفهای؟
ریشم را با قلم مو و رنگ مو تیره روی پوستم کشیدم... دو روز بعد از این ماجرا هنوز رنگش رو چهره من مانده.
اصولا یک دختر هوادار چه خصوصیاتی دارد؟ تصور عامه این است که دخترها فقط با مشاهده چشم و ابروی بازیکن هوادارش میشوند! آیا این درست است؟ بازیکنان محبوبتان چه کسانی بودند؟
من از سیزده سالگی روزنامه میخواندم و مقاله مینوشتم. تحلیل میخواندم و حتی خیلی حرفهای و علمی کتاب میخواندم و به ورزش فوتبال علاقه داشتم و شدیدا مخالف بازیکن پرستی هستم. بازیکن مورد علاقهم علی آقا کریمی هست. و رئالی سرسختم... راموس رو این زمین خدای من است.
3
از چه زمانی رویای رفتن به استادیوم در شما شکل گرفت؟
از زمانی که فوتبال را دنبال میکردم. همیشه پای تلویزیون گوشم صدای سکوها را دنبال میکرد تا صدای گزارشگر و همراه با آنها شعار میخواندم.
پس سکوها را می شناسید؟ چند تا از چهرههای معروف سکوها را میشناسید؟ چند تا از کریهای معروف را میتوانید بگوئید؟ و اگر یه روزی وارد آزادی بشوید کدوم جایگاه رو انتخاب میکنید؟
سکوها آزادی را تا حدودی میشناسم. 21 و 36 سکوهای مورد علاقم هستند. بی شک 36.
چه راهکاری پیشنهادی میدهید برای حل مسئله حضور خانوادهها در استادیوم؟
اول از استادیوم آزادی و بازیهای ملی شروع کنند. گیت ورودی و خروجی جدا بگذارند. جایگاه اختصاصی تعیین کنند. ضمن اینکه همه خانومها را از درب خروجی با اتوبوس تا یک محل دور از استادیوم انتقال بدهند. اینطوری موضوع عدم امنیت هم حل میشود. راه حل بعدی این است بازیهایی که تماشاگران را محروم میکنند به جای ورزشگاه خالی اجازه بدهند خانومها بیایند به طور امتحانی. اینطوری مردها یاد می گیرند که هر موقع فحش بدهند بازی بعدی ما خانومها روی صندلیها مینشینیم. اما حالت بهترش این است که کل اعضای یک خانواده بتوانند یک مسابقه را با هم تماشا کنند.
ورود خانمها باعث بهبود وضع اسفبار ورزشگاهها میشود یا بی تاثیر است؟
بله صد در صد، همین الان در جایگاهی که من نشسته بودم، وقتی متوجه حضور یک خانم شدند از دادن شعارهای منشوری خودداری کردند و همه رعایت حضور من را میکردند.
فکر میکنید با حضور خانمها فضای استادیوم تلطیف میشود؟
قطعا همینطور است. در این مورد مطمئنم. تجربه من، زینب و همه دخترانی که تجربه استادیوم دارند هم گواه این موضوع است.
«کتی سوییتزر» اولین زنی بود که در مسابقه ماراتن بوستون به سال ۱۹۶۷ که فقط مخصوص مردها بود تا خط پایان دوید. در طول مسیر چند بار مورد تهاجم واقع شد اما تا پایان ادامه داد. دورنمای شما چیست؟ آیا این مسیر رو تا خط پایان دنبال میکنید؟ چه احساسی دارید که در آینده نه چندان دور که این محدودیت برداشته شود، از شما بعنوان اولینها یاد خواهد شد؟
ما از این ریسک کردنها و تلاشها هدفی را دنبال میکنیم. آن هم رسیدن به حقمان است. حتما انتهای این مسیر، برد از آن ماست. طبیعتا خوشحالم از این بابت. یک روز دختران ما افتخار میکننئ که مادری داشتند که برای حق خودش، جامعه زنان و دختران آینده جنگید.
سوال آخر؟ منقلب نشدید؟
به هیچ عنوان!
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.