رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 331627

کمالوندی: احتمال تغییر برجام با همکاری اروپا نزدیک به صفر است/در برجام پیش‌بینی الحاقیه و اصلاحیه وجود ندارد

ساعت24-آینده برجام به یکی از موضوعات روز تبدیل شده است. برجام چه خواهد شد و ترامپ با این توافق بین المللی چه خواهد کرد؟ بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی در گفتگوی مشروح با خبرنگاران عصرایران تلاش کرد ضمن تشریح وضعیت فعلی فعالیت های هسته ای ایران به آینده برجام و گزینه های مختلف قابل تصور درباره تصمیمات ترامپ علیه برجام بپردازد.

کمالوندی
بهروز کمالوندی سخنگویی حوزه ایی را برعهده دارد که سخن گویان و تصمیم گیران آن در داخل کم نیستند.


وی در سوابق خود سفیر ایران در کشورهای زیمبابوه و اندونزی بود و به عنوان دیپلمات ارشد نیز سفارتخانه های ایران در سوئد، اسپانیا، قبرس و ایتالیا نیز فعالیت کرده است. او همچنین در سمت های معاونت اداری - مالی، اداره کشورهای آمریکای لاتین و معاونت آمریکای وزارت خارجه نیز کارکرده است.

کمالوندی معاون امور بین الملل، حقوقی و مجلس و سخنگوی این سازمان در این مصاحبه که در تحریریه عصرایران برگزار شد به بخش های مختلف فعالیت های هسته ای ایران و ابعاد توافق برجام و آینده آن اشاره می کند.

متن کامل این مصاحبه از نظر مخاطبان می گذرد.

*در سالی که گذشت دستاورد ما در بخش هسته‌ای در کشور چه بود و اشاره‌ای هم داشته باشید که با توجه نزدیک بودن دهه فجر، آیا پروژه خاصی برای رونمایی دارید یا خیر برای بیست فروردین که روز فناوری هسته‌ای است چطور؟

یکسری کارهای معمول و متداول توسط پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای که عمدتا روی حوزه پزشکی هسته‌ای و نیاز دارویی مردم در حال انجام است. مثل اف دی جی در کرج، تاسیساتی برای جی ام پی به معنی تولید خوب و تولیدی که تمیز است، در دست ساخت است. چون استاندارد دارو خیلی مهم است باید استانداردهای کلاس بالا باشد که در این زمینه‌ها کار‌هایی انجام شده است. این قبیل مسائل اهمیت زیادی دارد چون با سلامت انسان‌ها سر و کار دارد.

ما در حال صادر کردن رادیو دارو به خیلی از کشورها هستیم. بعضی از مواد اولیه را وارد می‌کنیم اما برنامه داریم، مواد اولیه را هم خودمان تولید کنیم و زمینه‌اش وجود دارد البته در برجام هم برای این کار پیش بینی‌هایی صورت گرفته و هیچ مانعی در این مسیر نداریم. حتی مواردی که به حوزه بازفراوری می‌رسد، بازفراوری ظاهرش طوری است که یک عده فکر می‌کنند برجام جلوی بازفراوری را گرفته در حالی که در رابطه با کارهای تولید رادیو دارو که نیاز به بازفراوری دارد در برجام منعی ندارد.

یکسری کارهای دیگر هم داریم که به طبع برجام پیش آمده است، و دو کار عمده است؛ یکی در ارتباط با مدرن‌سازی راکتور اراک است که اسمش "راکتور آب سنگین خنداب" است که البته این راکتور از نظر جغرافیا به خنداب نزدیک و در واقع چسبیده به خنداب است. این راکتور در حال مدرن‌‌سازی است و نهایتا نصب که به خوبی پیش می‌رود. متاسفانه بعضی‌ها طوری تبلیغات می‌کردند که گوئی این راکتور یک راکتور در حال کار بوده که برجام آن را متوقف کرده است. در حالی که طراحی آن را خودمان انجام می‌دهیم ولی بازبینی طرح توسط چینی‌ها انجام می‌شود. این طرح عملا سه مرحله دارد که ما یک مرحله را کاملا تمام کردیم و بعبارتی مرحله مقدماتی یا طراحی اولیه انجام شده و چینی‌ها هم تایید کردند. مرحله دوم که مرحله طراحی تفصیلی است. کارهای آن هم در حال انجام شدن و قراردادهای آن هم توافق شده است و فکر می‌کنم ظرف چهار تا پنج ماه آینده این مرحله را تمام کنیم، بعد از آن هم بحث‌های مهندسی است

مورد بعدی در رابطه با بحث برجام، موضوع ایزوتوپ پایدار است، ایزوتوپ پایدار استفاده‌های مختلفی دارد که ما تاکنون تولید کننده نبوده ایم ولی بنا است که تولید کننده ایزوتوپ پایدار باشیم.

پروژه آن هم با روس‌ها انجام می‌شود و الان هم قراردادهایش بسته شده است و الان در مرحله نصب آبشارهای نمونه هستیم و بعد از آن به سمت آبشارهای اصلی و تولید خواهیم رفت و ما حداقل دو ایزوتوپ پایدار را تولید خواهیم کرد؛ فرق ایزوتوپ‌های پایدار با ایزوتوپ‌های با مصرف دارویی همان طور که از اسمش پیداست؛ ایزوتوپ پایدار، پایدار و با دوام است استفاده‌ای صنعتی و دارویی- پزشکی دارد. تعداد دو سه کشور بیشتر هم آن را تولید نمی‌کنند. البته روس‌ها با تعداد زیادی ایزوتوپ مشغول تولید هستند. ما دو سه نمونه پر مصرف آن را قرار است تولید کنیم که انشاءالله مقدمه‌ای شود تا در این زمینه هم تکنولوژی‌ ما توسعه پیدا کند.

دسته دیگر هم کارهای بلند مدت است. مثل نیروگاه، در حال حاضر کارهای مربوط به دو نیروگاه انجام شده و به مرحله گودبرداری‌ها رسیده است. و براساس برنامه زمان بندی، شش سال دیگر ما باید اولین نیروگاه را افتتاح کنیم. دو سال بعد از آن هم نیروگاه بعدی را که جمعا سه نیروگاه خواهند شد.

در طول هشت سال آینده این اقدامات کارهای بلند مدت و مهمی است. سرمایه گذاری دو نیروگاه حدود ده میلیارد دلار و کار بسیار بزرگی است. البته ما باید نیروگاه‌های بیشتری داشته باشیم ولی در این زمینه مسئله اصلی، مسئله اقتصادی آن است چون هزینه بر است. با توجه به اینکه کشورهای دنیا معمولا در احداث این گونه نیروگاه‌ها روی بودجه‌های خودشان حساب نمی‌کنند و روش‌هایی که من یک نمونه‌اش را اشاره کردم مثل
بی‌ او او (BOO) یا بی او تی(BOT) به شکل‌های مختلفی انجام می‌شود که ما مشغول بررسی و مذاکره در این خصوص هستیم.

در زمینه‌های دیگر مثل لیزرهای پزشکی و لیزرهای صنعتی مشغول اقدام و فعالیت هستیم. در دنیای لیزر توان لیزر مهم است اینکه شما با چند وات می‌توانید، تولید کنید و چقدر از آن استفاده پزشکی دارد و چقدر استفاده صنعتی دارد و حتی چقدر استفاده نظامی دارد. ما در بالا بردن توان لیزری‌مان شرایط نسبتا خوبی داریم و آینده خوبی هم در پیش است. به طور مثال کریستال‌هایی تولید می‌کنیم که چین هم نمی‌تواند مشابه آن را تولید کند، مثل کریستال پانزده سانت. اینها دانش و تکنولوژی است که البته باید آرام آرام صنعتی و تجاری شود و بعد از صنعتی شدن باید قابلیت رقابت هم داشته باشد.

یک زمان است که هیچی ندارید یک زمان دارید ولی اقتصادی نیست اما زمانی که بتوانید آن را اقتصادی کنید در کلاس بالاتری قرار می‌گیرید؛ در حال حاضر هم در این زمینه ما در چنین وضعیتی هستیم و برای بیست فروردین هم یک تعدادی از این پیشرفت‌ها به موقع رونمایی می‌شود.

*با این تحولاتی که به ویژه در رفتارهای ترامپ و آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها دیده می‌شود، شما چه آینده‌ای را برای برجام و فعالیت‌های اتمی ایران پیش بینی می‌کنید، به ویژه که الان در سه ماه آینده مهمترین سوال شاید این باشد در صورتیکه لغو تحریم‌ها علیه ایران تمدید نشود آیا حیات برجام تمام می‌شود یا خیر همچنان می‌تواند به حیات خودش ادامه دهد؟

برجام چند بُعد دارد یک بُعد سیاسی و یک بُعد حقوقی، یک بُعد اقتصادی و تحریمی‌، برجام وقتی متولد شد یک آثاری را گذاشت ولو اینکه امروز هم از بین برود آن آثار به این سادگی نمی‌تواند حذف شود.

اولین اثرش رها شدن جمهوری اسلامی از فشارهایی بود که در نتیجه شش قطعنامه سنگین فصل هفت شورای امنیت بر آن وارد شده بود، حتی اگر امروز هم تعلیق‌ها توسط آمریکا امضاء نشود و برجام به هم بخورد، دوباره زنده کردن آن شش قطعنامه برای آنها خیلی کار ساده‌ای نیست مگر یک سازوکاری راه بیندازند برای نظارت بر تعهدات ما، و آنها بتوانند، اثبات کنند جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود پایبند نیست که عملا چنین اتفاقی از جانب ما نمی‌افتد.

*بخشی از تحریم‌ها از طرف شورای امنیت بود و بخشی هم از جانب آمریکا، تحریم‌های یکجانبه آمریکا به صورت طبیعی قابل بازگشت است؟

بله تحریم‌های یکجانبه هم در دو بخش بوده که یک بخش تحریم‌های اولیه که همچنان وجود دارد. یعنی یک شخص آمریکایی اعم از حقیقی و حقوقی نمی‌تواند در ایران سرمایه گذاری کند. این شخص حقیقی- حقوقی را تعریف کردند، یکبار گفتند 75 درصد سهام شرکت آمریکایی باشد بعد گفتند 50 درصد بعد هم 25 درصد، نوع دوم تحریم‌های آمریکا یعنی تحریم‌های ثانویه است که برای غیر آمریکایی‌ها تدوین شده است. براساس این تحریم اگر شخصی در ایران سرمایه گذاری کند دیگر از سرمایه گذاری در آمریکا محروم می‌شود.

اتفاقی که افتاد این بود که اسقاطیه‌ها این نوع تحریم‌ها را تعلیق می‌کند. ببینید در این وضعیت مهم این است که ما درست بازی کنیم. در حال حاضر که آمریکا به تنهایی این تحریم‌های اولیه را دنبال می‌کند کارش فوق العاده سخت است و اثر بخشی این تحریم‌ها به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد. همچنین اروپایی‌ها هم حتی گفتند در این زمینه دنبال مکانیزم‌هایی هستند که از شرکت‌های خود حمایت کرده تا آنها به دلیل سرمایه گذاری در ایران آسیب نبینند.

*یعنی در وضعیت برجام منهای آمریکا؟

بله این تلقی اروپایی‌هاست و آمریکایی‌ها هم به همین دلیل خیلی برایشان مهم است که اروپا را همراه داشته باشند، همان طور که برای ما مهم است برای آنها هم این موضوع مهم است؛ در شرایط کنونی بازی به این شکل پیش رفته که اروپا سمت چه کسی قرار می‌گیرد و این برای ما خیلی تعیین کننده خواهد بود .

من در شکل‌گیری اتحادیه اروپا آنجا بودم یعنی در سال‌های اواخر دهه 1360که اتحادیه داشت شکل می‌گرفت. آن موقع می‌دیدیم که یک اتحادیه‌ای در حال شکل‌گیری است که به سختی دارند به هم نزدیک می‌شوند. مکانیزم‌هایی که درست کردند این بود که ابتدا از نظر اقتصادی کنار هم قرار گرفتند و بعد آرام آرام از نظر سیاسی متحد شدند. البته در حال حاضر از لحاظ امنیتی کنار هم نیستند و به ناتو و آمریکا گره خورده‌‌اند.

می‌توان گفت که اتحادیه اروپا در اقتصاد با هم هستند اما در امنیت به آمریکا گره خورده‌‌اند. با این حال از طرف دیگر هم به ما گره خورده‌‌اند یعنی حرفی که خانم موگرینی گفت نشانه خوبی بود. او گفت اگر چه رابطه ما با ایران به لحاظ اقتصادی چهار دهم درصد حجم کل روابط اقتصادی اروپا با دنیاست بنابراین عدد زیاد مهمی نیست اما ما بر مبنای این چهار دهم درصد یا نیم درصد محاسباتمان را با ایران نمی‌چینیم ما براساس ضریب اهمیت ایران در امنیت اروپا روابطمان را با ایران تنظیم می‌کنیم.

این موضوع نیز به مسائل منطقه، سیل مهاجرین، مسائل تروریزم و غیره گره خورده است. بنابراین چنین موضوعاتی باعث می‌شود که اروپایی‌ها برای قرار گیری در کنار آمریکا کمی احتیاط کنند اما دنیای سیاست دنیای واقعگرایی و دنیای قدرت است اصلا دنیای سیاست به معنی دنیای قدرت است. موضوع علم سیاست موضوع قدرت است. در عالم قدرت فضا و شرایط فرق می‌کند. در عالم قدرت که در آن واقع گرایی وجود دارد بالاخره هر کشوری محاسبات خودش را دارد. محاسبات در این عالم هم بر اساس منافع خودی و در عین حال ملاحظه و بررسی منافع و مواضع قدرت‌ها و دیگران صورت می‌گیرد.

*پیش بینی شما در مورد اتفاقات آینده چیست، آقای ترامپ گفته که در سه ماه آینده تحریم‌ها را تعلیق نمی‌کند، در چنین وضعیتی نقش اروپا بسیار مهم می‌شود یعنی از یک طرف باید از اعتبار خودش و اعتبار برجام به عنوان راه حل جهانی دفاع کند و از طرف دیگر باید با این وضعیت آمریکا هم کنار بیاید، پیش بینی شما چیست؟

در عالم سیاست هیچ وقت یک دیپلمات نمی‌گوید یا نمی‌نویسد که چه اتفاقی می‌افتد، چون در عالم سیاست هیچ چیزی قطعیت ندارد، مثلا شما می‌گویید با ترکیه در مورد کشور عراق چه کار کنیم، اگر منظورتان کردستان است باید گفت که در کردستان می‌توانیم تا اندازه زیادی همراه باشیم اما در رابطه با سوریه احتمالاً مقابل یکدیگر هستیم.

پس بر مبنای مصالح، منافع و واقعیت‌ها روابط خود با ترکیه را تنظیم می‌کنیم. مجموعه‌ای از موضوعات است که برای ما مشخص می‌کند چه چیزهایی باید بدهیم و چه چیزهایی باید بگیریم. این عالم، عالم بده بستان است آخر باید ببینیم سر چه چیزی معامله و چقدر معامله می‌کنیم. این آدمی که ما با آن مواجه هستیم (ترامپ) نیز یک تاجر است که می‌خواهد بخرد و البته ارزان هم می‌خواهد بخرد.

من سخنرانی اخیر ترامپ در کنگره را مستقیم گوش می‌کردم و معلوم بود که صحبت‌های ایشان صحبت‌های یک تاجر است. از جمله بحث‌هایش این بود که من دستور دادم بیست میلیارد دلار کمک به کشورهایی که علیه ما رای داده‌‌اند را دیگر به آنها اختصاص ندهند، به عبارتی چون آنجا به نفع ما (آمریکا) رای ندادند اینجا دلیلی ندارد که پول به آنها بدهیم. این نگاه سیاسی نیست بلکه یک نگاه تجاری است. البته در آمریکا خیلی از نخبه‌های دولتی سعی کردند این نگاه ترامپ راکنترل کنند ولی بالاخره یکجایی خودش را نشان می‌دهد که ترامپ آدم سیاست نیست.

باید دید که این آدم تا چه ‌‌اندازه حاضر است هزینه دهد تا تهدیدهایش را عملی کند. ممکن است در یک زمانی همه چیز را در یک کفه بگذارد و به کشورهای دیگر دنیا از جمله اروپا بگوید من راه شما را می‌بندم و یا باید با ایران این گونه که من می‌خواهم رفتار کنید.

*یعنی به نظر شما آیا ترامپ بر سر برجام با اروپا به یک رویارویی می‌رسد، آیا اروپایی‌ها دنبال این هستند که مثلا یک امتیازی به ترامپ بدهند برای اینکه در برجام بتوانند از ترامپ یک امتیازی بگیرند؟ وزیر خارجه اخیرا گفته بود یک سری کمیته‌های کاری تشکیل شده است و در این کمیته‌ها موضوع موشکی و موضوع منطقه‌ای ایران را هم مطرح کرده‌‌اند و این ایده هم مطرح شد که اروپا دنبال این است که در موضوع دیگری یک امتیازی به ترامپ بدهند. همچنین نیکی هیلی هم فکر می‌کنم این موضوع را گفته بود که اگر اروپایی‌ها در موضوع موشکی خوب اقدام کنند این امکان وجود دارد که ترامپ در موضوع برجام باقی بماند. تحلیل شما از این موضوعات چیست؟

برای اجماع سازی وقتی بخواهید بر روی یک کشور فشار بیاورید باید این فشار قدرتمندانه باشد تا آن‌ها به خواسته شما تن دهد. یا باید قدرت فشار داشته باشید یا باید شما را دوست داشته باشند و از روی عشق با شما همراه شوند و یا اینکه قدرت متقاعد کردن داشته باشید که اصطلاحا به آن قدرت اجماع سازی می‌گویند ؛ به نظر من هیچ کدام از این موضوعات به اندازه موضوع هسته‌ای قدرت اجماع سازی در جهان را ندارد. موضوعاتی مانند تروریزم، حقوق بشر و بحث‌های منطقه‌ای به حدی نیست که بتواند دنیا را علیه ایران بسیج کند.

بنابراین تیم آمریکایی برای اینکه بتواند اجماعی علیه ایران درست کند با مشکلات زیادی روبرو خواهد بود. شما دیدید که در زمان اغتشاشات اخیر، آمریکا موضوع را به شورای امنیت برد، طبق منشور سازمان ملل هر کدام از اعضا می‌توانند موضوعی را به شورای امنیت بیاورند اما مهم این است که بتوانند آن را خطری برای صلح و امنیت بین‌المللی معرفی کنند تا به یک نتیجه‌ای برسند. آمریکا این موضوع را به شورای امنیت برد ولی ده کشور از پانزده کشور عضو شورا او را به گونه‌ای مسخره کردند و بر این نکته تاکید کردند که تنها موضوعاتی باید به شورای امنیت برود که صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره می‌‌اندازد. در شورای امنیت شما باید بتوانید جامعه جهانی را متقاعد کنید که صلح و امنیت بین المللی در خطر است؛ اگر نتوانستید چنین موضوعی را ثابت کنید هیچ کشوری به شما رای نمی‌دهد البته بهره بستان‌های سیاسی به ویژه بین قدرت‌های بزرگ هم تعیین کننده است. یادمان باشد که آمریکایی‌ها زمانی توانستند به ما فشارهای زیادی بیاورند که حتی چین و روسیه را نیز با خود همراه کردند آمریکائی‌ها توانستند توسعه برنامه اتمی ایران را خطری برای صلح و امنیت بین‌المللی معرفی نمایند.

بعد از برجام می‌بینیم که آمریکا اسم چین و روسیه را در کنار ما به عنوان دشمن می‌آورد و این یعنی آمریکا دشمنی خود را عیان کرد، یک سیاستمدار هیچ وقت دشمنی خود را کاملا عیان نمی‌کند. به نظر من سیاست خارجی آمریکا در حال حاضر خیلی قوی نیست برای اینکه شما هر چقدر هم آدم ماهر داشته باشید باید یک موضوعاتی هم داشته باشید که بتوانید دیگران را بر سر آن موضوع خاص متقاعد کنید. اروپایی‌ها می‌خواهند ترامپ را متقاعدکنند اما چیزی که ما حس کردیم این بود که اصلا باب گفت و گو از سوی آمریکا باز نشده است.

به عبارتی اروپایی‌ها گفتند می‌خواهیم در مورد ایران صحبت کنیم و یک گروهی برای این کار تشکیل دادند. تا اینجای کار یک امر عادی است یعنی شق القمری انجام نداده‌‌اند ولی از اینجا به بعد باید ببینیم خروجی این کار چه چیزی خواهد بود. این خروجی مستلزم این است که یک چیزهایی داشته باشند. بنابراین اولین مرحله برای این کار این است که دیگر کشورها را متقاعد کنند ایران مخل نظم جهانی است. اما زمانی که در خلوت با اروپایی‌ها صحبت می‌کنید آنها می‌دانند چنین ادعاهایی صحت ندارد.

*پیش بینی شما از نیتجه کار این کارگروه‌ها چیست؟

نمی‌شود پیش بینی کرد ولی جواب این سوال به این بر می‌گردد که چقدر بخواهند برای این موضوع هزینه کنند. حرف ترامپ این است که من برجام را باید اصلاح کنم و این حرف خیلی بزرگ است، یعنی به فرض محال اگر این اتفاق بیفتد، اصلا سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. از فردا روی هیچ توافق بین المللی نمی‌شود حساب کرد توافقی که شش کشور قوی و اتحادیه اروپا آن را به سرانجام رسانده‌‌اند را نمی‌شود یک فرد بیاید و خواستار لغو آن و اجرای توافق دیگری شود. بنابراین، ترامپ و آمریکا برای متقاعد کردن دیگر کشور‌ها کار سختی دارند؛ حالا اگر نگوییم این کار نشدنی است ولی کار خیلی خیلی سختی خواهد بود.

حالا ممکن است از طریقی غیر از برجام فشار بیاورند مثلا بگویند در مورد مسائل منطقه، مسئله موشکی یا مسئله حقوق بشر و یا مسئله تروریسم باید به ایران فشار بیاوریم اما برجام راه‌های فشار را کلا بسته است.

به طور مثال یکی از آن پنج حوزه اصلی که در برجام بوده و تحریم‌های آن برداشته شده است فروش نفت بود. حالا این کشورها به کدام دلیل باید دور هم جمع شوند و بگویند ما از این به بعد نفت شما را نمی‌خریم. مسئله دیگر موضوع بیمه‌ها، کشتی‌ها و هواپیماها یعنی حمل و نقل بود و همین طور مسئله بانکی که به صورت کلی حتی تحریم بانک مرکزی و تحریم‌های سوییفت را شامل می‌شد. حالا این خنده دار است که مثلا بگویند چون ایران حقوق بشر را رعایت نمی‌کند پس ما جلوی سوییفت را ببندیم یا بانک مرکزی را تحریم کنیم، از آنها نفت نخریم و یا بیمه کشتی‌ها را متوقف کنیم. غیر از این در بخشی از برجام آمده که شما به بهانه‌های دیگر نمی‌توانید همین تحریم‌ها را برگردانید. پس آمریکا باید در جایی غیر از این پنج حوزه عمده بگردد مواردی را برای تحریم پیدا کند. تا الان هم همین کار را کردنده‌اند مثلا دو یا چند فرد یا شرکت را پیدا کردند و در لیست گذاشتند.

*ولی ممکن است سه ماه دیگر رئیس جمهور آن تعلیق تحریم را امضا نکند در نتیجه بخشی از این تحریم‌ها اتوماتیک وار علیه ایران اجرایی می‌شود ؟

بله اگر اجرا نکند و ننویسد اصلا اختیار کشور ما را می‌گذارد به اینکه براساس پاراگراف 36 همه یا بخشی از تعهدات خودش را اجرا نکند. این حق هم برای ما وجود دارد.

*یعنی یکی گزینه‌ها این است که وقتی آمریکا بخشی از تعهداتش را اجرا نمی‌کند ایران هم مثلا موازنه کاری کند و بگوید که ما هم بخشی از تعهدات خودمان را اجرا نمی‌کنیم؟

اصلا تعهد اصلی آمریکا همین اسقاطیه تعلیقه‌ها است اگر آن را امضا نکند این طور نیست که بخشی از تعهد خود را اجرا نکرده، بلکه همه آن را اجرا نکرده است. ولی ما در دیدگاه خودمان با آمریکا و بقیه کشورها یک توافقی داشتیم و این توافق ما با اینها از طرف یکی نقض شده است. بنابراین برای تصمیم گیری باید همه جوانب بررسی شود.

*این چیزی که من گفتم درست است، یعنی یکی از گزینه‌های ایران در برابر این اقدام آمریکایی‌ها و ترامپ این است که ایران هم بخشی از تعهداتش را تعلیق کند یا اجرا نکند ولی از برجام خارج نشود؟

ببینید پاراگراف 36 این حق را به ما داده که اگر ایران ببیند نقضی در اجرای برجام صورت گرفته (می‌تواند این نقض فاحش باشد یا حتی نقض محدودی تلقی شود)، ایران هم حق دارد که به صورت کلی یا جزئی بخشی از تعهدات خودش یا همه آن را اجرا نکند. در فرض شما واضح است که نقض یک طرفه صورت گرفته در چنین حالتی ما هستیم که می‌توانیم از توافق خارج شویم بدون اینکه تبعاتش گردن ما را بگیرد یا می‌توانیم بمانیم و یک بخشی از توافق را اجرا نکنیم. تصمیم گیری در این خصوص به عهده هیئت نظارت بر برجام است که با ملاحظه همه موضوعات تصمیم بگیرد ولی نکته مهم این است که دست ایران هم برای چنین برخورد‌هایی باز است.

*فرض می‌گیریم این اتفاق می‌افتد یعنی آمریکا تمدید تعلیق تحریم‌ها را متوقف می‌کند و این تحریم‌ها دوباره اجرایی می‌شود و ایران هم بخش مهمی ‌از تعهداتش را در قالب برجام متوقف می‌کند. در این بخش کسی که ضرر خواهد کرد ایران خواهد بود یعنی ما تحت تحریم‌هایی قرار می‌گیریم و دوباره مشکلاتی بوجود می‌آید. به هر حال آمریکا می‌تواند یکسری بانک‌ها و شرکت‌های خصوصی را مجازات کند و دستش بازتر است. در نتیجه این فعل و انفعالات کسی که ضرر خواهد کرد احتمالا ایران خواهد بود. اقدامات فنی که ما بعد از خروج از برجام می‌توانیم انجام دهیم چیست و این اقدامات فنی به ضرر ما خواهد بود یا ما را حداقل به همان سطح قبلی برمی‌گرداند ؟

اینکه ما بخواهیم یک بخشی از تعهدات را اجرا نکنیم بر می‌گردد به ارزیابی ما از شرایطی که خواهیم داشت. بدترین شرایط این است که مثلا نقضی از طرف آمریکا صورت می‌گیرد و بقیه هم همراهی می‌کنند این بدترین شرایط است.

*یعنی اینکه آمریکا تعلیق تحریم‌ها را تمدید نکند و اروپا هم حمایت کند؟

بله مثلا این اتفاق بیفتد ما هم می‌رویم سراغ جواب قاطع و در این جواب قاطع سرعت برنامه هسته‌ای را اضافه می‌کنیم. اینکه بعد این اتفاق چه می‌شود باید بگویم که هر دو می‌توانند متضرر شوند. اصلا این نوع توافق‌ها برای این است که طرفین متضرر نشوند.

آنها آن طور که مطرح می‌کردند نگرانی داشتند، نگرانی آنها این بود که سرعت غنی‌سازی می‌تواند از نظر آنها فاصله ما با ساختن بمب را کاهش دهد. بعد از این موضوع بود که یک توافق صورت گرفت و مشخص کردیم که چه فاصله‌ای و چقدر باید باشد و در نهایت با تعیین درصد غنی سازی و تعداد سانتریفیوژ‌ها نگرانی آنها کم شد. ضرری که آنها می‌کنند این است که دوباره این نگرانی را خواهند داشت ضمن اینکه از قدرت ایران نمی‌توانند در معادلات منطقه‌ای بهره‌ای ببرند. این طور نیست که دیگر همه چیز باب میلشان پیش برود. درست است که کشور ما نمی‌خواهد به این سمت برود ولی به هر حال کارهای زیادی را می‌تواند انجام دهد اما به نظر من فعلا این سناریو غیرممکن است.

اینکه هم آمریکایی‌ها تعهداتشان را اجرا نکنند و هم اروپایی‌ها از آمریکا حمایت کنند کمی‌ دور از ذهن است و تقریبا می‌شود حساب کرد که اروپایی‌ها مایل نیستند که چنین اتفاقی بیفتد؛ البته مایل نبودن و مجبور بودن دوتا بحث است و فرق می‌کند. اروپایی‌ها مایل نیستند که برجام تمام شود چرا که اعتبار و آبروی خودشان هم در معرض خطر قرار می‌گیرد. اصلا من یادم می‌آید اتحادیه که داشت شکل می‌گرفت خود من سوال می‌کردم که مکانیزم تصمیم گیری در تصمیمات مهم سیاسی که نیاز به سرعت دارد چیست.

این تعداد زیاد از کشورها چگونه می‌توانند به هماهنگی و تصمیم واحد برسند. بعد دیدیم که این‌ها آمدند یک تشکیلاتی را درست کردند که یک هماهنگ کننده برای مسائل امنیتی و سیاست خارجی دارد، قبلا مسئول آن خانم اشتون بود والان خانم موگرینی است. در اتحادیه اروپا تصمیمات به سختی گرفته می‌شود اما از درجه ماندگاری بالایی برخوردار است.

در چنین شرایطی چون یک سازمان گسترده تصمیم گیری برایش سخت است شرایط را کمی ‌پیچیده می‌کند. ولی یک حسن این تصمیم گیری سخت این است که اگرچه تصمیمات دیر گرفته می‌شود اما معمولا تصمیم‌ها حساب شده است؛ شما اگر هفتاد نفر باشید، هفت ماه باهم دعوا کنید و در پایان به یک تصمیم برسید یک دستاورد برای سازمان شما به حساب می‌آید. در نتیجه انجام چنین پروسه ای، کنار گذاشتن نتیجه تصمیم گیری خیلی سخت است؛ مخصوصا در شرایطی مانند برجام که طرفین به این تصمیم به عنوان یک دستاورد سیاسی افتخار کردند و ما نشان دادیم با دیپلماسی هم می‌توان مشکلات را حل کرد.

فرق اروپا با آمریکا این است که، آمریکای امروز اعتقاد دارد هر جا که لازم شد با قدرتش مسئله را حل می‌کند و در نتیجه لزومی ندارد که مذاکره‌ای صورت بگیرد. چند روز اخیر هم شاهد بودیم که ترامپ در سخنرانی اش گفت یکی از کارهای من مدرن‌کردن تسلیحات اتمی است. این تصمیمات به این معنی است که ترامپ به مسائل جهان از زاویه اعمال قدرت نگاه می‌کند و معتقد است که با استفاده از زور مسائل را حل می‌کند.

بر عکس آمریکا، کشورهای اروپایی هستند. کشورهای اروپایی با توجه به تجربه دو جنگ جهانی خانمان سوز به این جمع بندی رسیده‌‌اندکه راههای جنگی هزینه زیادی دارد. در نتیجه این کشورها به راحتی تابع آمریکا نمی‌شوند. پس اروپایی‌ها پروسه‌ای که به شکل دیپلماسی جواب می‌دهد را به راحتی کنار نمی‌گذارند آن هم به این دلیل که آقای ترامپ آن را می‌خواهد. ولی اینکه بگوییم اروپایی‌ها تا چه زمانی در توافق می‌مانند را نمی‌شود محاسبه کرد؛ در عالم سیاست کشورها تا زمانی که زور طرف مقابل زیاد نباشد رفتارشان عادی است و وقتی زور از حدی بالاتر رفت نوع تصمیمات تغییر می‌کند.

مثلا اگر مسائل اقتصادی سنگین برای اروپایی‌ها در حیطه قوانین WTO مطرح شود هر چند ابزارهای فشاری برای مقابله آنها با شرایط وجود دارد البته ممکن است نظر اروپایی‌ها کمی ‌تغییر کند اما باید توجه کنیم که آمریکا هم همزمان به اروپا نیاز دارد بنابراین فشار یک جانبه از سوی آمریکا حتی برای آمریکا کار مشکلی خواهد بود.

*یعنی چیزی به نام اصلاح یا تغییر برجام نداریم ؟

ما یک برداشت از ارتباطاتمان با اروپا داریم. احتمال این موضوع که مثلا یک اروپایی بگوید این قسمت را اصلاح کنید تا آقای ترامپ هم قبول کند نزدیک به صفر است. چنین چرخش‌هایی این سیگنال را به دیگر کشورها می‌فرستد که ما هر چقدر هم با شما قرار بگذاریم وقتی زور بالای سرمان باشد نظرمان عوض می‌شود.

*شانس یا راهکار الحاقیه را چطور می‌بینید، چیزی که رئیس جمهور فرانسه گفته بود. یعنی برجام دست نمی‌خورد اما چیزی شبیه الحاقیه یا متمم به آن اضافه بشود تا موضوعات غیر هسته‌ای را نیز پوشش بدهد؟

در برجام پیش‌بینی الحاقیه و اصلاحیه وجود ندارد؛ الحاق یعنی چسباندن و برجام در این خصوص نچسب است چیزی به آن نمی‌چسبد. به کجا و به کدام قسمتش می‌خواهند الحاقیه بچسبانند. کجا را به لحاظ حقوقی باز گذاشتیم که بتوانند بچسبانند. پس در سازوکار حقوقی برای الحاق جایی وجود ندارد.

ببینید وقتی شما یک توافقی می‌کنید، برای اصلاح آن باید سازوکار مشخصی تدوین شده باشد. یک کنوانسیون ممکن است جایی برای اصلاح بگذارد و به همین دلیل نحوه اصلاح را هم پیش بینی می‌کند، مثلا می‌گوید سه چهارم اعضا درخواست کنند و بعد جلسه تشکیل بدهند. در چنین توافق‌هایی یعنی جایی برای اصلاح گذاشته شده است ولی در برجام چنین موضوعی وجود ندارد؛ کجای برجام گفته شده است که اگر خواستید بیایید اصلاح کنید یا چیزی به آن اضافه کنید. به زور هم نمی‌شود به آن چیزی چسباند.

بنابراین این کار از نظر حقوقی امکان پذیر نیست، از نظر سیاسی هم این کار شدنی نیست. البته ممکن است یک روش‌هایی را پیدا کنند چرا که در عالم سیاست همه چیز ممکن است و می‌شود. و در چنین صورتی به نظر من آمریکا کارهای اشتباه قبلی خود را تکرار می‌کند.

تا الان آمریکایی‌ها چند اشتباه پی در پی داشته‌اند. در شورای امنیت مسائل ما را بردند و حرف‌هایی که آنجا زدند اشتباه پشت اشتباه بوده است. همین که الان ترامپ گفته است آن بیست میلیارد را به آن کشورهایی که در مورد قدس علیه آنها رای دادند، دیگر نمی‌دهند، موقعیت آمریکا را خیلی بدتر می‌کند. این گونه نیست که کشورها بگویند چون شما گفتید ما می‌گوییم چشم. به نظر من یک اشتباه سیاسی است که می‌خواهند همه مشکلات خود را با فشار و زور حل کنند. .

درست است که دعوا در عالم سیاست بر سر قدرت است چون قدرت خیلی معجزه‌ها دارد اما این طور نیست که قدرت همه مسائل را حل کند؛ یک جاهایی درایت و فکر می‌خواهد و با زور تنها کارها حل نمی‌شود.

شرایط پیچیده امروز سیاست امکان استفاده مطلق از زور را نمی‌دهد و حالا می‌بینیم فردی مانند ترامپ با عقیده‌های اوایل قرن بیستم، می‌خواهد در قرن بیست و یکم مسائل و مشکلات را حل کند.

زور خیلی خوب است یک کالایی است که در عالم سیاست هفتاد درصد ضریب دارد ولی آن سی درصد دیگر بعضی وقت‌ها این تعادل را تغییر می‌دهد. لذا من فکر می‌کنم اتفاق خاص بزرگی نمی‌افتد این که به زور ایران را بیاورند پای میز و به ما حکم کنند که این را اصلاح کن یا این الحاقیه را بپذیر غیر ممکن است. به نظرم چهارچوب برجام خوب گذاشته شده و به همین دلیل است که نمی‌توانند کار زیادی انجام دهند.

آن شب هم که ترامپ در کنگره سخرانی می‌کرد اشاره می‌کرد که این توافق فاجعه آمیز که مشکلات و نقاط ضعف زیادی دارد باید اصلاح شود، لذا برای او پذیرش برجام فاجعه آمیز است اما برای ما یک توافق نسبتا محکمی است. از نظر سازوکارهای حقوقی ضمیمه بودن برجام به قطعنامه شورای امنیت مهم است، اگر برجام قرارداد دو طرفه میان ایران و آمریکا بود، ترامپ می‌توانست این توافق را پاره کند و دور بیاندازد اما در شرایط توافقی مثل برجام این کار شدنی نیست.

بگذارید مسئله را این طور بیان کنم؛ در بحث بین حقوق بین الملل و حقوق خصوصی تفاوت در ضمانت اجرا است؛ در حقوق خصوصی برای ضمانت اجرا اگر یکی از طرفین کاری را انجام ندهد حکم دادگاه صادر می‌شود و با حکم دادگاه اگر هم تبعیّت نکند قانون به او تحمیل می‌کند مثلاً شخص خاطی زندانی می‌شود. ولی در حقوق بین الملل این طور نیست؛ یعنی کشوری که تعهداتش را اجرا نکرد تنها اعتبارش را مخدوش می‌کند. در عالم تجارت هم یک آدمی اگر تعهداتش را اجرا نکرد اعتبارش از دست می‌رود. اما قراردادهای بین المللی آن ضمانت اجرا را ندارد که کشوری را به زور مجبور کنند کاری را انجام دهد مخصوصا اگر این قرارداد بین دو طرف باشد.

اما در شرایط دیگری وقتی موضوعی خاص به شورای امنیت رفت و مشمول فصل هفت شد ضمانت اجرا پیدا می‌کند. در حال حاضر برجام به عنوان ضمیمه قطعنامه 2231 است و به همین دلیل ضمانت اجرا دارد. به همین دلیل است که ترامپ هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد. اینکه گفتند با یک چرخش قلم می‌توانیم برجام را بی اثر کنیم نشان می‌دهد که این چرخش قلم چندان هم کارایی ندارد.

*برای اختتام این بحث می‌توانیم این گونه بگوییم که همه طرفین سود کردند و در صورتیکه بخواهد خسارتی هم وارد شود همه طرفین به یک اندازه دچار ضرر و زیان می‌شوند و این طور نیست که ایران بخواهد بالاتر باشد یا آمریکا کاملا سود ببرد؟

دقیقا همین است و این چیزی است که از اجرای برجام همه سود می‌برند. اگر ضرری دارد فقط برای آمریکا نیست برای ما هم وجود دارد ما هم محدودیت پذیرفتیم.

*شما و آقای دکتر صالحی مدعی شده بودید که اگر قرار به برگشت پذیری باشد با لغو و نقض برجام ظرف سه ماه ما می‌توانیم برگردیم به آن سطحی که بودیم ؟

ما انواع سناریوها را دیده‌ایم و از لحاظ فنی هم به مسئولین ذی ربط منعکس کرده‌ایم. مثل یک جعبه مدادرنگی است که می‌توانند انتخاب کنند که کدام از اینها برای چه چیزی مناسب است. آیا مثلا اینجا هدف شروع غنی‌سازی است با افزایش سطح غنی‌سازی یا که می‌خواهیم میزان آن را ببریم بالا یعنی مثلا شش هزار تا سانتریفیوژ بشود ده هزار سانتریفیوژ. قانون اقدام متقابل و متناسب برای چنین شرایطی پیش بینی شده بود طبق این قانون دولت موظف است به نحوی شرایط را آماده کند که اگر طرف مقابل تعهداتش را انجام نداد جمهوری اسلامی ایران بتواند ظرف دو سال ظرفیت غنی‌سازی خود را به صد هزار سو برساند. ما براساس گزارشی که دادیم به مراتب زودتر از آن زمان و به مراتب بیشتر از آن میزان می‌توانیم به هدف تعیین شده برسیم؛ اینکه دقیق بگوییم چند ماه و به چه میزانی این اتفاق می‌افتد را در گزارشاتی به صورت محرمانه ارائه کرده ایم ولی به صورت کلی می‌توانم بگویم اگر بخواهیم کمتر از دو سال به بیشتر از آن میزان تعیین شده در قانون می‌رسیم.

این‌ها وظایف دولت و وظایف ما بوده که پیش بینی می‌کردیم و پیش بینی‌های آن را انجام دادیم. این طور نیست که ما دو سال غنی‌سازیمان را در این سطح نگه داشتیم چون اگر بخواهیم تعداد سانتریفیوژ تولید نشده را جبران می‌کنیم یعنی با شتاب بیشتر اما ما نمی‌خواهیم اینها را فعلاً موضوع اصلی کنیم.

*ولی نقشه آن را به صورت بالقوه دارید، درباره پروژه آی آر 8 توضیح دهید که در چه مرحله‌ای قرار دارد ؟

یک ماشین سانتریفیوژ شش هفت سال کار دارد و این پروژه تا نیمه راه رفته و تست‌های مکانیکی آن تمام شده است. این تست‌ها انجام شده و از این مرحله به بعد آن چیزی که می‌تواند به شما بگوید 90 الی 95 درصد نتیجه می‌گیرید،تزریق گاز است. به عبارتی دقیق تر پایداری ماشین در تزریق گاز مشخص می‌شود. منظور از پایداری که می‌گوییم این است که گاز را تزریق می‌کنیم و دستگاه با مدت زیادی بدون اینکه مشکلی پیش بیاید عمل می‌کند ؛ وقتی انجام شد می‌توانید بگویید که ما بالای 90 درصد روی این ماشین حساب می‌کنیم، البته می‌توانید بگویید 100 درصد عملیاتی شده است ولی یکسری اصلاحات ممکن است نیاز داشته باشد.

الان حدود یک سال است که گاز به آن تزریق کردیم و زیر گاز دارد تست خود را نشان می‌دهد که نتیجه آن هم خوب است از این مرحله به بعد باید این را آبشار کنیم یعنی چند تایی بشود تا به تکاملش برسد. براسا شرایط موجود می‌توانیم روی این ماشین حساب کنیم ماشینی که با حدود 25 سو ظرفیت دارد نسبت به ماشینی که الان یک سو ظرفیت دارد یک تکامل موفق به حساب می‌آید.

*تخمین می‌زنید که چقدر زمان تکمیل آن طول می‌کشد ؟

این ماشین مثل بچه است که مراحل تولد تا بلوغ و تکامل خود را باید به صورت مرحله‌ای طی کند. الان این ماشین به بلوغ رسیده ولی برای آنکه به تولید صنعتی برسد نیاز به یک سری تست‌های نهایی داردتا عیب‌های جزئی آن نیزگرفته شود. کارهایی باید انجام شود که به مانند واکسیناسیون برای بچه‌ها در کودکی است. البته می‌شود بدون تست از آنها استفاده کنیم و اگر لازم باشد چنین کاری می‌کنیم، ولی این کار مثل تولید ماشینی است که هنوز ترمز آن را خوب کنترل نکرده‌اید و در نتیجه هر چند وقت یکبار برایتان مشکل درست می‌کند. میزان خرابی ماشین‌های نسل اول که داشتیم تا حدود سی درصد بود و وقتی آنها را روشن میکنیم برای پایدار شدن باید به یک سرعت خاصی برسد، به مجرد اینکه بخواهید این ماشین را خاموش کنید و سرعتش را کاهش دهید، مثل فرفره‌ای که سرعتش کم می‌شود نا متعادل می‌شود و روتور آن با بدنه برخورد می‌کند و می‌شکند به همین دلیل این ماشین باید تست شود که کدام سرعت، سرعت مناسب برای حرکت آن است.

ممکن است شخصی بگوید این موضوعات مهم نیست ماشین بیشتری تولید می‌کنیم وهر کدام که شکست ماشین دیگری جایگزین آن می‌کنیم. ولی وضعیت اقتصادی را هم باید در نظر گرفت و در نتیجه ماشین باید به گونه‌ای شود که بتوان روی آن حساب کرد. در حال حاضر میزان خرابی ماشین ‌ای آر دو صفر درصد است اما این اطمینان را نمی‌توانیم با آی آر یک داشته باشیم. بنابراین یک پروسه‌ای باید طی شود تا ما بگوییم ماشین جدید قابل اطمینان کامل برای تولید صنعتی است و همچنین باید توجه کنیم که مابرای ساخت ماشین‌های جدید یکسری محدودیت‌هایی را پذیرفتیم که کلا ماشین‌های جدید را زیاد تولید نکنیم.

*بعد از هشت سال قرار بود آی آر 1 معدوم شود ؟

به این کار فیزاوت می‌گویند، معدوم کردن نیست بلکه دیگر آن را تولید نمی‌کنند و بعد ازآن ماشین دیگری را جایگزین آن می‌کنند. اما چون ما باید آن50/60 عدد را حفظ کنیم قرار بر این است که از سال دهم به بعد مثلا وقتی محدودیت تولید ما کنار می‌رود ماشین آی آر هشت را به اندازه بیست و پنج تا از آن ماشین‌ها جاگذاری کنیم. ولی بعد از پانزده سال دیگر محدودیتی نداریم و آن موقع بیشتر به موارد اقتصادی آن زیاد فکر می‌کنیم.

*حادثه جزء جدایی ناپذیر هر نوع تاسیسات انسان ساخت است به هر حال تاریخ نشان داده تاسیسات هسته‌ای هم با حوادث مختلف رو به رو می‌شوند هر چقدر هم خوب ساخته بشوند هر چقدر هم موازین ایمنی در آن رعایت شود. آیا برنامه‌هایی برای مقابله با حوادث غیرمترقبه در تاسیسات اتمی ایران وجود دارد به ویژه که این حوادث اگر اتفاق بیفتد شعاع در برگیری آن فراتر از یک چارچوب جغرافیایی یا انسانی خاصی است. مثلا من خوانده بودم کویت به لحاظ دارویی انبارهایی را دارد برای اینکه اگر خطری یا انفجاری یا آلودگی رادیو اکتیوی رخ دهد بتواند با آن انفجار مقابله کند. آیا برنامه‌های خاص و اضطراری وجود دارد ؟

اولا در صنعت هسته‌ای چیزی که از همه بیشتر اهمیت دارد اول ایمنی است یعنی هر چیزی را که تولید می‌کنند باید روی ایمنی آن قسم بخورند. مثلا نوع جوش آن با جوش معمولی فرق می‌کند و یا آلیاژ آن متفاوت است. طوری حساب می‌کنند که اگر چهارصد درجه حرارت نهایی باشد دستگاه باید برای هشتصد درجه مقاومت داشته باشد. ضمن اینکه ما همیشه باید سناریوهای حوادث مختلف را در نظر بگیریم.

*منظور من حوادث غیرمترقبه‌ای است که مثلا در ژاپن اتفاق افتاده؟

این موضوعات را به حوادث کوچک و حوادث بزرگ تقسیم می‌کنند، حوادث بزرگ را به دو بخش تقسیم می‌کنند یکی اتفاقات داخل سایت و دیگری اتفاقات بیرون سایت. در بحث‌های بیرون سایت چندتا منطقه‌بندی وجود دارد، در منطقه اول که خیلی خطرات دارد و منطقه‌های بعدی که از مخاطرات آن کاسته می‌شود. ما یک برنامه‌ای برای مقابله با حوادث هسته‌ای داریم ولی این برنامه‌ها هر چند وقت یکبار باید بازنگری شود. چند وقت پیش در مجلس بحث مقابله با حوادث هسته‌ای را مطرح کردیم که مسئولیت برنامه ریزی و مقابله با آن به عهده سازمان افتاد.

قرار است مرکز نظام ایمنی سازمان انرژی اتمی با چند سازمان دیگر برنامه‌ای برای این موضوع تنظیم کنتد تا به تصویب شورای امنیت برسانیم. البته عرض کردم الان یک برنامه داریم که باید بازنگری شود.

*تا الان مانوری برای این موضوعات انجام شده است و یا برای مثال اگر در تاسیسات اتمی بوشهر اتفاقی بیفتد مشخص است چه باید کرد؟

بله هم مسئول دارد هم مانور شده مثلاً استانداری بوشهر می‌داند در شرایط حادثه باید چه کار کند و چگونه اطلاع رسانی کنند. اگر لازم به تخلیه باشد چگونه تخلیه کنند. همچنین قوانینی تصویب شده که مثلا در منطقه ایمنی تراکم ساخت و ساز نداشته باشیم.

همیشه احتمال وقوع حادثه حتی به بزرگی فوکوشیما وجود دارد اما نیروگاه‌ها را به دلیل این حوادث تعطیل نکرده‌‌اند. در دنیا حوادثی مانند چرنوببیل هم اتفاق افتاده و باز هم ممکن است واقع شود. اتفاقی که برای فوکوشیما افتاد این بود که دو تا لوپ سرد برای خنک کردن در نظر گرفته شده بود. لوپ دوم باید با برق کار می‌کرد و در نتیجه پیش بینی کرده بودند اگر حادثه‌ای پیش بیاید این لوپ با موتورهای دیزل ادامه دهد. حتی پیش بینی کرده بودند که اگر موج سونامی‌ شش متر یا شش مترو نیم هم باشد نتواند از دیوارهای مانع آن عبور کند ولی فکر نمی‌کردند که سونامی هشت متری بیاید. به هر حال این سونامی اتفاق افتاد وآب را به داخل دیزل‌هایی که قرار بود برق تولید کند آورده بود که در نتیجه آن ژنراتور‌ها کار نکردند.

امروز می‌گویند که پمپ دینامیک به تنهای کفایت نمی‌کند و باید پمپ استاتیک هم داشته باشیم. در دنیا از این تجربه استفاده کردند و این پمپ استاتیک خیلی هم ساده عمل می‌کند و می‌توانستند قبلا هم کار گذاشته شود. اما این همه نیروگاه تا زمانی که این اتفاق نیفتاد چنین ضرورتی را احساس نکردند.

این حوادث همیشه وجود دارد حالا یکی بیاید این حادثه را انقدر بزرگ کند کار منطقی نیست. متاسفانه کشورهای عربی این موضوع را در خصوص نیروگاه‌ها بزرگ می‌کنند که بیشتر با اهداف سیاسی صورت می‌گیرد. وگرنه این نیروگاه نیروگاه امنی است و ایمنی بالایی دارد.

حتی ممکن است حادثه‌ای در نتیجه یک شی خارجی اتفاق بیفتد. مثلا یک هواپیما با نیروگاه برخورد کرده و فاجعه رخ دهد. در مورد نیروگاه بوشهر پیش بینی شده است که اگر یک هواپیمای 747 با کل مسافر و بار به این نیروگاه برخورد کند هم اتفاقی برای آن نمی‌افتد. این موضوع را با شبیه سازی محاسبه کردند و با پیش بینی‌های انجام شده همه کارشناسان می‌گویندکه این نیروگاه از همه نظر ایمن است. امروز می‌گویند بحث‌های روانشناسی هم مهم است و ممکن است اپراتور‌های انسانی در اثر خطاهای روانی کار خود را درست انجام ندهند و فاجعه رخ دهد به هر حال این موضوع در همه صنایع وجود دارد و قابل محاسبه نیست. ولی محاسبات فنی و علمی می‌گوید که این نیروگاه امن است برای حادثه هم پیش بینی لازم انجام شده است.

*این ذخایر و ترتیبات دیده شده؟

بله وقتی می‌گویم روستای هلیله و بندرگاه در نزدیکی نیروگاه اتمی بوشهر باید سریعا در چنین مواردی تخلیه شود براین اساس است ولی برای اینکه این کار به سرعت انجام شود مشکلی وجود ندارد.

*بحث خرید اورانیوم از قزاقستان و کارشکنی انگلستان به کجا رسید؟

گزینه خرید اورانیوم همچنان روی میز است. انگلیسی‌ها کار شکنی کردند آقای دکتر صالحی به جک استراو که آمده بود این مطلب را گفت. همچنین سفیرمان نیز این مسئله را به مقامات انگلیسی منعکس کرده است ولی برای حل این موضوع باید مقداری زمان بگذرد و شرایط بهتری مهیا شود تا موضوع به صورت شفاف مطرح و دنبال شود. البته این موضوع در قالب یک بسته مطرح شده بود. ما چند کار باید انجام می‌دادیم و آنها نیز باید چند کار را به صورت متقابل انجام می‌دادند، از جمله این کار‌ها فروش نهصد تن اورانیوم بود که وقتی آنها این کار را انجام ندادند ما هم بخش خودمان را انجام ندادیم. زمانی که آقای ترامپ می‌آمد انگلیسی‌ها مخالفت کردند بعد رها کردند یعنی دیگر مخالفت نکردند. ولی به هرحال موضوع به عنوان طلب ما همچنان مطرح است .

*راجع به بیمارستان هسته‌ای که کلنگ آن زده شد به کجا رسید؟

بحث مرکز یون درمانی هم خوب دارد پیش می‌رود قرارداد با طرف اتریشی بسته شده است. سیستم بانکی آنجا هم این اعتبار را تخصیص داده و بانک ضمانت صادرات آنجا هم موافقت کرده است که این کار انجام شود. الان این موافقت‌ها وجود دارد و کارهای بانکی آن در حال انجام است.

قطعا بعد از اتمام کارهای بانکی، کارهای اجرایی شروع می‌شود. منظور از کارهای اجرایی بحث‌های طراحی و تامین تجهیزات است که یک پروسه چند ساله برای نهایی شدن آن طی می‌شود.

عصرایران

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها