کد خبر
332148
انتقاد از موازی کاری و رقابت نهادهای اطلاعاتی
سیدمسعود رضوی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:از شگفتیهای روزگار این که عدهای هنوز عبرت نگرفتهاند از این که بخشهایی از علاقهمندان به انقلاب و جمهوری اسلامی ایران را ناامید و دلزده کرده یا به قول رئیس جمهور، از قطار انقلاب پیاده کنند. در ماجرای ریشهیابی مشکلات انقلاب که به همین قلم، قبلاً ذکر و بیان شد، نکاتی را درباره دو گروه از مدیران و مسئولان کشور بیان کردیم، که گویی دارای دو دیدگاه متضاد و متناقض درباب مشکلات و مسائل و کمبودهای موجود هستند. اختلاف نظر در همه جا امری طبیعی و حتی لازمه پیشرفت و بهکرد امور و رقابت سالم است اما نه تا این حد که یکی مخل دیگری و منکر کامل رقیب و خواستار حذف جامع و کامل تمام عناصر و افراد و آثار جناح دیگر باشد.
r />
به گمان ما، ریشهیابی مشکلات کشور، در یک نقطه بیش از هر چیز دیگر آسیبزا و هزینهآفرین بوده است. آن نقطه، همین تضاد بنیادین و بیتساهل میان یک «جریان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در سایه» است که رسالت خود را تباهی و نابودی جریان دیگری که در زمرة رقیبان و غیرخودیها قلمداد میشود ارزیابی میکند. این واقعا چه رسالتی است و مبنای شرعی و قانونی و عقلی آن کجاست؟ این پندارها، عبث است و در عالم واقع، همان که دکتر روحانی میگوید باید مبنای وفاق و انجام تمام کارها و برنامههای مملکت باشد. وی به درستی مشکلات اساسی کشور را باز گفت و افزود که هم اصلاحگرا و هم اصولگرا و هم اعتدالی و همه کسانی که قادرند منشاء اثر باشند باید در مجموعة دولت و دستگاههای اجرایی و تقنینی کار کنند و با همکاری یکدیگر بر مشکلات و موانع فائق آیند. هیچ گروه و جرگه و جریانی به تنهایی قادر نخواهد بود در این مسیر گام برداردو به سلامت به مقصد برسد.
بنابراین، آیا هنوز پس از چهل سال تجربه و آزمون و خطا، هنوز کسانی میتوانند ادعا کنند که یک گروه خاص با حذف بقیه و «دیگریپنداریِ» اکثریت و نادیده گرفتن آرای جمهور، میباید یا میتواند سررشتة امور کشور را بهدست گیرد و موفق شود؟ آیا بحرانها و هزینهها و تجربههای تمام این سالهاـ که هر روزش چون سالی بر ملت ما گذشتهـ به مدیران و کنشگران سیاسی نمیآموزد که از این گزارههای غلط و خطابههای مغلوط و مغشوش دست بردارند، اتهام و بداخلاقی را کنار بگذارند، خصومت و خودحقپنداری را دفن کنند و راهی برای اتحاد و اجماع عمومی و تداوم قدرت سیاسی و منابع اقتصادی و رویکردهای فرهنگی در دست اهل آن (که ملت ایران است) بیابند؟
تا زمانی که یک رقیب قدرتمند و در سایه، بدون هرگونه پاسخگویی و در غیاب هرگونه نظارت و نقد رسانهای آزاد و شجاعانهای، میتواند در کار دولت و نهادهای مدنی و تقنینی شکاف اندازد و مانع ایجاد کند و اجرای برنامهها و پروژهها را مختل کند، هیچ امیدی به توسعه نیست. من میخواهم فراتر روم و این نکتة بدیهی را بگویم که تا وقتی هراس و تزلزل در عرصه کشور وجود دارد، حتی اگر تبلیغاتی و غیر واقعی هم باشد، کار کشور پیش نخواهد رفت و گره از مشکلات بزرگ گشوده نخواهد شد. چه رسد به آن که هراس آفرینان و توطئه چینان و مانعتراشان، فعال مایشاء باشند و اینجا و آنجا اثر و تأثیر و سنگ اندازی کنند. سخن بیژن زنگنه واقعاً دلها را به درد میآورد که بدین مضمون سخنی گفت: ما جرأت نداریم اسم شرکتهایی را که میخواهیم قرارداد منعقد کنیم، اعلام نماییم، زیرا عدهای آنها را میتارانند و میهراسانند و با تماسهای آلوده، موجب فسخ قراردادها میشوند...
آیا دستگاههای اطلاعاتی ما، که اگر رقابت و موازیکاری داشته باشند هزاران زیان به بار میآورد و آورده، نباید مانع این رفتارها و نقارها شوند؟
ریشهیابی مشکلات نشان میدهد که وجود رقبای بیمهار و دولت موازی، هم از حیث اجرا و اقتصاد، هم از جهت امنیت و اطلاعات، هم از حیث فرهنگ و تبلیغات، تنها موجب هزینه و مانع شکوفایی کشور و رسیدن به توسعه پایدار خواهد بود. باید فکری کرد و پس از چهل سال، پیشنهادهای رئیس جمهوری در راهپیمایی تاریخی 22 بهمن به گمان من راهگشاترین و مدنیترین شیوه برای حل اختلافات و پایان دادن به رقابتهای بیهوده و مشکلات بزرگ است.
بنابراین، آیا هنوز پس از چهل سال تجربه و آزمون و خطا، هنوز کسانی میتوانند ادعا کنند که یک گروه خاص با حذف بقیه و «دیگریپنداریِ» اکثریت و نادیده گرفتن آرای جمهور، میباید یا میتواند سررشتة امور کشور را بهدست گیرد و موفق شود؟ آیا بحرانها و هزینهها و تجربههای تمام این سالهاـ که هر روزش چون سالی بر ملت ما گذشتهـ به مدیران و کنشگران سیاسی نمیآموزد که از این گزارههای غلط و خطابههای مغلوط و مغشوش دست بردارند، اتهام و بداخلاقی را کنار بگذارند، خصومت و خودحقپنداری را دفن کنند و راهی برای اتحاد و اجماع عمومی و تداوم قدرت سیاسی و منابع اقتصادی و رویکردهای فرهنگی در دست اهل آن (که ملت ایران است) بیابند؟
تا زمانی که یک رقیب قدرتمند و در سایه، بدون هرگونه پاسخگویی و در غیاب هرگونه نظارت و نقد رسانهای آزاد و شجاعانهای، میتواند در کار دولت و نهادهای مدنی و تقنینی شکاف اندازد و مانع ایجاد کند و اجرای برنامهها و پروژهها را مختل کند، هیچ امیدی به توسعه نیست. من میخواهم فراتر روم و این نکتة بدیهی را بگویم که تا وقتی هراس و تزلزل در عرصه کشور وجود دارد، حتی اگر تبلیغاتی و غیر واقعی هم باشد، کار کشور پیش نخواهد رفت و گره از مشکلات بزرگ گشوده نخواهد شد. چه رسد به آن که هراس آفرینان و توطئه چینان و مانعتراشان، فعال مایشاء باشند و اینجا و آنجا اثر و تأثیر و سنگ اندازی کنند. سخن بیژن زنگنه واقعاً دلها را به درد میآورد که بدین مضمون سخنی گفت: ما جرأت نداریم اسم شرکتهایی را که میخواهیم قرارداد منعقد کنیم، اعلام نماییم، زیرا عدهای آنها را میتارانند و میهراسانند و با تماسهای آلوده، موجب فسخ قراردادها میشوند...
آیا دستگاههای اطلاعاتی ما، که اگر رقابت و موازیکاری داشته باشند هزاران زیان به بار میآورد و آورده، نباید مانع این رفتارها و نقارها شوند؟
ریشهیابی مشکلات نشان میدهد که وجود رقبای بیمهار و دولت موازی، هم از حیث اجرا و اقتصاد، هم از جهت امنیت و اطلاعات، هم از حیث فرهنگ و تبلیغات، تنها موجب هزینه و مانع شکوفایی کشور و رسیدن به توسعه پایدار خواهد بود. باید فکری کرد و پس از چهل سال، پیشنهادهای رئیس جمهوری در راهپیمایی تاریخی 22 بهمن به گمان من راهگشاترین و مدنیترین شیوه برای حل اختلافات و پایان دادن به رقابتهای بیهوده و مشکلات بزرگ است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.