کد خبر
381441
سردبیر ساعت 24 برای روزنامه سازندگی نوشت
دور از سئول ، نزدیک به کاراکاس
ساعت24-درروزها و ماههای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلام که هنوز صدام حسین به ایران حمله نکرده بود فرصتی بود که انقلابیون وقت و حاکم درباره مدل توسعه ایران به مجادله کارشناسی بپردازند.
برخی کسانی که ازمصیبتهای آگاهی داشتند به این رضایت میدادند که دستکم با اقتصاد برنامهریزی شده و مدل اقتصادی شوروی وقت آگاهی داشتند به این رضایت میدادند که دستکم باید مدل اقتصادی هند را در پی گرفت. از سوی دیگر گروهی نیز سودای ژاپن شدن را در سر میپروراندند و باور داشتند ایران بدون تردید ستاره درخشان اقتصادی در غرب آسیا خواهد بود. شوربختانه با یورش حاکم مستبد عراق به ایران شرایط برای کسب و کار ایرانیان دشوار شد. در این 8 سال به دلایل گوناگون که حالا جای ذکر آن در این نوشته نیست ایران به سوی دولتی کردن همه امور اقتصادی پی رفت. پس از پایان جنگ بار دیگر داستان اقتصاد ایران و مدلی که باید برای توسعه انتخاب شود در دستور کار قرار گرفت. در سه دهه منتهی به تابستان 1397 اما ایران نهتنها به آرزوی زاپن شدن نرسید بلکه در یک عقبنشینی آشکار برخی سیاست ورزان به ویژه در جناح سیاسی اصولگرا به این نتیجه رسیدند که حتی اگر ایران کره جنوبی نیز شود نیز بازهم خوب است. این جناح سیاسی و البته بخش عمدهای از اصلاحطلبان سیاسی هرگز به اینکه کره جنوبی شدن کار بسیار دشواری است توجه نکرده بودند. یک تصور سادهای در ذهن این افراد وجود داشت که کره جنوبی شدن در اقتصاد کار آسانی است و فقط باید توجه کنیم که همچون مدیران ارشد سیاسی کره جنوبی به امریکا وابسته نشویم. در دو دهه تازه سپری شده اما سئول و تهران در دو مسیر جداگانه راه رفتهاند و زمین بازی انتخاب شده از سوی مدیران این دوکشور به جدایی ماهیتی رسید. سئول با تکیه به اقتصاد آزاد و استفاده از سرمایهگذاری خارجی و تولید صنعتی با کیفیت فوقالعاده قوی و هضم شدن در اقتصاد جهانی برای خود جایگاه بلندی ساخته است. سئول امروز اقتصاد نوظهوری معرفی میشود که در یک دوره بلندمدت به قطب صادرات صنعتی تبدیل شده است. برخی کالاهای ساخت سئول مثل تلویزیون سامسونگ محبوبترین برند برای طبقه متوسط شهروندان جهانی و ایران شدهاند. اتومبیلهای ساخت خودروسازهای کره جنوبی در بازار امریکا سایه به سایه اتومبیلهای ژاپنی و اروپایی حرکت کردهاند. در همه سالهایی که ایرانیان به کشور کره جنوبی میاندیشیدند در امریکای جنوبی مردی مثل هوگو چاوز در کاراکاس زاد و رشد کرد. این پوپولیست نامدار که راهش را از میان ثروت نفتی ونزوئلا بازکرده و تا همین چند سال پیش رییسجمهور این کشور نفتی بود و حالا جانشین او نیز همان راه وی را میرود بر ثروت نفتی کشور دسترسی پیداکرده و تلاش کردند تا با بریز و بپاش رای شهروندان را به دست بیاورند که آوردند و الان نزدیک به 15 سال است برکاراکاس حکومت میکنند. برآیند حاکمیت چاوز و جانشین او در این مدت دور شدن اقتصاد ونزوئلا از یک اقتصاد نیرومند و افتادن در گرداب شماری از بدبختیهای خود خوانده است. تورم فزاینده و دهشتناک در ونزوئلا در یک دوره کوتاهمدت به اندازهای رشد را تجربه کرده است که شهروندان خشمگین و بیچاره ونزوئلا را به سوی کلمبیا، برزیل و حالا پرو کشانده و آنها با قبول کردن تحقیر و توهین میخواهند از کشورشان فرار کنند. فرار گسترده اهالی ونزوئلا به کشورهایی که روزی از کاراکاسیها تمنای کمک داشتند و سختگیری مدیران کشورهای همسایه و رفتار ناراحتکننده با زنان ونزوئلایی از سوی اهالی کشورهای یادشده موجی از تاسف به همراه دارد. شاید برای برخی از سیاستمداران ایران به ویژه جبهه متحد اصولگرایان غیرقابل قبول باشد که اقتصاد ایران به کاراکاس نزدیک و از سئول دور شده است و اقتصاد ایران با این دست فرمانی که الان حرکت داده میشود با شتاب به سوی کاراکاسی شدن پیش میرود. اما تجربه همین چند ماه اخیر را اگر معیاری برای آینده قرا ردهیم خواهیم دید با این کشور قرابت داریم. تورم شتابان و تند به ویژه نرخ تورم مواد غذایی، سرمایهگذاری ناکافی در زیر بناها مثل راه و برق و آب و گاز و تمام شدن درآمدهای نفتی یا به حداقل رسیدن آن و از دست رفتن مزیتهایی مثل ترانزیت و حمل و نقل و گردشگری و گاز راه اقتصا ایران را شوربختانه به سوی کاراکاسی شدن باز کرده است. در حالی که اقتصاد ایران به دلیل دولتی و خصولتی بودن و زاد و رشد اندیشههایی که به جای اقتصاد جاهای دیگر را نشانه گرفتهاند در سرازیری قرارگرفته است که نمونه کمی تعدیل یافته از مدل هوگو چاوزی است. برخی هنوز باور ندارند که مزیتهای طبیعی ابدی نیست و کشورهای دیگر با شتاب جای ایران را میگیرند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.