رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 410003

عضوهیات علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی تحلیل کرد

کاهش 80درصدی قدرت خرید مردم در8ماه

ساعت24-درحالی‌که رئیس دولت دوازدهم به هر دلیل می‌خواهد فضای امید در جامعه را با ناگفتن برخی واقعیت‌های سرچشمه گرفته از سیاست‌های ارزی و همچنین تحریم آمریکا زنده باشد اما کارشناسان و متخصصان در رسانه‌های گوناگون واقعیت‌ها را بیان می‌کنند. به‌طور مثال محسن مرادیان عضوهیات علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی در تازه‌ترین شماره نشریه دیده‌بان امنیت ملی در مقاله‌ای با عنوان تاثیرکاهش قدرت مردم بر امنیت ملی برخی واقعیت‌ها را برملا کرده است که خلاصه آن را در زیر می‌خوانید:

خبر

از ابتدای سال جاری، تورم افزایش‌یافته و قدرت خرید مردم به‌شدت سقوط کرده و رشد اقتصادی کشور منفی شده به‌گونه‌ای که تبعات این وضعیت ممکن است سبب افزایش نارضایتی و بروز ناامنی در کشور شود.بر اساس برخی آمارها، قدرت خرید مردم طی هشت ماه گذشته 80 درصد کاهش‌یافته که یکی از دلایل آن، افزایش قیمت ارزهای خارجی و کاهش ارزش پولی ملی بوده است. این در حالی است که اقتصاد ایران در سال 1396 در حال نزدیک شدن به قدرت خرید سال 1390 بود، اما با وضعیت فعلی حتی اگر هیچ عامل مخرب دیگری بر اقتصاد کشور تأثیر نگذارد، احتمال می‌رود 10 سال دیگر قدرت خرید مردم به قدرت خرید سال 1390 برسد.ارز یکی از مهم‌ترین متغیرهای اقتصاد هر کشور است. این متغیر به حدی اهمیت دارد که می‌توان با ایجاد بحران ارزی، یک کشور را به‌طور نامحسوس و حتی مخرب‌تر از جنگ نظامی، نابود کرد. اقتصاد ایران از گذشته در برابر این مسئله ضربه‌پذیر و شکننده بوده و از ابتدای سال جاری، کشور با جنگ ارزی شدید مواجه شده است. امریکا از طریق دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (اوفک)، نقشه ارزی ایران را شناخته و بر همان اساس به درآمدهای ارزی کشور ضربه می‌زند. امریکا از طریق اوفک می‌داند که صادرات پتروشیمی ایران به چند کشور محدودشده و ایران فقط در چند نقطه محدود از دنیا بستانکار ارزی می‌شود. درواقع 50 تا 60 درصد واردات و صادرات ایران فقط به چهار کشور محدودشده که این عدم تنوع، شکنندگی اقتصاد را افزایش داده است. آمریکایی‌ها متوجه شده‌اند که 60 تا 70 درصد از مصرف ارزی کشور در امارات به‌خصوص دبی خلاصه می‌شود. بنابراین با محدود کردن راه‌های دستیابی ایران به ارز، موجبات افزایش قیمت آن و درنتیجه کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خریدمردم را فراهم آورده‌اند.

گسترش فقر

خط فقر در ایران آمار رسمی ندارد، اما آنچه به عیان می‌توان مشاهده کرد این است که تنها طی هشت‌ماهه گذشته، خط فقر گسترش زیادی یافته و بخش چشمگیری از جامعه به زیرخط فقر سقوط کرده است.آنچه به‌عنوان فقر مطلق تعریف می‌شود، سبد مشخصی است که باید حداقل کالاهای اساسی را دربرداشته باشد به‌نحوی‌که اگر فردی به آن دسترسی نداشته باشد، سلامت فیزیکی، جسمی و روحی‌اش به خطر افتد. این کالاها در همه جای دنیا پذیرفته‌شده و شامل غذا، مسکن، خدمات سلامت، حمل‌ونقل و... هستند.در جریان نوسانات ارزی در کشور، ارزی پول مردم یک‌سوم شد و حداقل سه برابر فقیرتر شده و نیمی از آنان به زیرخط فقر سقوط کردند به‌گونه‌ای که یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی مدعی شد در یک سال اخیر فقر مطلق در کشور به 50 درصد افزایش‌یافته و نرخ خط فقر به نزدیک شش میلیون تومان در ماه در شهرهای بزرگ رسیده است.بر اساس دیگر آمارهای غیررسمی، خط فقر مطلق برای یک خانواده چهارنفره شهری بین چهارتا شش میلیون تومان بوده و 33 درصد جمعیت کشور دچار «فقر مطلق» شده‌اند. بر اساس همین آمارها، خط فقر مطلق برای مناطق محروم 50 درصد مناطق شهری و حدود دو تا سه میلیون تومان می‌باشد.

مطالعات نشان می‌دهند درآمد 6 درصد از جمعیت کشور (حدود 5 میلیون نفر) کفاف هزینه غذایشان را هم نمی‌دهد. اسم این مرحله خط گرسنگی است که با عنوان «فقر خشن» نیز از آن یاد می‌شود و به آن معناست که خانوار حتی نمی‌تواند هزینه غذای خود را تأمین کند. این در حالی است که خانوارها فقط با هزینه غذا روبرو نیستند؛ بلکه هزینه‌های دیگر مانند هزینه حمل‌ونقل، پوشاک، مسکن و غیره را هم دارند.گسترش فقر علاوه برافزایش جرائمی نظیر سرقت که موجب خدشه‌دار شدن امنیت عمومی می‌شود، خطر وقوع ناآرامی‌های شدیدتر را در پی دارد.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها