نویسنده اسپوتنیک روسی هم منتقد شد
غیب شدن بیش از یکمیلیون گوسفند در ایران
ساعت24 - عماد آب شناس تنها تحلیلگر ایران در اسپوتنیک است. این عماد آب شناس که درمیان نویسندگان ایرانی نامآشنا نیست و تاکنون عکسی از او نیز منتشرنشده است در اسپوتنیک فارسی که وظیفه ترجمه نگاه روسیه ب ایران را ازنظر رسانهای بر دوش میکشد بهتازگی یادداشتهایش انتقادی شده است که یکی از آنها را در زیر میخوانید .
کارت الکترونیکی
نمیدانم تنها کشوری در جهان یا جزو کشورهای معدودی در جهان که هر چند سال یکبار مردم مجبور می باشند به بهانههای مختلف در صف های طولانی بایستند و کارت ملی خود را تغییر دهند و یا کارهای دیگر خود را تعویض کنند ایران می باشد، البته این ماجرا با هزینه ای که از جیب مردم می رود و به جیب تولید کنندگان این کارت ها واریز می گردد و پس از مدتی معلوم می شود که این کارت ها در شرایطی مشکل دارند و باید مجددا تعویض گردند.آیا می توانید باور کنید در ایران به یک باره بیش از یک ملیون گوسفند غیب می شوند و به کشورهای همسایه قاچاق می شوند و بعد دولت مجبور می شود بیش از یک ملیون گوسفند دوباره وارد کند؟حال اگر بحث یک یا دو یا سه راس گوسفند بود آدم می توانست بگوید خوب در صندوق عقب ماشین جاسازی کردند اما آیا می توان تصور کرد که یک ملیون گوسفند را از این ور مرز به آن ور مرز قاچاق میکنند و کسی نمی بیند.آیا می توان باور کرد که معلوم نیست چه کسانی از جابجایی اینهمه گوشت سود های کلان می برند و هزینه آن با افزایش سه چهار برابری قیمت گوشت از جیب مردم پرداخت می شود؟ آیا واقعا برخی فکر میکنند با طرح پلاک دار کردن این حیوانات می توانند مشکل را حل کنند یا اینکه برای مزاح می خواهند چیزی را مطرح کرده باشند؟اگر ماجرا فقط به گاو و گوسفند ختم می شد باز شاید قابل تحمل بود اما می بینیم که هرچه در این مملکت است با همین شرایط مواجه است.
از سبزیجات گرفته تا میوه و…
درحالیکه ایران خود یکی از بزرگترین تولید کننده گان آجیل و خشکبار در جهان می باشد و طبق اظهار نظر رئیس انجمن صنفی فروشندگان آجیل و خشکبار، که چند روز پیش با رادیو گفتگو مصاحبه می کرد، ایران فقط چهل درصد از تخمه آفتاب گردان و حدود نیمی از بادام زمینی مورد نیاز خود را وارد می کند و بقیه آجیل و خشکبار را خود تولید و حتی صادر می کند، مشاهده می کنیم که قیمت آجیل و خشکبار شب عیدی در مغازه ها به چند برابر قیمت جهانی می رسد.ایران کشوری است که طبق اظهار نظر مسولین حدود سه تا چهار ملیون لیتر بنزین از مرز های آن به کشورهای همسایه قاچاق می شود.اینکه حالا این حجم بالا بنزین به چه صورت قاچاق می شود بماند، چون قطعا با یکصد و یا دویست گالن و یا وانت نمیتوان این کار را انجام داد و این حجم قاچاق بنزین به کشورهای همجوار نیاز به نوعی لوله کشی دارد ولی بحثی که مطرح است این می باشد که آیا مثلاً شرکت نفت که این بنزین ها را تحویل میدهد نمی داند در در مناطقی این حجم بنزین مصرف نمی شود؟با اینکه طبق آمار و ارقام بیش از نیمی از املاک نوساز خالی می باشند اما به دلیل نبود یک قانون و یا مقررات مشخص می بینیم که برخی آنقدر ثروت دارند که این املاک را نگه می دارند تا با قیمت های بالاتر به فروش برسانند، چون در واقع این افراد از این طریق کار پولشویی انجام می دهند و پول کارهایی را که از راه خلاف به دست آورده اند را قانونی میکنند.البته در مورد بحث بازار ماشین هم به همین ترتیب است.علیرغم ممنوعیت ورود ماشین های لوکس به کشور به یکباره مجوز ترخیص حدود شش هزار ماشین لوکس از گمرک ها صادر می شود و این ماشین ها با قیمت هایی معادل حدود پنج تا ده برابر قیمت جهانی شان پیش فروش می شوند.آیا نباید از این هایی که این ماشین ها را خریده اند سوال شود " از کجا آورده ای؟ ".آیا اگر برخی پول مفت و یا غیر قانونی به دست نیاورده باشند حاضر می باشند چنین مبالغ هنگفتی بابت خرید ماشین های لوکس و یا خانه های کذایی پرداخت کنند.اگر به صفحات اینترنتی مربوط به فروش املاک سری بزنید می بینید که املاکی در برخی مناطق کشور خرید و فروش می شود که متری به بیش از یکصد ملیون تومان می رسند.یعنی خودتان حساب کنید هر یک متر این آپارتمان ها چند برابر حقوق یک ماهه یک کارمند به حساب می آیند.بنده اینجا در مورد تاجرانی که از راه مشروع و یا آنهایی که از طریق راه های نا مشروع پول به دست آورده اند و چنین املاکی را خریداری میکنند صحبت نمی کنم.
بحث در این مورد است که وقتی یک کارمند دولت، حال در هر رده شغلی که باشد، می آید و چنین املاکی را خریداری می کند، آیا نباید از او سوال شود که این پول را از کجا آورده، ارث برده یا از سر سفره انقلاب برداشته؟
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.