روحانیت مبارز محور اصولگرایان میشود؟
ساعت24 -جامعه روحانیت مبارز در همان ابتدای تاسیس در دو شاخه شمال و جنوب تهران فعالیت میکرد. جلسات روحانیت مبارز شمال تهران با حضور شهیدان باهنر، مفتح، شاهآبادی و نیز روحانیونی مثل موسویاردبیلی و مصطفی ملکی در تجریش تشکیل میشد.
به گزارش شرق، حالا خبر رسیده که دوباره چهرهها و جریانهایی از اصولگرایان به دیدار اعضای جامعه روحانیت مبارز رفتهاند. آنها یک بار دیگر هم در بهمن چنین دیداری داشتهاند.
حجتالاسلاموالمسلمین حسین ابراهیمی، عضو این جامعه، گفته که این نشست را با هدف تحکیم وحدت راهبردی میان جناحهای اصولگرا چندین بار برگزار کرده است. عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز خاطرنشان کرده که جامعه روحانیت مبارز میتواند نقش مهم و محوری در اتحاد و ائتلاف میان جریانهای اصولگرایی داشته باشد. شرط موفقیت اصولگرایان در اتحاد و انسجام حزبی است؛ بنابراین جامعه روحانیت مبارز از احزاب اصولگرا درخواست میکند پیوندشان را تقویت و استوار کنند. سیدکمال سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری (یکی از جبهههای دروناصولگرایی) گفته که در این جلسات پیشنهاد شد که جامعه روحانیت بهعنوان گروه مرجع به اصولگرایان برای انسجام و همگرایی در انتخابات کمک کند و قرار شد سازوکاری برای استمرار و برگزاری این جلسات تشکیل شود.
این پیشنهاد در این بیست و اندی سال اخیر تقریبا در آستانه هر انتخابات مطرح شده است؛ اما در عمل جامعه روحانیت مبارز توانسته نقشی حاشیهای یا در حد یکی از احزاب و جریانهای دروناصولگرایی ایفا کند؛ نه بهعنوان رأس جریان؛ تاجاییکه در ماجرای انتخابات مجلس گذشته هم چنین بود. بعد از شکست فهرست اصولگرایان در تهران و شهرهای بزرگ، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گفت که ما درون جامعه موافق این فهرست نبودیم و میدانستیم که رأی نمیآورد؛ اما نمیتوانستیم با آن مخالفت کنیم. نقش جامعه روحانیت مبارز این روزها صرفا به میزان یک رأی در میان دهها رأی دیگر درون این جریان کاسته شده است.
سال 89 حجتالاسلام سالک، سخنگوی وقت جامعه روحانیت مبارز، از برگزاری نشست جامعه روحانیت خبر داد و گفت: اعضای جامعه روحانیت ضمن درخواست برای ادامه جلسات جامعتین بر نشست وحدت با حضور تمام سران اصولگرا تأکید کردند. سال 95 زهره الهیان، نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس هشتم، گفته بود که در شرایط حاضر جامعه روحانیت مبارز بهعنوان محور وحدت مطرح است و بهتر است که احزاب اصولگرا حول این محور گرد هم آیند و از سهمخواهی، نگاه فردی و حزبگرایی بپرهیزند تا یک حضور موفق در این انتخابات داشته باشند و فقط در این صورت است که اقبال جامعه به کاندیدای جامعه اصولگرا میتواند به طور جدی مطرح شود و سطح رقابت با رقبا را بهخوبی بالا ببرد.
همان سال سیدکمالالدین سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، با اشاره به دیدار شورای مرکزی این جبهه با آیتالله موحدیکرمانی، دبیرکل وقت جامعه روحانیت مبارز، یادآور شد: پیشنهاد مشخص جبهه پیروان خط امام و رهبری این است که احزاب و تشکلهای سیاسی اصولگرا با محوریت جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات 96 ساختار واحدی تشکیل دهند؛ اما در نهایت همواره جریان دیگری در بزنگاه انتخابات جایگزین جامعه روحانیت شده است.
جامعه روحانیت مبارز تا زمان انتخابات ریاستجمهوری 76 و مجلس هشتم نقشی محوری درون جریان راست آن زمان یا اصولگرای این زمان داشت. فهرستها همه زیر نظر این جامعه بسته میشد و تحت همین عنوان هم مطرح میشد. تکثر درون جریانهای اصولگرایی آن زمان محدود بود و از جریانهای نوپایی که از دوران احمدینژاد به این سو ایجاد شده، خبری نبود. ناکامی نامزد مورد حمایت آنها در آن زمان یعنی ناطقنوری و بعد هم شکستشان در انتخابات مجلس ششم، باعث شد تا جامعه روحانیت مبارز به محاق برود و کمکم جریانهایی جدید و جوانتر سررشته کار را به دست بگیرند.
شورای وحدت، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، شورای وحدت اصولگرایان، جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه مردمی نیروهای انقلاب و... کمکم سر برآوردند و احزاب و جریانهایی مانند جمعیت آبادگران، رهپویان انقلاب اسلامی، جبهه پایداری و... هم ایجاد شدند. این جریانها و احزاب جدید کمکم متولی سازوکار انتخابات و سهمخواه آن شدند.
آنها معتقد بودند که ماجرای شیخوخیت به پایان رسیده و نیاز به جایگزینی جریانهای جدید است. ماجرای دیگر هم به وضعیت درونی خود جامعه روحانیت مبارز باز میگشت. آنها کمکم چهرههای اثرگذار خود را از دست میدادند یا با آنها دچار اختلاف میشدند. هاشمیرفسنجانی کمکم راه خودش را جدا کرد. از زمانی به بعد ناطقنوری هم با آنها دچار مشکل شد. ناطقنوری بعد از آن ناکامی 76 گفت که دیگر وارد گود انتخابات نمیشود و ترجیح میدهد مجمع عقلا تأسیس کند و در پشت صحنه سیاستگردان باشد.
انتظار داشت که اصولگرایان هم زعامت او را به رسمیت بشناسند که نشناختند؛ بهویژه آنکه تعریف چنین جایگاهی از سوی جامعه روحانیت مبارز نوعی تکروی تلقی شد. ناطق سال 84 با شورای هماهنگی نیروهای انقلاب سعی در پیشبرد ایدهاش داشت اما شکست خورد. مشخص بود که جامعه روحانیت مبارز که تا آن زمان محور همه انتخابات در جناح راست بود، از اینکه ناطق رأسا وارد شده و چنین مأموریتی برای خود برگزیده بود، از او دلخور بودند. آنها انتظار داشتند این مأموریت همچنان برای جامعه روحانیت مبارز بماند.
با فوت آیتالله مهدویکنی، جامعه روحانیت مبارز آخرین چهره اثرگذار خود را هم از دست داد. سال گذشته خبر رسید که جامعه روحانیت مبارز به دنبال پوستاندازی است. بعد از فوت آیتالله مهدویکنی، آیتالله موحدیکرمانی رئیس شورای مرکزی جامعه شد و مصطفی پورمحمدی دبیر کل اجرائی. زمانی هم خبر رسید که جامعه به دنبال جذب نیروهای جوان است. آنها یک اساسنامه جدید هم به تصویب رساندهاند و در اهداف جامعه روحانیت، تشکیلات و کار ویژه آن گفته شده که تغییراتی رخ داده است.
با همه اینها بعید به نظر میرسد که جامعه روحانیت مبارز بتواند به روزهای اوج خود بازگردد. سابقه این بیست و اندی سال که چنین میگوید. آنطور که از اخبار و احوال هم برمیآید، انتخابات مجلس آتی قرار است زیر نظر«شورای وحدت راهبردی» اصولگرایان برگزار شود و جامعه روحانیت مبارز مانند همه ادوار اخیر احتمالا فقط حامل یکی، دو رأی در آن خواهد بود.
نگاهی به سابقه جامعه روحانیت مبارز
با شکست قیام 15 خرداد ۱۳۴۲، به این موضوع پی برده شد که علت شکست، نبود تشکیلاتی منسجم بوده است. در سال ۱۳۵۶ به تأکید امامخمینی(ره) و حمایت «آیتالله مرتضی مطهری» نخستین هسته جامعه روحانیت شکل گرفت و اساسنامه آن هم در سال ۱۳۵۷ تدوین شد. برنامهریزی راهپیماییها، سخنرانی در مساجد، تهیه شعارها و هماهنگی و سازماندهی مبارزه ضد حکومت پهلوی عمدتا بر عهده جامعه روحانیت مبارز بود.
در آذر ۱۳۵۸ به توصیه بنیانگذار انقلاب اسلامی اساسنامه جدیدی تنظیم و بسیاری از بندهای اساسنامه پیشین حذف شد و نام آن به «جامعه روحانیت مبارز تهران» تغییر یافت و البته آخرین تغییر در اساسنامه مربوط به ۲۹ مرداد ۱۳۷۵ بود که نام جامعه به «جامعه روحانیت مبارز استان تهران» تغییر یافت.
جامعه روحانیت مبارز در همان ابتدای تأسیس در دو شاخه شمال و جنوب تهران فعالیت میکرد. جلسات روحانیت مبارز شمال تهران با حضور شهیدان باهنر، مفتح، شاهآبادی و نیز روحانیونی مثل موسویاردبیلی و مصطفی ملکی در تجریش تشکیل میشد.
شاخه جنوب تهران روحانیت نیز در منزل شهید صادق اسلامی (از اعضای قدیمی هیئتهای مؤتلفه اسلامی) برای صدور اعلامیههای این تشکل و هماهنگی اجتماعات، راهپیماییها و اعتصابات و امور دیگر و با محوریت آیتالله شهید محلاتی و آیتالله مهدویکنی و حضور فعال بزرگانی مثل آیات موحدیکرمانی، عمید زنجانی، مرحوم سیدعبدالمجید ایروانی و حسن لاهوتی به صورت مرتب برگزار میشد.
در سال ۱۳۶۶ افزایش اختلافات درونگروهی باعث شد تا انشعابی تاریخساز در این تشکل انجام شود که تا سالها صحنه سیاست ایران را تحتتأثیر خود قرار داد. گروهی از اعضای جامعه روحانیت مبارز با اجازه و تأیید امامخمینی(ره) از آن خارج شده و مجمع روحانیون مبارز را تأسیس کردند. در نیمه دوم دهه ۱۳۶۰ روحانیت و روحانیون معرف دو جناح راست و چپ در عرصه سیاسی ایران بودند و سایر گروههای سیاسی فعال در داخل نظام، متحد یکی از این دو به حساب میآمدند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.