تحلیل فریدون مجلسی از شرایط سیاست خارجی ایران در وضعیت موجود
مردم ایران خواهان صلح اند و از درگیری متنفر هستند
ساعت 24 - باید در این شرایط مراقب بود و اجازه نداد که فضای تنش از کنترل خارج شود. اینجاست که هنر سیاستمداران و ابزار دیپلماسی به عنوان کم هزینهترین و کاراترین راه خودش را نمایان می کند. وضعیت اقتصادی در کشور با اینکه مطلوب نیست اما هنوز امید زیادی به بهبود اوضاع اقتصادی کشور باقی است. ایران قابل قیاس با عراق قبل از حمله آمریکا نیست. ظرفیت اقتصادی و زیرساختهای بزرگی در کشور با همین شرایط فعلی وجود دارد. می توان این ظرفیتها را با کمک قدرتهای شرقی مثل هند و چین و اروپاییها فعال و در خدمت مردم قرار داد. سیاست عرصه تعامل و سازگاری است.
روابط ایران و اروپا طی تاریخ آمیزهای از دوستی و تهدید بوده است. از یکسو نگاهها به اروپا به عنوان منطقهای که مهد تمدن و مدرنیته و حامل جریانهای فکری و علمی و موجب توسعه وترقی بشری بوده است، که می توان از این ظرفیتها برای عبور از بازدارندگیهای سنتی و ورود به دنیای مدرن بهره گرفت مطرح است و از طرف دیگر همین اروپاییها با اسم عمران و آبادی، ثروت ملی کشورها را طی یکی دو سده اخیر به یغما برده اند. ترکیبی از این دو نگاه کماکان بر فضای آرمانی و سیاسی کشورمان حاکم است. دستهای بر این باورند که می توان با ایجاد شکاف میان محور بروکسل و واشنگتن از توانمندیهای اقتصادی و تجاری اتحادیه اروپا برای عبور از بنبست تحریمی ترامپ بهره گرفت.از سوی مقابل این دیدگاه نیز مطرح است که اعتمادی به اروپاییها نیست و قدرتهای اروپایی در مرحله عمل و تعیین کننده برخلاف ظاهر گفتارشان جانب سیاستهای آمریکا را علیه ایران خواهد گرفت.
سفر مقام آلمانی
سیطره یک چنین تلقی و تصوری نسبت به اروپا را به خوبی میتوان در نوع استقبال ازهایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان مشاهده کرد. استقبال سرد و توام با انتقاد و گلایه از همین پیش زمینههای قوی تاریخی نشات میگیرد. باور ایران این است که دولتهای اروپایی حاضر به پذیرش ریسک در برابر تحریمهای آمریکا علیه ایران نیستند. ایران از اروپا انتظار دارد که در برابر سیاستهای تحریمی آمریکا بایستد و به سهم خود در حفظ و نجات برجام کوشا باشد. مهمترین خواسته ایران از اروپا در دو حوزه نفتی و مالی است. دو حوزهای که مطابق تحریمهای ثانویه آمریکا از آبان ماه سال گذشته، مسدود و موجب شده اقتصاد ایران فشار مضاعفی را تجربه کند. اروپاییها میگویند که نمیتوانند شرکتها را وادار به قبول ریسک تهدیدهای آمریکا کنند.در همین راستا پاسخ وزیر خارجه آلمان به خواسته ایران کاملا مشخص بود. اروپا با اینکه قلبا و صمیمانه خواستار حفظ برجام است اما قادر به خلق معجزه نیست. ماس همچنین باترتیب دادن سفرش به تهران به دنبال ارسال این پیام هم بود که میتوان بر روی گزینه کاهش تنش با آمریکا نیز تامل کرد و شاید با همین استراتژی میتوان فعالیتها را عمق بخشید و برجام را نجات داد. خصوصاً اینکه اروپا به اندازه آمریکا بر حمایت از بقای اسرائیل اصرار دارد.برای همین سفر هایکو ماس به ایران از دو جنبه قابل تحلیل است. نخست اینکه تفاهمهایی میان دو کشور ایران و آلمان در مرحله اول ایجاد شده است که ماس با حضور در ایران دنبال اجرایی ساختن این تفاهمات است. به خصوص اینکه در دنباله سفر ماس، آبه نخست وزیر ژاپن نیز راهی ایران شد. دنبالهدار بودن این سفرها میتواند از این واقعیت حکایت داشته باشد که قدرتهای سوم و چهارم اقتصادی جهان با حضور در ایران دنبال تسهیل تعاملات اقتصادی و به تبع آن مدیریت تنش میان تهران و واشنگتن هستند.جنبه دوم سفر هایکو ماس میتواند نه از جنس فرصت بلکه از جنس تهدید باشد. این امر با توجه به اولتیماتوم دو ماهه ایران به اروپا بیشتر خودش را نشان میدهد. ماس باترتیب دادن سفر و گفت و گو با مقامات ایرانی به نوعی این پیام را با خود داشت که نباید انتظاراتی فراواقعی و خارج از توان از اروپا داشت. اروپا هر آنچه در توان داشته انجام داده است و از این جهت ایران باید مراقب باشد که رویه افراطی در قبال بقای برجام در پیش نگیرد. هر گونه تخطی از برجام مساوی با بازگشت تحریمهای بین المللی و تسهیل کننده امیال ترامپ خواهد بود.
ازجنگ جستیم
باید توجه داشت که برجام شش قطعنامه ضد امنیتی و تحریمی ایران را به حالت تعلیق در آورد. ایران با برجام توانست از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد یعنی «تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی» خارج شود. ایران در شرایطی از ذیل این منشور ملل متحد خارج شد که در دنیا هیچ کشوری با دیپلماسی و مذاکره از فصل هفتم خارج نشده بود. همه کشورهای مشمول فصل هفتم مثل عراق و لیبی کارشان جنگ کشید. از این جهت برجام این امتیاز و مزیت بزرگ را برای ایران داشت که بدون کوچکترین اتفاق نظامی از فضای ضد امنیتی بین المللی که آمریکاییها و برخی بی مبالاتیهای داخلی درست کرده بودند؛ خارج شود.در کنار این امر، در فضای بعد از برجام کمپانیهای بزرگ تجاری و صنعتی یکی پس از دیگری روانه کشور و وارد سرمایه گذاریهای در حوزههای بانکی، نفتی و صنعتی کشور شدند. این فضا شوربختانه با روی کارآمدن ترامپ و برخی روی گردانیهای داخلی به کل دگرگون شد و ایران که می رفت در اقتصاد و تجارت جهانی سهمی واقعی و درخور شان خود به دست آورد؛ با رویکرد ضد برجامیترامپ فرصتها را از دست داد.گواه تاریخی گویای این است که مردم ایران خواهان صلح و آرامش و اعتدال و بیزار از نزاع و درگیریها هستند. تنش و التهابات اقتصادی و نظامی دلخواه هیچ کس نیست، به خصوص ایران که دنبال توسعه اقتصادی و صنعتی و اجتماعی است. البته در این خصوص باید گفت که یکی از دلایل شرایط امروز کشورمان، چاپلوسی عربها است که با در سایه قراردادن مسئله اعراب و اسرائیل و تبدیل آن به مسئله ایران و اسرائیل و گذاشتن بار و هزینه انسانی و مالی مسئولیت اصلی خودشان بر دوش ایران، همیشه آتش بیار معرکه میان ایران و کشورهای غربی هم بوده اند. سعودیها از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به برجام فروگذار نکردند و امروز سرمست از حضورترامپ در کاخ سفید، دنبال تنش زایی هر چه بیشتر در رابطه ایران و امریکا هستند.
منبع :نامه اتاق بازرگانی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.