داوری های سیامک پیر بابایی عضو ارشد فدراسیون واردات ایران – بخش اول
درباره مقوله واردات آدرس غلط داده می شود
سیامک پیربابایی یک بازرگان مدرن است که پیشه پدر و پدربزرگ را دنبال میکند و از معدود بازرگانانی است که چون حسابش پاک است در بیان واقعیتها تردید نمیکند. پیربابایی در هر سه تشکل اصلی که درباره واردات زاد و رشد کردهاند نقش فعال دارد و تلاش میکند ضمن اینکه فعالیت بنگاه خود را روزآمد کند مقوله واردات را از بحثها رها کرده و به نقطه مطلوب برساند. وی که یکی از نیروهای ورزیده در کار تشکلگرایی نیز به حساب میآید، قبول کرد و در گفتوگو بانامه اتاق بازرگانی مسائل مهم درباره مقوله واردات را طرح کند. آنچه در ادامه میخوانید، پاسخهای پیربابایی به پرسشهای نامه اتاق بازرگانی است که برای روانتر شدن بحث و اجتناب از طولانی شدن متن، پرسشها حذف شده است.
فعالیتهای اقتصادی در هر جامعهای و با هر گرایش سیاسی، یک زنجیره را تشکیل میدهد که تولید و تجارت آنها را به یکدیگر وصل میکند. تولید بدون تجارت معنی ندارد و البته تجارت بدون تولید هم ممکن نیست، این زنجیره فعالیتهای اقتصادی در سدههای دور ممکن بود در داخل یک سرزمین اتفاق بیفتد که آن هم محل تردید است اما با پیچیدهتر و بزرگتر شدن جامعههای انسانی و پدیدار شدن دولت – ملتها و کشورها به یکدیگر گره خورده است. در دنیای امروز نمیتوانید ببینید یک کشور باشد که همه نیازهای کالایی و خدماتی خود را از درون سرزمین ملی فراهم کند و نیازی به کالاها و خدمات سایر کشورها نداشته باشد. در هیچ کشوری جز چند کشور از جمله ایران این زنجیرهای بودن فعالیتهای اقتصادی انکار نمیشود و در کمتر جایی دیده میشود که عدهای به دلیل اعتقادات غیر اقتصادی یک بخش از فعالیتها را در اوج بنشاند و فعالیت دیگر را نکوهش کرده و به حضیض بکشاند. در ایران اما به دلایل گوناگون تولید مقدس شده است و حتی صادرات را نیز رخدادی مبارک میدانند اما به واردات را نکوهش میکنند. دلیل چنین دیدگاهی به نظر من پوشاندن کسری و نقص در رشد تولید ناخالص داخلی و کوچک ماندن کیک اقتصاد ایران است. چون اقتصاد ملی بزرگ و بزرگتر نمیشود متاسفانه به سمتی رفتهایم که دیوار واردات را کوتاه میبینیم و آن را سرزنش میکنیم. به نظر میرسد باید این دیدگاه را دگرگون کرد و نگاه واقعبینانه را جایگزین نمود. در هیچ کشوری میان تولید و تجارت و میان صادرات و واردات دیوارکشی نمیشود. توجه داشته باشیم که اگر میخواهیم اقتصاد ایران بزرگ شود باید از ابزارهای مختلف مثل واردات در خدمت اقتصاد ملی استفاده شود.
ترکیب واردات
یکی از بحثهای مطرح شده در جامعه ایرانی به ویژه برخی افراد و دیدگاههای سیاسی این است که واردات موجب میشود ایران منابع ارزیاش را از دست بدهد و نتواند منابع ارزی را در بخش تولید سرمایهگذاری کند. نیک میدانند که حرفهایشان چندان پایه محکمی ندارد و تنها با بزرگنمایی و شعار چنین تفکری را گسترش میدهند. آمارهای ارائه شده از سوی نهادهای رسمی کشور نشان میدهد که 85 درصد ارزش واردات ایران در هر سال به طور متوسط به واردات مواد اولیه و کالاهای واسطهای اختصاص دارد. آیا کسانی که ذهنها را منحرف میکنند هرگز به مردم نمیگویند که اگر این میزان واردات کالاهای سرمایهای، واسطهای و مواد اولیه انجام نمیشد همین میزان تولید صنعتی نیز ناممکن بود. به نظر میرسد دولتهای ایران اگر میخواهند درباره واردات به مثابه یک مقوله کلان سیاستگذاری کنند باید حواس خود را روی این میزان ارزش افزوده واردات متمرکز کنند نه اینکه این بخش اصلی را رها کرده و روی 15 درصد واردات متمرکز شوند. اگر باز هم کالبدشکافی در ساختار و ترکیب واردات ادامه دهیم از 15 درصد کالاهای وارداتی که جزئی از کالاهای واسطهای، سرمایهای و مواد اولیه به حساب نمیآیند سهم کالاهای اساسی مثل دارو، شکر، روغننباتی، چای، برنج و... سهم بالایی است و شاید 10 درصد از کل واردات را به خود اختصاص دهد. در بدترین حالت ممکن است 5 درصد از کالاهای وارداتی به بازار داخل را کالاهای مصرفی تشکیل دهند که البته میدانیم بر واردات این کالاها انواع محدودیتها اعمال میشود. این همه تمرکز نیروهای اجرایی دولت بر روی واردات 5 درصدی کار درستی است؟ آیا سیاستگذاران و سیاستمداران ایرانی نباید به این ارقام توجه کافی داشته باشند؟
آدرس غلط
دقت در حرفها و نوشتههای مخالفان مقوله واردات که در میان آنها میتوان وزیر، وکیل، روشنفکر، اقتصاددان و علاقمندان به اقتصاد سیاسی و حتی نخبگان را نیز مشاهده کرد نشان میدهد آنها از سر عمد یا از سر سهو نکوهش واردات را در دستور کار دارند تا سایر مقولهها زیر سایه این آدرس غلط نادیده گرفته شود. این افراد به ویژه آن گروهی که افکار و عقاید منسوخ شده دارند به جامعه ایرانی آدرس غلط میدهند. یکی از آدرسهای غلطی که سالهاست از سوی این افراد و گروهها داده میشود این است که واردات کمر تولید را شکسته است و اگر واردات نبود تولید رشد میکرد. پیش از آنکه به این پرسش جواب دهم که آیا چنین داوری درست است یا نه، اشارهای به کشورهای توسعهیافته صنعتی میکنم. به طور مثال آیا کشوری مثل آلمان که آقای صادرات صنعتی نامیده میشود و سرانه تولید و صادرات صنعتی آن در دنیا اول است واردات ندارد و همه تولیدات آن صادر میشود؟ چنین نیست و آمارها نشان میدهد سطح و ارزش واردات در این کشور همپای صادرات و تولید رشد میکند و اگر جز این باشد، تولید ملی افزایش نخواهد یافت. اگر آلمان درهای خود را با دستور و بخشنامه و مقررات بر روی کالاهای ارزانتر سایر کشورها ببندد آیا میتواند صادرات داشته باشد و تولید را رشد دهد؟ عین این داستان برای آمریکا، برای کره جنوبی، برای ترکیه، برای مالزی و برای سایر کشورهای صادرکننده وجود دارد. حالا برگردیم به داخل کشور ایران. این روزها و در گذشته نیز مدام شعار داده میشود واردات کمر تولید داخلی را شکسته است. من میپرسم،مگر در 15 ماه گذشته واردات تحت فشارهای شدید قرار نداشته و محدودیتهای کمی و کیفی قابل اعتنایی بر واردات تحمیل نشده است؟ اگر این طور است که هست، پس چرا حال تولید خوب نیست و چرا حال تولید خوب نمیشود؟
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.